کتاب تام گیتس 16 (سرگرمی‌ها و کاردستی‌های دیگر)

درباره‌ی کتاب تام گیتس 16 (سرگرمی‌ ها و کاردستی‌ های دیگر)

کتاب "سرگرمی‌ها و کاردستی‌های حسابی و داستان‌های دیگر" جلد شانزدهم از مجموعه کتاب های تام گیتس است که برای مخاطب کودک و نوجوان به رشته‌ی تحریر درآمده است.

تعطیلات کوتاه مدت مدرسه، از فردا، آغاز خواهد شد. تام و کلیه‌ی دانش‌آموزان کلاس اف 5، از فرا رسیدن این روز، بسیار خوشحال هستند. همهمه‌ی زیادی در کلاس درس برقرار شده است. همه از جزئیات برنامه‌های خود و چگونگی پشت سر گذاشتن روزهای پیش رو سخن می‌گویند. اما تام ساکت و آرام بر صندلی‌اش تکیه داده و به شور و نشاط موجود در کلاس نگاه می‌کند. زیرا هیچ نقشه‌ی خاصی برای گذراندن اوقات فراغت خود طراحی نکرده است.

نیمکت‌‌های تام، "مارکوس" و "امی" در کنار یکدیگر قرار دارند. مارکوس نیز همچون سایر دوستانش، با شوقی وصف‌ناشدنی و غیرقابل کنترل، مدام از تعطیلات خود حرف می‌زند. او مثل همیشه، ضمن بیان واژگان و جملاتی اعصاب خردکن، از تام می‌خواهد که برنامه‌ی تعطیلات او را حدس بزند! اما راوی قصه، بدون توجه به مارکوس، به سوی امی روی گردانده و مشغول صحبت با این دختر می‌شود.

امی در میانه‌های گفتگوی خویش، از تام درباره‌ی "جون" سوال می‌کند؛ دختری که منزل پدری‌اش، در همسایگی خانه‌ی پدر تام قرار دارد. اما به دلیل تحصیل در شهری دیگر، اغلب اوقات در آنجا حضور ندارد. جون، به هنگام بازگشت به منزل، همواره با بروز واکنش‌ها و رفتارهایی بی‌ادبانه موجب رنجش خاطر تام می‌گردد. از همین روی، پسر قصه، خطاب به امی، جون را دختری اعصاب‌خردکن معرفی می‌نماید؛ غافل از اینکه امی و جون، دو دوست صمیمی هستند و او قصد دارد که در یکی از روزهای تعطیلات، به منزل جون برود. تام به محض آگاهی از این موضوع، با عجله و شرمندگی، نظر خود را تغییر می‌دهد؛ زیرا ممکن است او نیز پس از آمدن امی به خانه‌ی جون، با این دو دختر، معاشرت کرده و اوقاتی خوبی را با آن‌ها سپری نماید.

پس از دقایقی، آقای "فولرمن"، معلم اف 5 وارد کلاس می‌شود. وی اعلام می‌کند که دانش‌آموزان برای روزهای تعطیل، هیچ تکلیفی ندارند. همین موضوع بر خوشحالی همگان افزوده و مجددا موجی از شادی را در کلاس ایجاد می‌کند. حالا تام می‌تواند با آسودگی خاطر، تعطیلات خود را پشت سر بگذارد. اما سوال اینجاست که او چگونه باید از این لحظه‌ها لذت برده و آن را به یادماندنی‌ترین روزهای زندگی خود سازد؟!

شخصیت اصلی قصه "تام" نام دارد. او پسری نوجوان است که در کنار پدر و مادرش و خواهر بزرگ‌ترش، "دلیا" زندگی می‌کند. تام، همواره با ماجراهایی پرکشش روبه‌رو می‌گردد؛ ماجراهایی خواندنی که او را درگیر دردسرهایی بزرگ می‌کند. تام، به عنوان راوی، از تمامی این اتفاقات، برای مخاطب سخن می‌گوید و او را همراه و هم‌قدم زندگی خود می‌سازد.

برشی از متن کتاب تام گیتس 16 (سرگرمی‌ها و کاردستی‌های دیگر)

مامان سر کار است. سر بابا خیلی شلوغ است، و دلیا هم رفته دانشگاه، این است که آفتاب‌های لب بوم قرار است بیایند خانه‌مان. دل توی دلم نیست که فردا بشود و درک هم برگردد. می‌توانیم این مدت با همدیگر نبودن را جبران کنیم و شاید یک جلسه‌ی تمرین گروه موسیقی هم بگذاریم.

امروز هر کاری دلم بخواهد می‌توانم بکنم هیچ هیچ مشقی ندارم!

آخی...

ولی نمی‌توانم تصمیم بگیرم اول چه‌کار کنم.

با خودم می‌گویم: «اون نون برشته درست می‌کنم، بعد می‌رم دور باغچه‌مون می‌دوئم.» به نظر فکر خوبی می‌آید. زور می‌زنم رکورد خودم را که سه بار دویدن باغچه تا قبل حاضر شدن نان برشته‌ها بوده بشکنم. ولی لانه‌ی مورچه‌ها حواسم را پرت می‌کند و می‌ایستم کمی نگاهش می‌کنم.

«اوه! مورچه‌ها!»

از رکوردم عقب می‌مانم، ولی به هر حال به خوردن نان برشته‌ام می‌رسم.

دارم روی مبل استراحت می‌کنم (با نان برشته توی دستم) که آفتاب‌های لب بوم سر می‌رسند، دست جفتشان تی‌شرت‌هایی است که بالا گرفته‌اند و عین پرچم تکان تکانشان می‌دهند.

«هی!»

بهم می‌گویند: «سلام تام! نگاه کن چی آورده‌ایم! خب... حدس بزن می‌خوایم تو چی کار کنی با این‌ها؟»

«اِه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه... بپوشمشون؟»

مامان‌بزرگ بهم می‌گوید: «می‌خوایم کمک کنی روشون نقاشی کنیم! می‌خوایم توی مراسم خیریه‌ی فروش کیک بپوشیمشون. یک دونه هم برای تو آورده‌ایم.»

می‌گویم: «عالی شد که!» و می‌روم ماژیک‌های مخصوص پارچه‌ام را برای نقاشی کشیدن پیدا کنم.»

مامان‌بزرگ و بابابزرگم کلی کارهای باحال می‌کنند توی خانه‌ی سالمندان لیفی‌گرین. مراسم‌هایی برگزار کرده‌اند مثل:

پایکوبی، شب‌های مسابقه، شب‌های اجرای کمدی، دبلنا، نقاشی روی سفال، تزیین بیسکوییت...

سگ‌های آدمخوار هم اولینِ اولین اجرایشان را آنجا کردند. (ممنون آفتاب‌های لب‌بوم!»

وقت گذراندن با مامان‌بزرگ و بابابزرگم همیشه خوب است و خوش می‌گذرد، ضمنا می‌توانم ازشان سوال کنم و کلی چیزهایی را که نمی‌دانستم بفهمم.

دارم بهشان نشان می‌دهم چطور باید روی تی‌شرت نقاشی کنند که بابابزرگ برایم تعریف می‌کند بابا و عمو کوین یک‌بار با رنگ خانه را به گند کشیدند و بعد تقصیر را انداختند گردن شبح!

«کی این کار رو کرده؟»

«شبح بود!»

می‌پرسم: «شما حرفشون رو باور کردید؟»

«معلومه که نه!»

«ها ها ها ها...»

می‌توانم تصور کنم بابا و عمو کوین این کار را کرده باشند...

کتاب سرگرمی‌ها و کاردستی‌های دیگر جلد شانزدهم از مجموعه‌ی تام گیتس اثر لیز پیشون با ترجمه‌ی بهرنگ رجبی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

• نویسنده: لیز پیشون
• مترجم: بهرنگ رجبی
• انتشارات: هوپا