کتاب مبانی کارآفرینی | احمدپور داریانی و مقیمی

درباره‌ی کتاب مبانی کارآفرینی احمدپور داریانی و مقیمی

واژه ی کارآفرینی از ریشه ی فرانسوی Entreprendre گرفته شده است. کارآفرین کسی است که تعهد می کند تا سازماندهی و مدیریت کسب و کار جدیدی را که توام با ریسک می باشد، بپذیرد. کارآفرینی موضوعی میان رشته ای است که رشته های مختلفی همچون اقتصاد، روان شناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی، مدیریت و علوم سیاسی در تکامل آن نقش اساسی داشته اند و امروزه به عنوان چند واحد درسی برای تمامی دانشجویان در تمامی رشته ها تدریس می شود. این کتاب ضمن آموزش مفاهیم نظری، توانایی های عملی که به موجب آن مخاطب بتواند کسب و کار خود را بیازماید و به مرحله عمل درآورد را نیز ارائه می دهد.

کتاب “مبانی کارآفرینی” با هدف آشنایی دانشجویان با مفاهیم، نگرش ها، ماهیت، ابعاد، روش های راه اندازی و اداره امور کسب و کارهای جدید در 10 فصل مجزا به چاپ رسیده است.

در فصل اول به معرفی تعاریف و ماهیت کسب و کار و در فصل دوم به معرفی انواع نگرش ها و موانع نگرش مثبت مردم ایران می پردازد. در فصول سوم و چهارم مخاطب را با تعاریف کارآفرینی، اهمیت و ضرورت آن، ویژگی های مهم شخصیتی کارآفرینان و انواع فرصت ها و ساختار های قانونی کسب و کار آشنا می کند. فصول پنجم و ششم را به تعریف مدیریت و روش های مدیریتی بهینه سازی تولید اختصاص می دهد. در فصول هفتم و هشتم نحوه ی تنظیم قرارداد های خرید و تعاریف و فرآیند فعالیت های حسابداری در هر کسب و کار را شرح می دهد. و نهایتاً در فصول نه و ده نقش و وظایف مدیریت مالی، راهبرد های مدیریت ریسک و اصول مدیریت بیمه را ارائه می دهد.

بخشی از کتاب مبانی کارآفرینی احمدپور داریانی و مقیمی

فصل چهارم: چگونگی راه اندازی و شکل گیری کسب و کار های کارآفرینانه

مقدمه

مطالعات جهانی نشان می دهد که پس از انقلاب صنعتی و ایجاد شرکت های بزرگ و تولید انبوه و پیدا شدن مشکلات بوروکراسی و ایجاد رقابت شدید در صحنه ی بین المللی، نیروهای خلاق کارآفرین و مبتکر، احساس خفگی کردند و مجبور شدند سازمان را ترک کنند و موضوع جدیدی پیش آمد که به مسئله 《کوچک زیباست》منجر شد و شرکت های کوچک و متوسط به وجود آمدند.

کارآفرینان مستقل در این مرحله خیلی رشد کردند. مثال معروف در این مورد، بیل گیتس است. وی ابتدا پیشنهاد خود را به آی.بی.ام می دهد، اما این شرکت او را فردی بی سواد و بدون اطلاع می داند و پیشنهادش را رد می کند. سپس وی پیشنهاد خود را با چند سرمایه گذار دیگر مطرح می کند که مورد قبول هیچکدام واقع نمی شود.

با سرمایه گذار دیگر، کارجدیدی را آغاز می کند که منحر به یک کارآفرینی کوچک و شرکت جدید می شود که امروز به عنوان بزرگترین شرکت کامپیوتری مطرح است‌.

به طور کلی کارآفرینان برای بروز توانمندی های خود نیازمند یک بستر مناسب اند و صنایع کوچک و متوسط بستر بسیار مهمی برای کشف، رشد و بالندگی کارآفرینان اند. به عنوان مثال ۴/۸۴٪ از جمعیت ژاپن در سال ۱۹۸۱ در بخش صنایع کوچک شاغل بوده اند و ۹۰٪ از اشتغال زایی در فرانسه بین سال های ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ مربوط به بخش صنایع کوچک بوده و در سال ۱۹۸۱، ۹۹٪ از صنایع آلمان را واحد های کوچک و متوسط تشکیل داده اند و از همه جالب تر این که بین سال های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۶ یعنی در عرض ۶سال، کارگاه های کوچک اقتصادی چینی ۲۱۴ برابر شده؛ یعنی از ۵۶ هزار واحد به بیش از ۱۲ میلیون واحد افزایش یافته است.

آمار کشور خودمان بیانگر اهمیت این بخش است. در سال ۱۳۷۶، ۵/۹۴ ٪ از کل صنایع ایران، صنایع کوچک و متوسط بوده اند، ضمن این که در همان سال، ضایعات مواد اولیه در صنایع کوچک ۵/۱۰ ٪ و در صنایع سنگین ۲۳٪ اعلام شده است.

به طور کلی در کشور های صنعتی، اصولاً مدیران کارآفرین به سراغ شرکت های بزرگ نمی روند، بلکه در جایی مشغول می شوند که بتوانند به راحتی ایده هاو طرح های خود را پیاده کنند؛ و به همین دلیل می کوشند با احداث کارگاه های کوچک، کارشان را شروع کنند. اصولاً مفهوم کارآفرین را مدیرانی با واحد های کوچک معنی کرده اند.

۱‐مزایای ایجاد کسب و کارهای کوچک و کارآفرینانه

استقلال: بیشتر صاحبان کسب و کار های کوچک از این که رئیس خودشان باشند، لذت می برند. آنان دوست دارند در انجام کارها، دارای آزادی باشند. اگرچه در اغلب موارد، همراه استقلال، مقدار زیادی مسئولیت نیز وجود دارد؛ با این حال آنان تمایل به چنین وضعیتی دارند.

امنیت شغلی: وقتی که فردی خودش صاحب کسب و کاری شود، از نظر امنیت شغلی تامین خواهد شد و افراد می توانند تا هر زمانی که بخواهند کارکنند.

کتاب مبانی کارآفرینی تالیف دکتر محمود احمدپور داریانی و دکتر سید محمد مقیمی توسط نشر فراندیش به چاپ رسیده است.