کتاب خل بازی های چلی 2 (دنیای اعصاب خردکن)

درباره‌ی کتاب خل‌بازی های چلی 2 (دنیای اعصاب خردکن) اثر جاناتان مرس

کتاب "دنیای اعصاب خردکن" جلد دوم از مجموعه داستان‌های جذاب و خواندنی "خل‌بازی‌های چلی" می‌باشد که برای مطالعه‌ی مخاطب کودک و نوجوان به رشته‌ی تحریر درآمده است.

چلی از نظر روحی بسیار ضعیف و شکننده شده است. زیرا خانواده‌اش با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه گشته‌اند؛ از همین روی، به ناچار خانه‌ی خود را ترک کرده و در ساختمانی کوچک‌تر سکونت نموده‌اند. تحت چنین شرایطی، تمامی اعضای خانواده مجبور هستند که در خریدهای خود، صرفه‌جویی کرده و در پس‌انداز پول، به پدر یاری برسانند. در سویی دیگر نیز، "چلسی"، دختر فضول همسایه‌ی بغلی آن‌ها، عکسی از دوران کودکی چلی پیدا کرده؛ عکسی مربوط به دوران نوزادی پسر قصه که چلی در آن، فقط یک پوشک بر تن دارد. این موضوع موجب خجالت و ناراحتی چلی شده است و چلسی نیز از این موقعیت سوءاستفاده می‌کند.

ماجرا از روز شنبه و مشاهده‌ی کابوسی وحشتناک در طول ساعات شب گذشته آغاز می‌گردد؛ کابوسی در ارتباط با شرایط حال حاضر چلی. وی در خواب با اتفاقاتی پی‌درپی و وحشتناک روبه‌رو می‌گردد؛ تمام اعضای خانواده‌ی چلی و همچنین چلسی در این رویای ترسناک و غیرقابل تحمل حضور دارند.

چلی، با صدای مادر، با حالتی وحشت‌زده از خواب بیدار می‌شود. سپس، ناخواسته، بخش‌هایی از کابوس خود را برای او تشریح می‌کند. مادر از شنیدن هذیان‌های پسرش متعجب شده و می‌خندد. سپس، از چلی می‌خواهد که زودتر خود را برای رویارویی و پذیرایی از بچه‌های داییاش آماده نماید؛ بچه‌هایی بسیار مودب و منظم که قرار است تمام طول روز را با چلی و برادرانش سپری کنند. چلی، از شنیدن این خبر به شدت ناراحت می‌شود. زیرا به هیچ وجه تحمل رویارویی با رفتارهای قانونمند و خشک آن‌ها را ندارد. به خصوص اینکه، طبق ادعاهای پدر، خواب‌هایی که افراد در جمعه شب‌ها، مشاهده می‌کنند و سپس آن را در روز شنبه برای دیگران تشریح می‌کنند، به طور حتم تعبیر خواهند شد.

شخصیت اصلی قصه، "چلی" نام دارد. او پسری نوجوان است که در کنار والدینش و همچنین برادران کوچک‌ترش، "برایان" و "دیو" زندگی می‌کند. چلی، همواره با مشکلات و معضلات متعددی روبه‌رو می‌شود؛ مشکلاتی که سعی می‌کند آن‌ها را به بهترین شکل ممکن حل نماید. اما بر خلاف انتظار خویش، نه تنها در این کار موفق نمی‌شود، بلکه همیشه دردسرهای بزرگ‌تری را نیز خلق می‌کند؛ دردسرهایی که ماجراهایی خواندنی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

برشی از متن کتاب خل بازی های چلی 2 (دنیای اعصاب خردکن)

فصل 7

وقتی چلی به خانه رسید دختر دایی دسته‌گلش بکی و پسردایی نه چندان دسته‌گلش دنی رفته بودند. چلی زیر لب با خودش زمزمه کرد. «وای خدای من چقدر حیف شد!»

به محض اینکه وارد آشپزخانه شد و بسته‌ی چیپس و سس را دست مادرش دید حالش بیشتر جا آمد و در دلش گفت «خدا رو شکر.» دیگر مجبور نبود غذای اسفنجی شل و ول بخورد. یا چیزهای سبز و بی‌مزه. قیافه‌ی بکی را تصور کرد که از پدرش می‌پرسد «سوسیس‌هاتون مرغوب هستن عمو آلن؟ چیپس‌هاتون رو با قیمت عادلانه خریدین عمو آلن؟» ولی بکی که آنجا نبود، بود؟ ظاهرا دیگر لازم نبود برای تحت تاثیر قرار دادن زن‌دایی جم کاری کند. حالا می‌توانستند با خیال راحت بنشینند و از خوردن چیپس و سس گوجه‌فرنگی لذت ببرند.

در همین احوال مادرش گفت «خب؟»

چلی پرسید: «خب که چی؟»

«خیلی هم بد نبود مگه نه؟»

چلی یک لحظه با خودش فکر کرد و متوجه شد پیاده‌روی آنقدرها هم که تصور می‌کرد، بد نبود. خب مگر نه اینکه همه‌چیز نسبی است؟ چلی قبل از پیاده‌روی رفتن فکر می‌کرد خیلی غیرقابل تحمل باشد بنابراین حالا که به نتیجه‌ی قابل تحملی رسیده بود برایش یک موقعیت محسوب می‌شد. تازه اگر عادلانه قضاوت می‌کرد با اطلاعات ارزشمندی که در حین آن پیاده‌روی خانوادگی غیرقابل تحمل بدست آورده بود همه چیز بهتر هم به نظر می‌رسید. البته هنوز نمی‌دانست کشف ارزشمندش کجا به درد می‌خورد. ولی دیر یا زود راهی برای استفاده از آن اطلاعات قیمتی پیدا می‌کرد. ترجیحا زود.

مادرچلی دوباره گفت «خب خوب بود؟»

چلی سعی کرد تا می‌تواند خودش را هیجان‌زده نشان بدهد و جواب داد «فکر کنم خوب بود.» البته میزان هیجان‌زدگی‌اش خیلی بالا نبود!

«خوبه، چون قرار گذاشتیم هفته‌ی دیگه بریم خونشون.»

«چی؟»

«هفته‌ی دیگه می‌ریم خونه‌ی داییت.»

حال خوب چلی در عرض چند ثانیه مثل حباب‌هایی که روی یک لیوان نوشابه‌ی خنک پدیدار می‌شوند و از بین می‌روند، خراب شد. حباب‌هایی که یک آن می‌آیند و ثانیه بعد ناپدید می‌شوند!!

چلی گفت «خب ما که تازه دیدیمشون. چرا دوباره باید همدیگه رو ببینیم؟»

«واسه اینکه گربه‌مون رو ببریم گردش.»

چلی با تعجب گفت «ولی ما که گربه نداریم.»

«خب هفته‌ی دیگه یکی می‌گیریم...

کتاب دنیای اعصاب خردکن، دومین جلد از مجموعه‌ی خل بازی های چلی اثر جاناتان مرس با ترجمه‌ی مریم رحیمی و تصویرگری هانری فلنر توسط نشر ایران‌بان به چاپ رسیده است.

• نویسنده: جاناتان مرس
• مترجم: مریم رفیعی
• تصویرگر: هانری فلنر
• انتشارات: ایران بان