loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب من و مامانم (ماجراهای کریتر)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
29,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب من و مامانم از مجموعه ی ماجراهای کریتر

در این کتاب داستان، کریتر به همراه مادرش با قطار به شهر سفر می کنند تا از موزه دیدن کنند و مادر کمی در شهر خرید کند، اما کریتر کوچولو از قوانین و مقررات موزه اطلاعی ندارد و باعث ایجاد دردسر برای مادرش و مسئولان موزه می شود. در ابتدای سفر او بلیت هایشان را گم می کند و مادر مجبور می شود تا دوباره هزینه آن را پرداخت کند. سپس آن ها به موزه می روند و کریتر به تخم دایناسوری دست می زند و لباس سرخپوستان را می پوشد.

او به علائم هشدار دهنده مانند "دست نزنید" که در جاهای مختلفی از موزه نصب شده است، توجه ای نمی کند و متصدی موزه مجبور می شود از آن جا دورشان کند. سپس آن ها به بخش آکواریوم و به دیدن اجرای نمایش توسط فک ها می پردازند. اما کریتر بدون اجازه وارد بخش اصلی نمایش می شود و دردسر درست می کند. آن ها به موزه ی تابلوهای هنری می روند و باز هم او به آثار هنری که از نظر او بی معنی هستند، دست می زند و در موقع صرف ناهار در یک رستوران همه ی حاضرین از قورباغه ی او بدشان می آید و آن جا را ترک می کنند تا این که ... . این کتاب برای گروه سنی الف و ب مناسب می باشد.

" ماجراهای کریتر " مجموعه ای است که با هدف آشنایی کودکان با برخی از مهمترین مهارت های زندگی تهیه شده است. کریتر سگ آبی کوچکی است که به همراه اعضای خانواده و دوستانش ماجراهای کتاب را رقم می زنند.

کتاب من و مامانم از مجموعه ی ماجراهای کریتر نوشته ی مرسر مایر و ترجمه ی هایده کروبی توسط انتشارات نردبان به چاپ رسیده است.


برشی از متن کتاب


رفتیم شه. من و مامانم، دوتایی. مامان به من پول داد تا بلیت قطار بخرم. می خواستم دست مامان را بگیرم تا سوار قطار شود ولی چون پله های قطار خیلی بلند بود مامانم دست مرا گرفت تا سوار قطار شوم. مأمور قطار آمد و بلیت خواست، اما بلیت ها گم شده بودند، برای همین مامان مجبور شد دوباره پول بلیت ها را بدهد. خیابان های شهر غلغله بود. دست مامانم را گرفتم تا نترسد. رفتیم موزه. آن جا اتاق ها پر از استخوان دایناسورهای قدیمی بود. من تخم یک دایناسور را برداشتمتا به مامان نشان بدهم. ولی یکی دوید و آن را از دستم قاپید. من که نمی خواستم آن را بشکنم. لباسی که برای نمایش گذاشته بودند، پوشیدم تا مامانم ببیند. ولی کارمند موزه از کار من خوشش نیامد. بعد وارد قسمت آکواریوم شدیم. یک عالمه ماهی توی یک ظرف پر از آب بود. چندتا فوک نمایش اجرا می کردند. مامان عصبانی شد چون مرا گم کرد. من رفته بودم جلو تا فک ها را از نزدیک ببینم. ...

  • کتاب های نردبان
  • مجموعه کریتر - مهارت های زندگی
  • نویسنده: مرسر مایر
  • مترجم: هایده کروبی
  • انتشارات: فنی ایران


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب من و مامانم (ماجراهای کریتر)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل