معرفی کتاب افسانه های تبای
کتاب افسانه های تبای اثر سوفوکلس به مترجمی شاهرخ مسکوب در انتشارات خوارزمی به چاپ رسیده است.
این کتاب نشر خوارزمی از سه نمایشنامه با موضوعات به هم پیوسته تشکیل شده است. مجموع سه نمایشنامه ادیپوس شهریار، ادیپوس در کلنوس، آنتیگنه؛ کتاب افسانه های تبای را به وجود آورده است. نویسنده پایان سرنوشت اهالی تبای را در زمان پادشاهی ادیپوس دستمایه نمایش قرار داده است. در ادامه خلاصه ای از نمایشنامه اول را می خوانیم.
در نمایشنامه اول به دستور آپولون، شهر تبای توسط کادموس ساخته می شود. سپس آتنه حامی کادموس، به وی دستور کشتن اژدهایی که فرزند آرس است را می دهد. پس از مرگ اژدها نفرین خدایان گریبان گیر کادموس و خانواده اش می شود. این نفرین شامل حال ادیپوس نیز می باشد. با این نفرین، سرنوشت ادیپوس چنین خواهد بود که با مادر خویش همبستر شده و پدرش را خواهد کشت. پدر و مادر او از این تقدیر باخبر شده و از آنجائیکه آن ها نمی توانند فرزند دلبندشان را از بین ببرند او را دست چوپانی می سپارند تا ادیپوس را بکشد. برای چوپان هم انجام این کار آسان نیست. به ناچار او نیز کودک را دست چوپانی دیگر می سپارد. چوپان دوم ادیپوس را نزد شاه بزرگی می برد. شاه بزرگ کودک را از او می پذیرد و ادیپوس وارد دربار شاه می شود. ادیپوس در نوجوانی از گذشته خود آگاه شده و پدرخوانده و مادر خوانده خود را ترک می کند. او در مسیر پیش رو به پیرمردی برخود کرده و به دفاع از جان خود، پیرمرد را می کشد. پیرمرد، پدر واقعی ادیپوس بوده و او از این موضوع آگاه نبود. سپس وی به مسیر خود ادامه داده و به دروازه شهر تب می رسد. ادیپوس به معمای ابوالهولی که بر دروازه شهر است، پاسخ صحیح می دهد. مردمان این شهر برای قدر دانی از این گره گشایی، فرمانروائی شهر را به وی می دهند. چرا که تا قبل از ادیپوس کسانی که نمی توانستند پاسخ معمای ابوالهولی را بدهند کشته می شدند. بنابراین ادیپوس با ملکه شهر یعنی مادر خود ازدواج می کند. پس از مدتی بر اثر بیماری طاعون مرگ به سراغ مردمان شهر تب می آید. ادیپ پاسخ این فاجعه ی به بار آمده را از کاهنان معبد پیگیر می شود. آپولو پاسخ می دهد که باید به دنبال گناهکاری باشد که پدرش را کشته و با مادرش همبستر شده است. این تقدیر شوم ادیپوس است که خود از آن آگاه نبود …
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.