loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب گاماسیاب ماهی ندارد

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب گاماسیاب ماهی ندارد نوشته حامد اسماعیلیون توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.

این رمان دارای چند شخصیت مختلف است که روایت آنها در آستانه انقلاب آغاز می شود و تا پایان جنگ هشت ساله ادامه دارد. هر فصل از کتاب، تاریخ های مختلفی از آن سالها را در بر دارد. داستان با شخصیتی آغاز می شود که می خواهد خود را برای انقلاب فدا کند. تازه دارد انقلاب می شود و نوجوان های شانزده هفده ساله، شور و شوق انقلاب دارند. انقلاب پیروز می شود و زندگیِ دوباره برای  آنها  از سر گرفته می شود. جعفر جوانی که ساکنِ دهات های گرگان است، عازم جبهه می شود. سوسن از اعضای مجاهدین خلق هم، طی این سالها درگیر فرار و مبارزه است. او یک خواهر به نام پوران دارد که ساکن کرمانشاه است و او هم مثلِ سوسن در گیر و دار جنگ است. حسین همسر پوران، مردی است که برای  نجات شهرش دست از مبارزه بر نداشته است و در سخت ترین شرایط، طی جنگ و بمباران در حالِ دفاع است. آنها که در یک خانواده هستند سختی های زیادی را متحمل می شوند. سوسن از کشور می رود و خانواده سعی دارد که او را برگرداند یا اینکه بالاخره تسلیم شود. سوسن با رفقای خود به ایران می آید و با کش و قوس و فراوان، از این شهر به آن شهر می رود. در طول راه یکی از رفقایشان بر اثر ضرب گلوله می میرد و حالا باید مکانی مناسب برای پناه گرفتن پیدا کنند. در همان روزها اشرف ربیعی و موسی خیابانی (که از رهبران سازمان مجاهدین خلق بودند)، در جنگ با پاسدارها کشته می شوند و در این سمت هم، جنگ تازه ای میان پاسدارها و مجاهدین در می گیرد. چند سال می گذرد. جعفر با یکی از دخترهای دهاتشان ازدواج می کند و دو روز بعد وصیت نامه اش را تحویل پدرش می دهد. سوسن با رفقایش دوباره نقل مکان می کنند و به پاریس می روند. اسفند 63 می رسد. جنگ است. در جبهه های ایران؛ اسیرهای عراقی، سرمای شدید، ترس از مرگ! اینها آن چیزی ست که جریان دارد... .


برشی از متن کتاب


"جعفر به دنبال پسر می دوید. از چند گدار کوچک پریدند و کیسه های شن پیدا شد. صدای ناله کوتاهی می آمد. در هیاهوی شلیک ها پخش می شد و آرام می گرفت. جعفر دست به کیسه های شن گرفته بود و جلو می رفت تا زمین نخورد. سنگر، عمق کمی داشت. خودشان با عجله تیارشان کرده بودند نه عمقی نه سپری. پایش رفت روی تن کسی. قدمی عقب نشست. یا کار خمپاره های الابختکی بود یا توپ 122. بوی باروت می آمد. درست افتاده بود توی سنگر وسط آدم ها." قایق های موتوری راه افتادند. از تمام مسیرها. از شلمچه و جزیره ی مینو و خرمشهر. غواص ها از یک ساعت و نیم پیش توی آب بودند. سه روز از آغاز زمستان می گذشت و سرمای آب نشت می کرد توی استخوان ها. بچه ها آماده ی حمله بودند. غواص ها شناکنان رفتند به طرف پنج ضلعی و ابوالخطیب. خیالشان تخت بود. قرارگاه نجف و قدس با آن همه نیروی تازه نفس پشت سرشان بودند.وقتی ساعت ده ونیم صدای محمد رسول الله توی بی سیم ها پیچید، یک ساعتی از شروع آتش عراقی ها می گذشت. عزیز جعفری ساعت نه و نیم خبر داده بود که اوضاع غیرعادی است و خواسته بود عملیات متوقف شود.

نویسنده


حامد اسماعیلیون متولد اسفند 1355 در شهر کرمانشاه است. او از نویسندگان معاصر و نسل نوی داستان فارسی است. برای کتاب های "آویشن قشنگ نیست" و "دکتر داتیس" جایزه هوشنگ گلشیری دریافت کرد. 1-آویشن قشنگ است، 2-قناری باز، 3-دکتر داتیس، از جمله کتاب های او در زمینه ی داستان و رمان است.

نویسنده: حامد اسماعیلیون انتشارات: ثالث

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 2
  • تعداد صفحه 258
  • انتشارات ثالث

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب گاماسیاب ماهی ندارد" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل