loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب گریز به تاریکی - آرتور شنیتسلر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب گریز به تاریکی و پنج داستان دیگر نوشته آرتور شنیتسلر با ترجمه نسرین شیخ نیا توسط نشر ماهی به چاپ رسیده است.

این کتاب شامل شش داستان کوتاه می باشد که "آرتور شنیتسلر" در هر کدام از آن ها ماجراهای مختلفی از بیماران را روایت می کند. داستان "گریز به تاریکی" اولین بار در سال 1909 نوشته شد و تا سال 1931 که "شنیتسلر" دار فانی را وداع بگوید، هرگز منتشر نشد. این داستان بلندترین قصه ی این کتاب می باشد که نویسنده زمان بسیاری را برای نوشتن آن صرف کرد و بارها بازنویسی اش نمود. ماجرای این داستان نیز درباره ی یک بیمار است، اما این بار یک بیمار روانی به نام "روبرت" که مردی چهل و سه ساله می باشد و گفت و گوهای درونی این کاراکتر با خودش، احساسات غیر قابل بیان، افکار و خیال پردازی های او را به مخاطب نشان می دهد. در واقع "آرتور شنیتسلر" این داستان را که تم ترسناکی نیز دارد تحت تأثیر ترس خودش از دیوانگی نوشته است و سقوط تدریجی روبرت را به دنیای شیفتگیِ بیمارگونه و پر از وهم به تصویر می کشد. این نویسنده ی خلاق در صحنه سازی موقعیت هایی که موجب شناخت بیش تر مخاطب نسبت به روبرت می شود، کاملاً استادانه عمل کرده  و عذاب روحیِ این کاراکتر را برای خواننده قابل لمس گردانیده است. به طور کلی همه ی داستان های این مجموعه به معرفی شخصیت هایی می پردازد که بین خود و نقاب بر چهره شان و در واقع بین خودشان و تضادهای شان سرگردانند و سعی دارند خود واقعی شان را پیدا کنند.


برشی از متن کتاب


پاولا از برادر و زن برادر روبرت پرسید که از زمان های بیش آشنایی کمی با آن ها پیدا کرده بود و اکنون مدت‌ها بود که هرگونه آمد و رفتی را قطع کرده بودند. از این رو که پاولا به هیچ وجه لذتی از مصاحبت آنها نمی ‌برد. روبرت گمان می‌کرد به خاطر می آورد که شب های موسیقی در منزل رولف، در سال ‌های گذشته از شهرت خاصی برخوردار بودند و در چنین موقعیت ‌هایی شخصیت پاولا نقش مهمی داشته است. روبرت هرگز در چنین شب هایی شرکت نکرده بود اما پاولا به یاد می ‌آورد که بداهه‌نوازی روبرت را (اگرچه نمی دانست دقیقا در چه محفلی) با پیانو شنیده است و پرسید هنوز هم زیاد پیانو م یزنید؟ روبرت جواب مشخصی به پرسش‌او نداد و شایعه ی نامزدی او با نوازنده در گذشته و بنام پیانو به ذهنش خطور کرد. دوتایی روی نیمکتی که روی پیش آمدگی صخره قرار گرفته بود در برابر دورنمای گسترده ‌ای از جاده های پیچ در پیچ، چمنزارها، جنگل ‌ها، پل‌ه ایی که بر روی درب ها بنا شده بودند و دشت های مسطحی که در نور غروب به تاریکی می گراییدند نشستند. پاولا از جاسیگاری خود سیگاری بیرون آورد و به همراه خود نیز تعارف کرد و گفت این جاسیگاری را پدرش خیلی وقت پیش از مسکو با خود آورده بود سپس از برنامه خودش گفت. قصد داشت سال آینده از ژاپن دیدن کند. روبرت با لحنی که گویی در مورد او نگران شده بود پرسید: تنها؟ پاولا تبسمی کرد: شاید مجبور شوم چنین تصمیمی را بگیرم. چون مامان از دریا زدگی وحشت دارد. روبرت با خود فکر کرد چقدر خوب می شد اگر با او به دور دنیا سفر می کردم و متوجه شد که پاولا  فکر او را خوانده است. باران نرمی باریدن گرفت. آنها راه بازگشت را در پیش گرفتند و میانه جنگل به مادر پاولا برخوردند. در جزیره ی زیبایی صحبت به میان آمد که چندین هفته در همسایگی هم در آن زندگی کرده بودند. بی آن که ابداً به یکدیگر توجهی داشته باشند. پارو به شوخی گفت: در کوهستان به این آسانی نمی ‌توانید از دست ما خلاص شوید. سر میز ناهار درباره تمام آشنایان مشترک روزهای گذشته گفتگو کردند. تذکرات پاولا به نظر روبرت قدری تند اما همیشه به جا بود. پس از مدتی گفتگو، روبرت به ناراحتی اعصابش اشاره کرد که انگیزه چنین سفرهایی بود و افزود که اکنون به قدری حالش خوب است که گویی ناراحتی اش کلا برطرف شده. به نظرش آمد که پاولا همه چیز را با غریزه ذاتی، بیش  از آن چه وی برای بازگو کردن مناسب تشخیص می‌دهد، درک می ‌کند. حتی با خود اندیشید نزد او می‌توانم به جنایت هم (اگر مرتکب شده باشم) اعتراف کند. بعد از ظهر در حین پیاده ‌روی دونفره، روبرت در ذهنش این پرسش را می سنجید که آیا جرات می کند به خود اجازه دهد از او خواستگاری کند؟ از پاولا خیلی خوشش آمده بود. و این نکته که پاولا زیاد هم جوان نبود، حتی بدون شک سی سال را داشت و این که احتمالاً تجربه ای عاشقانه را پشت سر گذاشته بود، برای او امتیازی به شمار می آورد. صفحه 48

فهرست


  • پیش گفتار مترجم
  • گریز به تاریکی
  • مرده ها سکوت می کنند
  • مردن
  • جرونیموی کور و برادرش
  • دفترچه خاطرات ردگوندا
  • فرولاین الزه


نویسنده: آرتور شنیتسلر مترجم: نسرین شیخ نیا (دانش پژوه) انتشارات: ماهی

آرتور شنیتسلر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب گریز به تاریکی - آرتور شنیتسلر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل