loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب گریشا 2 (محاصره و طوفان)

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب گریشا 2 (محاصره و طوفان)

کتاب "محاصره و طوفان" جلد دوم از مجموعه داستان‌های "گریشا" می‌باشد که داستانی تخیلی و جذاب را در اختیار مخاطب نوجوان قرار می‌دهد.

آلینا جهت نجات جان خویش و رهایی از دردسرهای بزرگ و همیشگی، از سرزمین راوکا گریخته است. مل نیز علی‌رغم برخورداری از شرایط مساعد زندگی در راوکا، همچون همیشه، آلینا را تنها نگذاشته و همراه با او در حال فرار می‌باشد. آن‌ها جهت دور شدن از این سرزمین، سوار کشتی نفرت‌انگیز "ورهادر" می‌شوند و به سوی مسیری نامعلوم به راه می‌افتند. مل و الینا، روزهای بسیار سختی را در طی این سفر پشت سر می‌گذارند؛ برای خواب شبانه، در مکانی نامناسب سکونت می‌گزینند و از غذاهایی بسیار زننده تغذیه می‌نمایند. تا اینکه بالاخره، پس از مدت‌ها زندگی بر روی دریا، به خشکی می‌رسند.

دختر و پسر قصه، جهت ایجاد امنیت بیش‌تر و حفظ جان خویش، پس از پیاده شدن از ورهادر، کیلومترها از بندر دور گشته و وارد "کوفتون" می‌شوند. این شهر، مرکز تجارت "جوردا" است؛ گیاهی انرژی‌زا و شادی‌بخش، که اغلب در مجالس عیش‌ونوش مورد استفاده قرار می‌گیرد. آن‌ها تصمیم می‌گیرند که به منظور تامین هزینه‌های سفر خویش، مدتی را به اجبار، در این شهر اقامت کرده و به کار و تلاش بپردازند.

دو هفته از سکونت آلینا و مل در کوفتون می‌گذرد. آن‌ها در طول این مدت، پول مورد نیاز خود را تامین نموده‌اند. بنابراین به اتفاق یکدیگر، به این نتیجه می‌رسند که ظرف چند روز آینده، کوفتون را ترک کرده و به سوی جنگل‌های مرزی سرزمین "زمنی" حرکت کنند. اما با وقوع اتفاقی غیرقابل پیش‌بینی، وارد ماجراهایی تازه و پرهیجان می‌شوند.

شخصیت‌های اصلی قصه، "آلینا" و "مل" نام دارند. آن‌ها دختر و پسری هستند که همراه با یکدیگر، در یتیم‌خانه‌ای کوچک پرورش یافته‌اند. دوستی دوران کودکی آلینا و مل، هم‌اکنون به عشقی دوطرفه مبدل شده است؛ عشقی جاودان که مانع از جدایی آن‌ها می‌شود. آلینا، از اهالی سرزمین جادویی "راوکا" و اعضای گروه "گریشا" می‌باشد؛ گروهی که از قدرت‌هایی باورنکردنی و منحصربه‌فردی همچون احضار باد و ... برخورداند. گریشاها، با استفاده از این توانایی‌های خود، می‌توانند در برابر ظالمان ایستادگی نمایند. "تارین"، یکی از دشمنان بزرگ و سرسخت سرزمین راوکا و گریشاها است. او همواره خواستار نابودی و مرگ آلینا می‌باشد.

 

برشی از متن کتاب گریشا 2 (محاصره و طوفان)

فصل 15

با وجود نامش، عاشق اتاق جنگ بودم. نقشه‌کش درون من نمی‌توانست در برابر نقشه‌های قدیمی پرداخته روی پوست حیوانات و نقش جزئیات وسواسی‌شان مقاومت کند: برج فانوس زراندود در اس کروو، معابد کوهستانی شو، زن‌ماهیانی که در حاشیه‌ی دریاها شنا می‌کردند.

دور میز به صورت گریشاها نگاه انداختم که بعضی آشنا بودند، بعضی تازه. هر کدام‌شان ممکن بود جاسوس‌ تارین باشد یا شاه یا آپارات. هر کدام‌شان ممکن بود پی فرصتی بگردد تا مرا از سر بردارد و قدرت را به دست بگیرد.

تولیا و تامار بیرون ایستاده بودند و در صورت دردسر فقط یک فریاد فاصله داشتند، اما حضور مل بود که به من آرامش می‌داد. با لباس‌های پشمی و خورشید تابان سنجاق‌شده بالای قلبش، دست راست من نشسته بود. دوست نداشتم فکر کنم به زودی قرار است برای شکار برود، ولی باید اعتراف می‌کردم شاید بد نبود کمی حواسش پرت بشود. مل به سرباز بودن افتخار می‌کرد و گرچه سعی داشت پنهانش کند، می‌دانستم حکم شاه برای او گران تمام شده بود. اینکه می‌دانستم حدس می‌زند دارم چیزی را از او پنهان می‌کنم هم کمکی نمی‌کرد.

سرگی دست راست مل نشسته و عبوسانه دستانش را روی سینه در هم گره کرده بود. خوشحال نبود که کنار نگهبانی اوتکازات‌سیا نشسته و از آن هم کمتر خشنود بود که اصرار کرده بودم پساختار دختر سولی به نام پاجا بود که قبلا ندیده بودم. موی تیره و چشمانی کم‌وبیش سیاه داشت و گلدوزی‌های قرمز سرآستین‌های کفتای ارغوانی‌اش نشان می‌داد که جزو الکمی‌ها است، پساختارهایی که در مواد شیمیایی همچون پودر منفجره و زهر تخصص دارند.

دیوید کمی پایین‌تر نشسته بود و سرآستین‌هایش گلدوزی خاکستری داشتند با شیشه و فولاد و سنگ و چوب و کلا چیزهای جامد کار می‌کرد. دیوید آروواد بود و می‌دانستم ماهرترین‌شان است چون تارین او را برای ساخت قلاده‌ام انتخاب کرده بود. سپس فدیور بود و زویا در کنارش که در کفتای آبی اثیر آدوگ‌ها همچون همیشه دلربا بود.

در مقابل زویا، پاول نشسته بود، همان دوزخ‌افروز سبزه‌ای که روز پیشین چنان خشمگین علیه من حرف زده بود. قدوقواره‌ی کشیده‌ای داشت و دندانی شکسته که موقع صحبت سوت می‌زد.

بخش اول جلسه به بحث درباره‌ی تعداد گریشاها در پاسگاه‌های گوناگون ...

کتاب محاصره و طوفان دومین جلد از مجموعه‌ی گریشا، اثر لی باردوگو با ترجمه‌ی بهنام حاجی‌زاده توسط نشر باژ به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: لی باردوگو
  • مترجم: بهنام حاجی‌زاده
  • انتشارات: باژ

لی باردوگو


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب گریشا 2 (محاصره و طوفان)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل