کتاب هدفدار فلسفه دوازدهم [12] مشاوران آموزش

درباره‌ی کتاب هدفدار فلسفه دوازدهم [12] مشاوران آموزش

در کتاب هدفدار فلسفه دوازدهم [12] انتشارات مشاوران آموزش که از بهترین کتاب‌های کمک‌درسی دوازدهم انسانی سعی شده تا تمام نکات ریز و مهم با روش های نوین ادغام و درقالب درسنامه ارائه شده و در نتیجه کتابی ارزشمند و پرمحتوا را تالیف نماید و توصیه ی مؤلفان کتاب هدفدار فلسفه دوازدهم [12] مشاوران آموزش به دانش آموزان این است که با تکرار و تمرین به روش مفهومی یادگیری دست یابند تا نکات ملکه ی ذهن شده و قابل استفاده باشد که با توجه به فرار بودن مطالب فلسفه این روش نقش مهم و اساسی دارد؛ دانش آموزان با مطالعه درسنامه های جامع ارائه شده و سپس انجام تمرین ها و پاسخ به تست های ارائه شده، می توانند به تمام مباحث و بخش های کتاب درسی تسلط پیدا کرده و با روش های مختلف طرح سؤال آشنا شوند.

با توجه به این که کتاب های جدید درسی به سمت مفهومی شدن پیش می روند وبیشتر تکیه بر درک مطالب آموزشی دارند تا تکیه بر حافظه و حفظ کردن، این مجموعه سعی نموده با استناد به این مطلب و با توجه به این که سؤالات چهارگزینه ای یا تست نیز پیرو همین روش هستند، سؤالاتی را در این جا جمع آوری نماید که پاسخگوی نیاز دانش آموزان و رساندن آنها به این منظور و هدف باشد.

بخشی از کتاب هدفدار فلسفه دوازدهم [12] مشاوران آموزش

فصل اول – کلیات 1

تعریف فلسفه :

فلسفه : مطلق وجود و احکام و عوارض را بررسی می کند. در واقع فلسفه، علم هستی شناسی است. و به همین شناخت اشیاء فقط از آن جهت که هستند؛ می پردازد.

فلسفه موجودات را از چه نظر بررسی می کند؟

1- از آن جهت که هستند یا حیات دارند.

2- از آن جهت که وجود دارند یا کمیت پذیر هستند.

3- از آن جهت که هستند و احکام و عوارضی که بر آن مترتب است.

4- مجموع هستی و بخش  یا قسمتی از آن بررسی می کند.

پاسخ : اکثر دانش آموزان گزینه ی 1 را صحیح می دانند در حالی که گزینه ی ” 1″ دو بخش را شامل می شود که بخش اول آن صحیح است ( از آن جهت که هستند.)

ولی بخش دوم آن ( حیات دارند) ، موضوع بررسی زیست شناسی است.

گزینه ی ” 2 ” چون ” کمیت پذیر” را ذکر کرده است ، صحیح نیست چرا که کمیت در ریاضیات مورد بررسی قرار می گیرد و در گزینه ی ” 4″ چون اشاره به بخش و قسمتی از وجود شده ، نادرست است چرا که فلسفه ی ” کلیت ” وجود را بررسی می کند نه اجزا وجود و یا بخش و یا قسمتی از وجود را.

روش فلسفه

چون موضوع فلسفه با موضوع سایرعلوم کاملا متفاوت است ( به عنوان مثال : موضوع فلسفه گذر از چهره ی ظاهری اشیا به عمق نادیدنی اشیاست یا موضوع فلسفه وجود در حالت کلی است ) پس روش فلسفه متفاوتبا علومی خواهد بود که دارای چنین موضوعاتی نیستند، در نتیجه می توان گفت:

تفاوت در موضوع موجب = تفاوت در روش می شود.

هدف فلسفه

منظور از هدف فلسفه این است که فلسفه به دنبال به دست آوردن چه چیزی است و می خواهد به کجا برسد؟ گفتیم که فلسفه به دنبال گذر از ورای ظاهر اشیا است و می خواهد کلیت اشیا را درک کند.

مثلا یک فیلسوف نمی خواهد بداند که این سنگ در کدام دوره ی زمین شناسی به وجود آمده است و یا دارای چه رنگی است و از چه عناصری تشکیل شده است. بلکه یک فیلسوف همان طور به یک سنگ نگاه می کند که به یک درخت. در واقع سنگ و درخت را از آن زاویه که دارای ویژگی های مشترکی هستند، بررسی می کند و از خصوصیات جزیی که آنها را با هم و با دیگران متفاوت می کند، گذر می کند و به موضوعی عام تر و کلی تر می رسد مثلا به این جا می رسد که اشیا آیا دارای علت وجودی هستند؟ آیا اشیا دارای حرکت و دگرگونی ذاتی هستند؟ و یا این که اشیا ثبات دائمی دارند؟

نتیجه این که هدف فلسفه : شناخت کل جهان هستی است.

یک نکته بسیار مهم :

به سه واژه ی فوق که زیرشان خط کشیده شده است، کاملا توجه شود که با تغییرات در هر کدام از آن ها دیگر آن جمله به هدف فلسفه اشاره نخواهد کرد. به طور نمونه اگر بگوییم ” رسیدن به کنه هستی ” هم واژه ی ” رسیدن ” برای هدف فلسفه غلط است و هم واژه ی ”  کنه ” به معنی عمق.

کتاب هدفدار فلسفه دوازدهم به قلم احمد خداداد حسینی در انتشارات مشاوران آموزش به چاپ رسیده است.