loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پینوکیو - کریستینه نوستلینگر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب پینوکیو نوشته کریستینه نوستلینگر با ترجمه محمد همتی در نشر نو به چاپ رسیده است.

این کتاب روایتی جدید و خواندنی از داستان مشهور پینوکیو را به مخاطب ارائه می دهد. از آن جایی که داستان پینوکیو همواره منبع الهام برای فیلم سازان و نویسندگان همه ی جهان بوده است، کریستینه نوستلینگر، نویسنده ی آلمانیِ این اثر نیز روایت خودش را با الهام از این داستان به یاد ماندنی در قالب طنز به تصویر می کشد. او با شوخی های فراوان و هیجانی که در داستان گنجانده است، روایت خودش را به یکی از زیباترین داستان ها در مورد این شخصیت کارتونی تبدیل کرده است. در کنار قصه ی تازه ی نوستلینگر، تصاویر بسیار زیبایی هم از "نیکولاس هایدلباخ" در کتاب موجود است که شکل جادویی و منحصر به فردی به این کاراکتر داده است. از جذابیت خود به خودی موضوع این کتاب که بگذریم، قلم نوستلینگر به قدری روان و ستودنی است که می توان آن را به عنوان انگیزه ای برای مطالعه یک داستان رایج که بارها با تعبیرهای گوناگونی نوشته شده است، در نظر گرفت. نویسنده ی خوش نام این اثر که از مهم ترین نویسندگان کشورش محسوب می شود و توانسته است جوایز متعددی را برای آثارش دریافت کند، فضای داستان را به گونه ای طراحی کرده که مخاطب، با وجود این که با یک کاراکتر تکراری رو به رو است اما روایت ها برایش به قدری جدید و جذاب به نظر می رسند که نمی تواند حتی برای لحظه ای کتاب را روی زمین بگذارد.


برشی از متن کتاب


چون  پینوکیو عهد کرده بود که با پدرش در صلح و صفا زندگی کند خیلی مودبانه گفت: خب پدر جان> حالا لطفاً یک جفت پای نو برایم بسازید. پدر ژپتو اولش مثل همه پدر و مادرهایی که می‌خواهند قدرت شان را به رخ بچه های شان بکشند و کمی گوشمالی شان بدهند قبول نکرد. پرسید: پاهای نو بسازم که چه شود؟ که دوباره فرار کنی؟ پینوکیو گفت: من دیگر فرار نمی کنم، تصمیم گرفته ام از این به بعد پسر حرف گوش کنی بشوم. ژپتو گفت: همه بچه ها وقتی می خواهند به چیزی برسند از همین حرفا می‌زنند. پینوکیو گفت: حساب من را از بقیه بچه‌ها سوا کن. من واقعا حرف گوش کن و مودب می‌شوم، حتی اگر لازم باشد همان طور که جیرجیرک گفت به مدرسه بروم ژپتو گفت: همه بچه ها همیشه قول می‌دهند و بعد هم زیر قول شان می‌زنند. من هنوز نمی فهمم روی چه حسابی باید برایت پای نو درست کنم. پینوکیو گفت: آخر من که بدون پا نمی توانم به مدرسه بروم، تو هم که با این وضعیت نمی‌توانی به قول خودت نانی در بیاوری. همین حرف کار خودش را کرد. ژپتو دو تکه چوب برداشت و فوری دو تا پای جدید ساخت. کمی سیریش توی یک پوست تخم مرغ درست کرد و با آن ها پای جدید پینوکیو را به بدنه وصل کرد. پینوکیو از این بابت خیلی خوشحال شد. توی کاراگاه پشتک و وارو زد و تا نزدیک سقف اتاق پرید و فریاد زد: خیلی خوب، حالا وقتش است به مدرسه بروم چون من همیشه سر قولی که داده ام می مانم. بعد دست از ورجه و وروجه و پشتک و وارو زدن کشید و پهلوی پدرش نشست و گفت: اما من که نمی‌توانم لخت به مدرسه بروم، لباس لازم دارم. ژپتو آهی کشید و گفت: لباس خریدن پول می‌خواهد، پول هم از آن چیزهایی است که من اصلا ندارم. پینوکیو گفت: پدر جان تو مرا ساختی، پس می توانی برایم لباس هم درست کنی. ژپتو تو فریاد زد: البته که می توانم. بعد یک تکه کاغذ از کشوی میز برداشت و از آن کت و شلواری برای پینوکیو ساخت، از پوست درخت برایش کفش درست کرد و از پوسته نانی که توی جیب کتش پیدا کرد کلاهی برایش دست و پا کرد. پینوکیو که خیلی به لباس هایش می نازید فریاد زد: حالا شدم یکپارچه آقا و بعد کمی مکث کرد و گفت: اما گمانم هنوز یک چیز خیلی مهم تر از این ها را کم دارم. ژپتو پرسید: چه چیزی؟ پینوکیو گفت: کتاب کلاس اول. ژپتو از ته دل آهی کشید و گفت: راست گفتی. این یکی را از کجا گیر بیاورم؟ پینوکیو گفت: از کتاب فروش بگیر، حتماً یکی دارد. ژپتو گفت: دارد اما پول هم می‌خواهد و پسر دلبندم تو هم که می‌دانی پول از آن چیزهایی است که من اصلا ندارم. پینوکیو از شنیدن این حرف ناراحت شد دلش برای پدرش سوخت. دلش برای خودش هم سوخت. پسرِ پدری فقیر بودن واقعاً چیز خوبی نیست. پینوکیو گفت: پس مدرسه بی مدرسه. بالاخره بدون مدرسه رفتن هم بزرگ و قوی می شوم پدر جان.

نویسنده: کریستینه نوستلینگر مترجم: محمد همتی انتشارات: نشر نو

کریستینه نوستلینگر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پینوکیو - کریستینه نوستلینگر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل