کتاب سیرک شبانه، اثر ارین مورگنشترن و ترجمه ی مریم رفیعی در نشر ایران بان به چاپ رسیده است.
این اثر رمانی تخیلی و مملو از زیبایی است که زمان وقوع آن اواخر قرن نوزدهم میلادی می باشد. داستان پر از بخش هایی است که منفصل از هم به نظر می رسند، اما هر چه داستان کتاب پیش می رود این بخش ها همانند تکه های یک پازل با یکدیگر جفت می شوند و نمای کلی آن برای مخاطب شکل می گیرد. داستان از جایی آغاز می شود که شعبده باز مشهوری به نام پراسپرو که نام واقعی اش هکتور بوون است، تصمیم می گیرد با رقیب دیرینه اش الکساندر وارد مسابقه ای هیجان انگیز شود، و برای این رقابت هر یک شاگردی را تربیت کنند و تمام رموز کارشان را به آن بچه بیاموزند تا در موعد معین آن ها با هم وارد مسابقه شوند. این دو شعبده باز در واقع شعبده بازی نمی کنند و از قدرت های جادویی شان بهره برداری می کنند. هکتور به راحتی می تواند تکه های شکسته شده یک ظرف شیشه ای را در چشم به هم زدنی به شکل اولیه اش و کاغذ را به پرنده ای در حال پرواز تبدیل کند و الکساندر به راحتی می تواند از مکانی به مکان دیگری برود. هکتور برای این کار دختر شش ساله اش سلیا را انتخاب می کند و الکساندر با مراجعه به یک یتیم خانه پسری نُه ساله به نام مارکو را برمی گزیند. سال ها می گذرد و مارکو نوزده و سلیا شانزده ساله می شوند. الکساندر، مارکو را نزد مردی به نام شاندرش می فرستد تا به استخدام او درآید. شاندرش قصد دارد سیرکی شبانه و مهیج و متفاوت با همه ی سیرک ها راه اندازی کند و در این راه از مشورت دوستانش بهره می گیرد و زمانی که به قدرت مارکو در شعبده بازی پی می برد، از او می خواهد فردی را برای اجرای شعبده در سیرک انتخاب کند. افراد بسیاری برای تست دادن به سالن بزرگی می آیند و در این مکان است که سلیا نیز خود را به جمع آزمون دهندگان می رساند و با اجراهای بی نظیرش در این آزمون قبول می شود. به این ترتیب مارکو رقیب خود را می شناسد و اجرا در سیرک شبانه به محلی برای رقابت آن ها تبدیل می شود و … .
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.