loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب کلیات دیوان وحشی بافقی

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
380,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب کلیات دیوان وحشی بافقی توسط انتشارات زوار به چاپ رسیده است.

"کلیات وحشی بافقی" مجموعه ای خواندنی از اشعار زیبا و دل کش شاعر نام آور و بزرگ، وحشی بافقی است. مولانا کمال الدین محمد، متخلص به وحشی بافقی از شاعران قرن دهم هجری و زاده ی روستای بافق، یکی از توابع شهر یزد می باشد که جهت فراگیری علم و ادب از بافق به یزد و از آن جا به کاشان عزیمت نمود. پس از چند سال مجددا به شهر و زادگاه خویش، یعنی یزد بازگشته و تا آخر عمر در آن جا روزگار گذراند. وی استعداد و توانایی بسیار بالایی در سرودن اشعار داشت؛ به طوری که به سادگی و با به کارگیری از بیانی ساده و در عین حال صادقانه، به وصف احوالات و روزگار خویش پرداخته و در نتیجه، به واسطه ی شعرهای روان و گیرایش به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار می کند. مجموعه آثار او در برگیرنده ی غزل ها، قصیده ها، ترجیع بندها، ترکیب بندها، رباعی ها و هم چنین مثنوی هایی دل انگیز می باشد که مولف با استفاده از گفتاری واضح و روشن، معنی کلیه ی واژه های سخت و دشوار آن را بیان نموده و موجب می گردد که خواننده کلیه ی مفاهیم مورد نظر شاعر را درک کرده و با تکیه بر فهم همه جانبه ی اشعار، از آن لذت ببرد.


فهرست


مقدمه غزلیات قصاید ترکیبات ترجیعات قطعات رباعیات مثنویات خلد برین ناظر و منظور فرهاد و شیرین فرهنگ واژه ها فهرست اشعار

برشی از متن


1 آه تا کی ز سفر باز نیایی باز آ / اشتیاق تو مرا سوخت کجایی باز آ شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد / گر همان بر سر خونریزی مایی باز آ کرده ای عهد که باز آیی و ما را بکشی / وقت آن است که لطف بنمایی باز آ رفتی و باز نمی آیی و من بی تو به جان / جان من، این همه بی رحم چرایی باز آ وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی / گر چه مستوجب صد گونه جفایی باز آ 2 کشیده عشق در زنجیر، جان نا شکیبا را / نهاده کار صعبی پیش صبر بندفرسا را توام سر رشته داری، گر پرم سوی تو معذورم / که در دست اختیاری نیست مرغ بند بر پا را من از کافر نهادی های عشق این رشک می بینم / که با یعقوب هم خصمی بود جان زلیخا را به گنجشکان میان دام خود، خواهم چنان باشی / که استغنا زنی گری بینی اندر دام عنقا را اگر دانی چو مرغان در هوای دامگه داری / ز دام خود به صحرا افکنی اول دل ما را نصیحت این همه در پرده با آن طور خود رایی / مگر وحشی نمی داند زبان رمز و ایما را 3 راندی ز نظر چشم بلا دیده ی ما را / این چشم کجا بود ز تو دیده ی ما را سنگی نفتد این طرف از گوشه ی آن بام / این بخت نباشد سر شوریده ی ما را مردیم به آن چشمه ی حیوان که رساند / شرح عطش سینه ی تفسیده ی ما را فریاد ز بد بازی دوری که برافشاند / این عرصه ی شطرنج فروچیده ی ما را هجران کسی کرد به یک سیلی غم کور / چشم دل از تیغ نترسیده ی ما را ما شعله ی شوق تو به صد حیله نشاندیم / دامن مزن این آتش پوشیده ی ما را ناگاه به باغ تو خزانی بفرستند / خرسند کن از خود دل رنجیده ی ما را با اشک فو ریخت ستم هایس تو وحشی / پاشید نمک، جان خراشیده ی ما را 4 چند به دل فرو خورم این تف سینه تاب را / در ته دوزخ افکنم جان پر اضطراب را تافته عشق دوزخی ز اهل نصیحت اندرو / بر من و دل گماشته سد ملک عذاب را شوق به تازیانه گر دست بدین نمط زند / زود سبک عنان کند صبر گران رکاب را آن که خدنگ نیمکش می خورم از تغافلش / کاش تمام کش کند نیمکش عتاب را خیل خیال کیست این کز در چشم خانه ها / می کشد این چنین برون خلوتیان خواب را می جهد آهم از درون پاس جمال دارهان / صرصر ما نگون کند مشعل آفتاب را وحشی و اشک حسرت و تف هوای بادیه / آب ز چشم تر بود ره سپر سراب را 5 تازه شد آوازه ی خوبی گلستان ترا / نغمه ی سنج نو، مبارک باد بستان ترا خوان زیبایی به نعمت های ناز آراست حسن / نعمت این خوان گوارا باد مهمان ترا مدعی خوش کرد محکم در میان دامان سعی...

(به انضمام شرح حال، معنی واژگان دشوار و ترکیبات تازه و برخی از اعلام و اشارات قرآنی) شاعر: وحشی بافقی انتشارات: زوار


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب کلیات دیوان وحشی بافقی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل