loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب 10 قصه ی تصویری از هزار و یک شب - قدیانی

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
90,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب 10 قصه ی تصویری از هزار و یک شب

در این اثر 10 داستان از کتاب زیبا و کهن هزار و یک شب انتخاب و برای کودکان دبستانی بازنویسی و بازآفرینی شده است. داستان پردازی های ملو از تخیل، قصه های تو در تو، دیو ها، غول ها و پریان، شاهزداگان در جستجوی عشق و شخصیت های بسیار دیگری در کتاب کهن هزار و یک شب به وفور به چشم می خورد.

داستان های این اثر که خود در جلدهای جداگانه نیز به چاپ رسیده اند، عبارتند از: " ماهیگیر و دیو "، " حکیم رویان و ملک رویان "، " شاهین و پادشاه "، " علاء الدین و چراغ جادو "، " جزیره ای که نهنگ بود "، " دره ی الماس ها "، " بچه شیر و آدمیزاد "، " چشمه ی جادویی "، " دراج و لاک پشت ها " و " قاضی پنج ساله " می باشد. در داستان " قاضی پنج ساله " قصه ی چهار دوست بیان شده است که روزی تصمیم گرفتند با هم به تجارت بپردازند. آن ها سرمایه هایشان را روی هم گذاشتند و چهار هزار سکه طلا برای تجارت آماده کردند و به شهری برای خرید و فروش کالا رفتند.

در راه به باغ سرسبزی رسیدند و تصمیم گرفتند با اجازه ی صاحبخانه که پیرزنی بود کمی در باغ استراحت کرده و در استخر آبی که وجود داشت آب تنی کنند. آن ها پول هایشان را نزد پیرزن به امانت گذاشتند و از او خواستند زمانی که هر چهار نفرشان آمدند، او نیز پول ها را به آن ها پس دهد. یکی از مردان برای گرفتن شانه نزد پیرزن آمد و با خود نقشه ای کشید تا پول ها را تصاحب کند و ... . تصاویر این مجموعه را " فرهاد جمشیدی " به تصویر کشیده است و این اثر برای گروه سنی ب و ج مناسب می باشد.

کتاب 10 قصه ی تصویری از هزار و یک شب به روایت حسین فتاحی و تصویرگری فرهاد جمشیدی از انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

 

فهرست


ماهیگیر و دیو حکیم رویان و ملک یونان شاهین و پادشاه علاء الدین و چراغ جادو جزیره ای که نهنگ بود دره ی الماس ها بچه شیر و آمیزاد چشمه ی جادویی دراج و لاک پشت ها قاضی پنج ساله

 

 

نویسنده


" حسین فتاحی " متولد ١٣٣٦ یزد، و دارای مدرک کارشناسی در رشته حسابداری است . فتاحی در سه حوزه تألیف، ترجمه و بازنویسی آثار کلاسیک فارسی برای کودکان و نوجوانان آثار متعددی منتشر کرده که «آتش در خرمن» و «پسران جزیره» در زمینه ادبیات پایداری است و «عشق سالهای جنگ» رمان دیگر او از سوی نشر قدیانی چندین  بار تجدید چاپ شده است. «مدرسه انقلاب» ،«کودک و توفان»،  «امیرکوچولوی هشتم» و بازنویسی «قصه‌های شاهنامه» و «سمک عیار» از دیگر آثار اوست. مجموعه 12جلدی «30 روز با پیامبر» عنوان جدیدترین کتاب فتاحی است که  از سوی انتشارات قدیانی راهی بازار شده است. او در این مجموعه که مخاطبان آن کودکان هستند به همه ابعاد زندگی فردی، اجتماعی و اخلاقی خاتم الانبیاء (ص) پرداخته است. این مجموعه‌شامل 365 حکایت از زندگی حضرت محمد (ص) است.

 

 

برشی از متن کتاب


جزیره ای که نهنگ بود روزی، روزگاری، بازرگانی بود که او را سندباد بحری صدا می کردند. کار او این بود که کالاهای مختلفی می خرید، سوار کشتی می شد و آن ها را به سرزمین های دیگر می برد و در آنجا می فروخت. بعد کالاهای دیگری می خرید و به شهر خودش می آورد. در یکی از سفرها، کشتی آن ها به جزیره ای رسید. جزیره ای سرسبز و قشنگ که تا آن روز کسی مثل آن را ندیده بود. همه ی تاجرها خوشحال و خندان از کشتی پیاده شدند. بعضی ها رفتند دنبال گردش بعضی ها دنبال آماده کردن غذا بعضی ها هم لباس هایشان را شستند و روی شاخه ی درختان پهن کردند. ناگهان فریاد ناخدای کشتی بلند شد که: «زود باشید، سوار کشتی شوید. اینجا جزیره نیست. یک ماهی غول پیکر است که به خواب رفته و روی پشت آن درخت و سبزه روییده. حالا که روی پشتش آتش روشن کرده ایم، بیدار شده و دارد حرکت می کند برود زیر آب. ناخدا این را گفت و پرید داخل کشتی . چند نفر دیگر هم که نزدیک بودند سوار کشتی شدند. اما بیشتر مسافرها به کشتی نرسیدند. همان طور که ناخدا گفته بود ماهی بزرگ حرکت کرد و رفت زیر آب و مسافرها را ریخت وسط دریا. از جمله این مسافرها سندباد بود. او روی آب دست و پا می زد و دنبال تخته پاره ای بود که خودش را به آن بند کند. کمی جلوتر یک تنه درخت روی آب شناور بود. سندباد خودش را به آن رساند. سعی کرد به طرف کشتی شنا کند و خودش را به آن برسناند و سوار شود. اما ناخداد، آن قدر ترسیده بود که بادبان ها را کشید و کشتی را به سرعت از آنجا دور کرد. سندباد ماند و همان تکه چوب. چند روز روی دریا شنا کرد تا به جزیره ای رسید. کنار ساحل شاخه ی درختی را گرفت و خودش را کشید بالا. بعد روی جزیره راه افتاد. چون هم گرسنه بود و هم تشنه. کمی از میوه ی درخت ها خورد و چشمه ی آبی پیدا کرد و چند مشت آب به سر و صورتش زد. کنار درخت نشست تا خستگی درکند. ناگهان دید که چند سیاهی به طرف چشمه می آیند. خوب که نگاه کرد. دید مردی است که چند اسب جلو انداخته و آنها را به طرف چشمه می آورد. اسب ها به کنار چشمه رسیدند و آب خوردند. مرد با دیدن سندباد گفت: «تو اینجا چه می کنی؟» تو این جزیره؟!» سندباد. قصه ی سفرش و غرق شدن آن جزیره را هم گفت. بعد پرسید: «شما اینجا چه می کنید؟ این اسب ها مال کی هستند؟» مرد گفت: «اسب ها مال سلطان است، ما آنها را آورده ایم توی جزیره و سرحال شوند. چند روز دیگر به شهر برمی گردیم. تو هم با ما بیا.» چند روز کهد گذشت. مرد، سندباد را همراه کرد و به شهر رفتند. او سندباد را خدمت سلطان برد. وقتی سلطان از ماجراهای سندباد باخبر شد. با تعجب گفت: «مگر می شود که یک نفر این همه ماجرا را پشت سر بگذارد و جان سالم به در ببرد. یعنی تو همه ی این خطرها را پشت سرگذاشته ای و حالا سالم در کنار مایی؟» سندباد خندید و گفت: «بله، می بینید که سالم هستم.» سلطان پرسید: «آیا کاری بلد هستی؟»...            

(کتاب های بنفشه) (معرفی شده در کتاب نامه ی رشد آموزش و پرورش) به روایت:حسین فتاحی تصویرگر: فرهاد جمشیدی انتشارات: قدیانی  

 



ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب 10 قصه ی تصویری از هزار و یک شب - قدیانی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل