کتاب مصور ماجراهای تام سایر | مارک تواین

درباره‌ی کتاب مصور ماجراهای تام سایر اثر مارک تواین

ماجراهای تام سایر از مجموعه کتاب‌های مارک تواین است که با ترجمه‌ى رضا مرتضوی توسط نشر آفرینگان به چاپ رسیده است. “تام سایر” با عمه‌اش زندگی می‌کند. او پسر باهوش و شیطانی است. عمه‌اش سعی دارد او را درست تربیت کند ولی تام معمولا خراب‌کاری می‌کند و تنبیه می‌شود. او پسر زرنگی است و حتی تنبیه‌هایی که برایش در نظر گرفته می‌شود با همکاری با دیگران انجام می‌دهد.

او با آدم های تازه وارد دوست می شود. یک روز دوست او ” هاک ” از او می خواهد آن شب همراه او به قبرستان برود. آن دو به قبرستان می روند و متوجه می شوند جو، ماف و دکتر رابینسون قبری را برای برداشتن جسد می شکافند. آن ها پشت سنگ قبری مخفی شدند. جو با چاقویی که از ماف گرفته بود دکتر را کشت و به همراه ماف فرار کرد. تام و هاک ترسیده بودند و با هم پیمان بستند درباره ى چیزهایی که در قبرستان دیده اند با کسی صحبت نکنند. روز بعد مردم جسد دکتر را پیدا کردند و جو به آن ها گفت ماف قاتل است. تام و هاک …

این کتاب جلد هشتم از مجموعه ی ” شاهکارهای ادبی مصور ” بوده و به صورت کمیک استریپ بازنویسی شده است. داستان مصور یا ” کُمیک‌استریپ ” به مجموعه ای از نقاشی های دنباله دار در باره ى یک موضوع خاص گفته می شود که معمولا دو نفر نویسنده و تصویرگر آن را هماهنگ پیش می برند. این روش بسیار قدیمی است و گفته می شود ریشه در مصر باستان دارد.

این روش از قرن هجده میلادی برای انتقاد به خاندان بوربون در اروپا متداول شد و پس از آن به مجلات و روزنامه ها راه پیدا کرد. داستان کمیک از دههٔ ۱۳۴۰ در ایران مورد استفاده قرار گرفت و مجله کیهان بچه ها داستان های کمیک را منتشر کرد. بعدها داستان های ” تن تن ” و ” میلو ” با این روش منتشر شد. داستان رستم و اسفندیار اولین کتابی بود که با این روش در ایران چاپ شد.

بخشی از کتاب مصور ماجراهای تام سایر؛ نشر آفرینگان

تام!

باز کجا غیبش زده؟

عمه پلی فقط برای قیافه گرفتن عینک می گذاشت…

اگر می خواست چیزی را ببیند یباید عینکش را بر می داشت…

انباری! باید حدسشو می زدم!

ببخشید که مهمونتون رو به هم زدم!

م…من؟ ! من که چیزی نمی خورم!

آها واقعا؟ پس اون چیزهای چسبناک دور دهنت جی جی ان؟

چی…؟ چیزهای… چ…چسبناک؟

تک مفصلی باید…

مواظب باش پشت سرت!

من که رفتم این نامردی نبود تاکتیک جنگی بود!

شیطون کوچولو باز هم گولم زد.

باید بیشتر سختگیری کنم، آما پسر خوبیه چیزی توی دلش نیست ….

یه آب تنی عالی توی رودخانه ی می سی سی پی! یه همچی روزهایی رو نباید توی مدرسه تلف کرد!