loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند | نجدی

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
65,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند

کتاب "یوزپلنگانی که با من دویده اند" مجموعه ی ده داستان کوتاه تحت عناوین "سپرده به زمین"، "استخری پر از کابوس"، "روز اسبریزی"، "تاریکی در پوتین"، "شب سهراب ‌کشان"، "چشم‌ های دکمه ‌ای من"، "مرا بفرستید به تونل"، "خاطرات پاره ‌پاره ‌ی دیروز"، "سه ‌شنبه‌‌ ی خیس" و" گیاهی در قرنطینه" را در برمی گیرد که توسط "بیژن نجدی"، نویسنده ی بزرگ و معاصر ایرانی، به رشته ی تحریر درآمده است. تمامی داستان ها، سرشار از نماد، تمثیل و استعاراتی زیبا و شاعرانه می باشند که حکایت هایی با مضمون مرگ و امید را برای مخاطب تشریح می کنند. به عنوان مثال در داستان "سپرده به زمین"، شخصیت های اصلی داستان، زوج پیر و سالخورده ای به نام های "ملیحه" و "طاهر" هستند که در کنار یک دیگر روزگار می گذرانند.

آن ها هرگز صاحب اولادی نشده اند اما همواره در تمامی سال های زندگی مشترک شان، بر سر موضوع انتخاب نام، برای فرزندی که نخواهند داشت، با یک دیگر به بحث و گفت و گو می پردازند. در روستای کوچک محل زندگی طاهر و ملیحه، خط راه آهنی بر روی پل دهکده وجود دارد که دو بار در هفته، قطاری از آن عبور می کند. اصل ماجرای این داستان نیز از جایی آغاز می گردد که جنازه ی کودکی زیر پل مذکور پیدا می شود؛ با پیدا شدن این جسد، زوج قصه تصمیماتی را اتخاذ می کنند که موجب خلق داستانی خواندنی و زیبا می شود.

برشی از متن کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند

سپرده به زمین

طاهر آوازش را در حمام تمام کرد و به صدای آب گوش داد. آب را نگاه کرد که از پوست آویزان بازوهای لاغرش با دانه ‌های تند پایین می ‌رفت. بوی صابون از موهایش می ‌ریخت. هوای مه شده ‌ای دور سر پیرمرد می ‌پیچید. آب طاهر را بغل کرده بود. وقتی حوله را روی سرشانه ‌هایش انداخت احساس کرد کمی از پیری تنش به آن حوله بلند و سرخ چسبیده است و واریس پاهایش اصلا درد نمی ‌کند. صورتش را هم در حوله فرو برد و آن قدر کنار در حمام ایستاد تا بالاخره سردش شد. خودش را به آینه ی اتاق رساند و دید که، بله واقعا پیر شده است.

در آینه، گوشه ای سفره ی صبحانه، کنار نیم رخ ملیحه بود. سماور با سر و صدا در اتاق و بی صدا در آینه می جوشید و با همین ها، طاهر و تصویرش در آینه، هر دو با هم گرم می شدند.

ملیحه گفت: «ببین پنجره باز نباشه، می چای ها!»

جمعه، پشت پنجره بود. با همان شباهت باور نکردنی ش به تمام جمعه های زمستان. یکی از سیم های برق زیر سیاهی پرنده ها، شکم کرده بود. پرده ی اتاق ایستاده بود و بخاری هیزمی با صدای گنجشک می سوخت.

طاهر کنار سفره نشست و رادیو را روشن کرد (... با یازده درجه زیر صفر، سردترین نقطه ی کشور)، استکان چای را برداشت. ملیحه صورتش را به طرف پنجره برگرداند و گفت: «گوش کن، انگاری بیرون خبری شده؟»

اتاق آن ها، بالکنی رو به تنها خیابان سنگ فرش دهکده داشت که صدای قطار هفته ای دو بار از آن بالا می آمد، از پنجره کمی گذشت و روی تکه شکسته ای از گچ بری های سقف تمام می شد. روزهایی که طاهر دل و دماغ نداشت که روزنامه های قدیمی را بخواند و بوی کاغذ کهنه حالش را به هم می زد و ملیحه دست و دلش نمی رفت که از لای دندان های مصنوعی آواز فراموش شده ای از «قمر»  را بخواند، آن ها به بالکن می رفتند تا صدای قطاری را که هرگز دیده نمی شد گوش کنند.

- با تو هستم طاهر، ببین بیرون چه خبره؟

طاهر استکان را روی سفره گذاشت و با دهان پر از نان و پنیر خیس به بالکن رفت. عده ای به طرف ته خیابان می دویدند.

ملیحه گفت: چی شده؟

این طرف و آن طرف شصت سالگی ش بود. لاغر. لب هایش خمیدگی گریه را داشت. دیگر نمی توانست آخرین بند انداختن صورتش را به یاد آورد.

طاهر گفت: نمی دانم.

ملیحه گفت: نکنه باز هم یه جسد؟ ... حتما باز هم یه جسد پیدا کردن.

حتی اگر ملیحه نمی گفت (باز هم یه جسد ...) آن ها صبحانه را با به خاطر آوردن یک روز چسبنده ی تابستان می خوردند و به خاطر انتخاب یک اسم با هم بگو مگو می کردند. روزی که آفتاب از مرز خراسان گذشته، روی گنبد قابوس کمی ایستاده و از آن جا به دهکده آمده بود تا صبحی شیری رنگ روی طناب رخت ملیحه پهن کند ...

طاهر در رخت خوابی پر از آفتاب یکشنبه ...

خرید کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند

کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند به قلم بیژن نجدی از نشر مرکز، به همراه سایر کتاب های رمان ایرانی را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

 

فهرست


سپرده به زمین استخری پر از کابوس روز اسب‌ریزی تاریکی در پوتین شب سهراب‌کشان چشم‌های دکمه‌ای من مرا بفرستید به تونل خاطرات پاره‌پاره‌ی دیروز سه‌شنبه‌‌ی خیس گیاهی در قرنطینه

 

 

 

  • نویسنده: بیژن نجدی
  • انتشارات: مرکز

 

 


بیژن نجدی

بیژن نجدی کیست؟

بدون شک اگر اهل غرق شدن در اصیل‌ترین میراث ادبیات فارسی و انواع رمان های ایرانی باشید، نام بیژن نجدی برای‌تان ناآشنا نیست! بیژن نجدی (24 آبان 1320 - 4 شهریور 1376) شاعر و نویسنده‌ای ایرانی‌تبار با قدرت درهم آمیختن استعارات و تزریق توصیفات حیرت‌انگیز در جانِ ادبیات بود. در بیوگرافی بیژن نجدی می‌خوانیم که او در سال‌های فعالیت خود توانست خالق سبکی جدید در ارائه مفاهیم ادبی باشد. مقاله امروزِ کتابانه با نهایت افتخار، به این قصه‌گوی شاعرپیشه تقدیم می‌شود. امیدوار هستیم به‌واسطه مطالعه آثار بیژن نجدی، ادبیات ایران را بیش از پیش در آغوش بفشارید و لذت ببرید!

زندگینامه بیژن نجدی

آن‌چه در زندگینامه بیژن نجدی می‌خوانیم، زیبا و حسرت‌برانگیز است؛ به این دلیل زیباست که با مطالعه زندگی‌نامه افراد محبوب، گوشه‌های جذابی از زندگی آن‌ها برای مخاطبان بازگو می‌شود و حسرت‌برانگیز است چون، او اکنون در میان ما نیست و قلم بی‌همتایش مدت‌ها است که بی‌جوهر مانده.

کودکی نجدی؛ اشتیاقی به وسعتِ آسمان!

باوجود این‌که اصالت این نویسنده پرآوازه به شهر گیلان برمی‌گردد، بیژن به وقتِ 24 آبان 1320 در خاشِ زاهدان به دنیا آمد. البته چیزی نگذشت که به همراه خانواده‌اش به دیار پدری بازگشتند و فرصت ادامه تحصیل برای او، در مقاطع ابتدایی تا اخذ دیپلم در شهر رشت مهیا شد. بعدها لاهیجان، بیژن نجدی را در قاموس معلمی پرشور که در دانش‌سرای تهران تحصیل می‌کرد، به یاد آورد؛ معلمی که رشته تحصیلی‌اش یعنی ریاضی را در دبیرستان‌های این شهر، با نهایتِ عشق به ادبیات تدریس می‌کرد.

عشق و ازدواج؛ قصه بیژن و پروانه!

برای شاعرها ماجرای عشق، ماجرای هیجا‌ن‌انگیزتری است! نجدی در سال 1349 با بانو پروانه محسنی پیمانی ابدی برای ازدواج بست. ماحصل این ازدواج، دو فررزند دختر و پسر هستند که به دلیل عاطفه بی‌نهایتِ پدر نسبت به آن‌ها، آثار بیژن نجدی بخش عمده‌ای از تاثیرگذاری‌اش را از همین مهر و عاطفه وام می‌گیرد. زندگینامه بیژن نجدی


مطالعه‌ی بیشتر: آثار و زندگینامه هوشنگ مرادی کرمانی


سبک نگارش آثار ادبی بیژن نجدی

نجدی از مهم‌ترین نویسندگانی است که حتی نوشته‌هایش، سراپا به شعر آغشته بود. درحقیقت زبان اشعار او زبان استعاره و تشبیه‌های بی‌بدیع است. همچنین جالب است بدانید که بیژن نجدی برش‌هایی از زندگی واقعی را به زندگی فراواقعی پیوند می‌زند که به همین دلیل، عده زیادی او را از اساتید داستان‌نویسی پست مدرن در ادبیات ایران می‌دانند.

جوایز و سیر فعالیت‌های ادبی بیژن نجدی

نجدی در طول حیات، فقط یکی از مجموعه آثا خود را با عنوان «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» منتشر کرد که این بهترین کتاب بیژن نجدی، جایزه قلم زرین جایزه گردون را در سال 1374 به دست آورد. همچنین مجموعه داستان «دوباره از همان خیابان‌ها» به قلم این نویسنده در سال 1379 برگزیده اهالی مطبوعات شد. یادمان بنیاد شعر فراپویان نیز از دیگر جوایز مهم نجدی، پس از مرگ او، به شما می‌رود.

مرگ بیژن نجدی

نجدی سرانجام در چهارم شهریور ماه 1376 با تحمل روزهای سختی از رنج سرطان ریه درگذشت و در شهر پدری او، لاهیجانِ زیبا، به خاک سپرده شد. مرگ بیژن نجدی

آثار مهم و برجسته بیژن نجدی

سال 1345 آغازِ فعالیت‌های ادبی نجدی بود؛ البته جالب است بدانید که او به رسالت نوشتن، بیش از انتشار آثار علاقه داشت! به همین دلیل فقط یکی از کتاب‌های او که به گفته ادب‌دوستان و منتقدان بهترین کتاب بیژن نجدی محسوب می‌شود، پیش از مرگش به چاپ رسیده است. "کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند" اثری است که از آن سخن گفتیم. مابقی آثار نجدی بعداز مرگ او به همت همسر وفرزندان به چاپ رسید که شعله‌های دیگری از اشتیاق دوست‌داران این نویسنده شاعرپیشه را بر افروخت.

کتاب داستان های ناتمام

خرید کتاب داستان های ناتمام کتاب داستان های ناتمام در لیست کتاب های بیژن نجدی از کتاب‌های منتشر شده پس از مرگ او است که با تلاش‌های پروانه محسنی در سال 1379 به چاپ رسید. داستان‌های کوتاهی که در این کتاب می‌خوانید، با شخصیت‌پردازی بکر، توصیف دقیق جزئیات و درهم آمیختن استعارات، حقیقتا حیرت‌انگیز هستند.

کتاب واقعیت رویای من است

خرید کتاب واقعیت رویای من است کتاب واقعیت رویای من است اثر نجدی است و وجه شاعرپیشه این نویسنده بزرگ را برای مخاطبان به زیبایی روشن می‌سازد."واقعیت رویای من است" درحقیقت نام یکی از اشعار این کتاب است و مانند بیشتر آثار بیژن نجدی، پس از مرگ او به چاپ رسیده است.

کتاب دوباره از همان خیابان ها

خرید کتاب دوباره از همان خیابان ها مجموعه داستان دوباره از همان خیابان‌ها به قلم نجدی، در سال 1379 به چاپ رسید. این کتاب شامل بیست داستان کوتاه فوق‌العاده با حال و هوای دهه‌های 60 و 70  است. نجدی برای انتشار آثار خود، وسواس شاعرگونه خاصی داشت و برای مخاطب احترام زیادی قائل بود؛ به همین دلیل هیچ‌گاه فرصت نکرد آن‌طور که شایسته است، موفقیت آثار به چاپ رسیده‌اش را جشن بگیرد. همسر او، پروانه محسنی، تمام آثار را پس از مرگ گردآوری و به لطف ناشران خوب کشور منتشر نمود.

بهترین کتاب بیژن نجدی

کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند کتاب یوز پلنگان که با من دویده اند، بهترین کتاب چاپ شده از نجدی است. این کتاب که شامل 10 داستان کوتاه خواندنی است، درحقیقت تنها کتابی است که پیش از مرگ بیژن به چاپ رسید. فضای داستانی کتاب "یوزپلنگانی که با من دویده اند" فضایی بدیع است و سایه پست‌مدرن که ویژگی غالب آثار بیژن نجدی محسوب می‌شود، کاملا در آن هویدا است. مجموعه داستان کوتاه «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» در سال 1373 انتشار یافت و جایزه کتاب سال «مجله‌ گردون» را با افتخار از آنِ خود ساخت. بعداز انتشار این کتاب، جامعه ادبی ایران به‌خوبی دریافت که  نجدی از چهره‌های ماندگار ادبی است و لذت درک آثارِ او حتی پس از مرگ، از حافظه ادب‌دوستان پاک نخواهد شد. بهترین کتاب بیژن نجدی

خرید کتاب های بیژن نجدی از کتابانه

حتما می‌دانید که خرید کتاب‌های این‌چنینی برای پناه گرفتن از غم و شادیِ زندگی، چه پناهگاه مطمئنی است؛ مخصوصا اگر پای تخفیف‌های فوق‌العاده درمیان باشد! وب‌سایت کتابانه از لیست کتاب های نجدی، فرصت خرید محبوب‌ترین‌های‌شان را برای دوست‌داران این نویسنده شاعرپیشه فراهم کرده است. کافی است که کتاب مدنظرتان را انتخاب کرده و در سریع‌ترین زمانِ ممکن، درب منزل، تحویل بگیرید.


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند | نجدی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل