loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب کورش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب کورش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق

در این کتاب به این موضوع مهم که کوروش کیست و آیا مصداق آن در آیات قرآن و عهد عتیق بیان شده یا نه؛ می‌پردازد. کوروش، پادشاه بزرگ هخامنشی، با پذیرش دین زرتشت و کارها و اقدامات بسیاری که در زمان پادشاهی‌اش به انجام رسانید، و به همین سبب القاب بزرگ و کبیر به وی داده شده است؛ از دیرباز به رأفت و مهربانی شهره بوده و به همین دلیل، پارسیان، وی را پدر می‌خواندند و از شاهانی بود که مردم از تاج‌گذاری و فرمانروائی‌اش، شاد شدند، متأسفانه از زندگی و حوادث و رخدادهای زمان او اطلاعات دقیقی در دست نبوده و هرآنچه از آن بزرگ‌مرد می‌دانیم، غالباً در هاله‌ای از افسانه‌ها نهان است؛ اما می‌توان در لابلای مطالب و منابع معتبر تاریخی، هرچند مختصر اما روایات و گفته‌هایی در مورد این بزرگ نابغه‌ی نژاد آریایی پیدا کرد و با جمع‌آوری این گفته‌ها به نکاتی در مورد او دست یافت. نوشته‌های هرودوت، وکتز یاس از آن دسته‌اند و حتی در گفته‌های پیامبرانی چون اشعیاء و دانیال نبی می‌تواند شمه‌هایی از توصیفات این مرد بزرگ را یافت. نویسنده، با بهره‌گیری از این آثار و مدّ نظر قرار دادن الواح گلی بابلی، توانسته این شخصیت را بهتر شناسانده و با تطبیق دادن این یافته‌ها با آیاتی چند از قرآن مجید و روایات عهد عتیق، این نتیجه‌ی گران‌بها را که مقصود قرآن از ذوالقرنین، همان کوروش کبیر است، نه اسکندر، به اثبات برساند. او این کتاب را در سه بخش اصلی تدوین نموده که بخش اول با عنوان «مردی از پارس»، به شرح زندگی، شخصیت و منش کوروش و فتوحات و لشکرکشی‌های وی با استفاده از منابع در دسترس پرداخته است. سپس در بخش دوم کتاب، با معرفی قوم یهود، خاستگاه آن و حکامی که بر آنان سلطنت کردند، زمینه را برای بیاناتی از «عهد عتیق» که کتاب مقدس یهودیان به شمار می‌آید؛ آماده کرده است. این کتاب (عهد عتیق)، علاوه بر مطالبی که محتوای دینی، افسانه‌ای و فلسفی دارد، برخی رخدادهای تاریخی را نیز در خود جای داده و به نوعی تاریخ یهود را بازگو می‌کند و به دلیل گره خوردن سرگذشت اقوام و ملل، بخش‌های نسبتاً مفصلی از تاریخ ایران علی الخصوص در رابطه با کوروش کبیر در آن بیان شده است که نویسنده با استناد به آن، مطالبی خواندنی و جذاب را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد؛ به طوری که خواندن و مطالعه‌اش خالی از لطف نبوده و حس نزدیکی بیشتری با این شخصیت بزرگ را برای مخاطب همراه می‌آورد؛ مانند آنجا که می‌گوید: «در تاریخ قوم اسرائیل، لحظه‌ای باشکوه‌تر و مؤثرتر از زمانی که کوروش وارد بابل شد؛ وجود ندارد. زیرا وی، در نظر بنی‌اسرائیل یک فاتح و جهان‌گشای معمولی نبود، بلکه ناجی و مسیح موعودی بود که انبیای قوم یهود، مردم را به آمدنش نوید داده بودند؛ و از این لحاظ آمدنش نه تنها نشان آزادی قوم از اسارت بلکه نشان تحقق یافتن نبوت پیامبران آنان بود». «دانیال او را به صورت قوچ دو شاخی (ذوالقرنین) که مغرب و شمال و جنوب را شخم می‌زند و دو مملکت ماد و پارس را با هم متحد می‌گرداند، به رؤیا می‌بیند و به آمدنش بشارت می‌دهد». بعد از اثبات مطابقت شخصیت کوروش با ذوالقرنین با تمسک به کتب عهد عتیق، در بخش پایانی، این قضیه را از دیدگاه قرآن نیز مطرح کرده و  همان نتیجه‌ی قبلی را بر اساس آیات به دست می‌آورد. در این فصل پس از معرفی اعراب و حضرت محمد (ص) و قرآنی که توسط او به مردمان عرضه شد؛ مسأله‌ی ذوالقرنین را در قرآن و سپس از دیدگاه اندیشه‌مندان و عالمان مسلمان همچون طبری، بلعمی، ابوریحان بیرونی، غزالی، ابن الاثیر و.. مورد بررسی قرار داده است که با توجه به آیات قرآن می‌توان مصداق کوروش را برای ذوالقرنین در نظر گرفت اما اکثر قریب به اتفاق علماء و بزرگانی که از آن‌ها نام برده شده، ذوالقرنین را همان اسکندر مقدونی می‌دانند که نویسنده با ارائه‌ی شواهد و مدارک، نظر آنان را رد کرده و کوروش را همان ذوالقرنین می‌خواند. سپس به عقاید و دین او که زرتشتی بوده، پرداخته و جایگاه توحید در این دین و نظر اسلام در مورد آن را مورد بررسی قرار می‌دهد. به این ترتیب نویسنده با مطابقت دادن قدیمی‌ترین روایات و مستندات با جدیدترین آراء و نظرات، این مسأله را حل کرده است. ویژگی مهمی که می‌توان برای این اثر درنظر گرفت، ارائه‌ی مستندات و منابعی است که با تکیه بر آن‌ها مطالبش را عنوان نموده و همین امر، بر ارزش علمی این تحقیق و کتاب افزوده است.

برشی از متن کتاب

بنا به روایت هرودوت، که هیچ نوشته‌ی دیگری آن را تأیید نمی‌کند، و علی‌هذا از هر روایت دیگری در این باب قابل اطمینان‌تر به نظر می‌رسد و با تطبیق و سازگاری میان این روایت و آنچه در لوحه‌ی نبوئید و استوانه‌ی کوروش آمده است؛ آستیاک (اژی‌دهاک)، پادشاه ماد، به علت خوابی که دیده بود و تعبیری که خواب‌گزاران از آن برایش کرده بودند؛ به عوض آنکه دختر دم‌بختش، ماندانا را به یکی از بزرگان و سپه‌سالاران ماد و یا پادشاهان و شاهزادگان بابل و لیدی شوهر دهد، وی را به کبوجیه، فرماندار پارسی، از خاندان هخامنش که بر انشان (انزان) حکومت داشت؛ تزویج کرد. اما این امر قضای آسمانی را از وی نگردانید و وحشت رؤیاهای دلهره انگیز را از جانش نکاست. باز به خواب دید که از پستان دخترش، درخت تاکی روئید که بر سراسر آسیا سایه افکند. معبرین از تعبیر خواب اخیر چنان وحشت بر دلش افکندند که به بهانه‌ای دختر آبستن خویش را به ماد فراخواند تا به محض اینکه کودک متولد شود؛ او را تلف سازد. کودک، در خانه‌ی پدر مادری خویش زیر نظر نگهبانان آستیاک متولد شد. بلافاصله او را از مادرش جدا کردند و به هارپاک مردی که مورد اعتماد شاه بود؛ سپردند، تا به قتل رساند. اما هارپاک به دلائلی دست خود را بدین جنایت نیالود و طفل را به چوپانی سپرد که در میان بیشه‌ها رها سازد، تا به زاری جان دهد و یا خوراک درندگان و جانوران جنگل‌ها و بیابان‌ها شود. میترادات چوپان طفل را به چراخوارگاه کوهستانی، آنجا که گله‌های خود را می‌چرانید برد تا دستور هارپاک را مجری سازد. قضا را زنش که آبستن بود زائیده و کودکی مرده به دنیا آورده بود. زن و شوهر صلاح در آن دیدند که کودک مرده‌ی خویشتن را به جای این طفل طعمه‌ی ددان کنند، و همین کار را هم کردند. بدین ترتیب پسر ماندانا، پسر کبوجیه، شاه انشان زنده ماند و در خاندان میترادات چوپان پرورش یافت و بزرگ شد تا به سن ده‌سالگی رسید. هنگامی که ده ساله شد، روزی با بچه‌های هم‌سالش «شاه‌بازی» می‌کرد؛ کودکان او را به شاهی برگزیدند و فرمان‌هایش را گردن نهادند. اما پسر ارتامبار، اعیان زاده‌ی لیدی از فرمان وی سرپیچید. شاهِ کودکان به تنبیهش فرمان داد و با ضربات تازیانه پاداش گردن‌کشی‌اش را داد. پسر ارتامبار که این را توهینی به خود می‌دانست، متغیر شد و شکایت به پدر برد و از کار چوپان‌زاده سخت بنالید. پدر برآشفت و به نزد آستیاک رفت و تنبیه پسر جسور چوپان را خواستار شد و گفت: «آه پادشاها! یکی از بندگان تو، پسر گله‌داری این‌طور بر ما اهانت کرده است» آستیاک دستور به احضار پسر چوپان داد، و از شکل و شمایل و نحوه‌ی سلوک و گفتارش به اصل و نسب وی سوء‌ظن پیدا کرد و میترادات چوپان را به دربار خواند؛ و شرح وقایع را از زبان او شنید...

فهرست

سخنی به جای مقدمه   پیش‌گفتار   مقدمه  دفتر نخست: مردی از پارس   دورنمای تاریخی  دودمان هخامنشی  کوروش در مه افسانه‌ها   معجزه کودکی  کوروش در ماد  کوروش در مغرب   کوروش در مشرق  کوروش در بابل  کوروش در تنگه‌های قفقاز   مرگ کوروش  شخصیت کوروش دفتر دوم: کوروش کبیر در عهد عتیق  قوم یهود   کوروش کبیر در عهد عتیق، کتاب مقدس یهود   دفتر سوم: کوروش کبیر در قرآن مجید   اعراب   محمد (ص) و قرآن  مسأله ذوالقرنین و عقاید مفسران و محققان   طبری و بلعمی  ابوریحان بیرونی   مجمل التواریخ و القصص   غزالی   ابوبکر سورآبادی  ابن البلخی   مقریزی   ابن الاثیر و سمعانی  غیاث‌الدین خواندمیر   صاحب کتاب ذوالقرنین  قاموس الاعلام   دائره المعارف اسلام  مولانا ابوالکلام آزاد   مؤلف تاریخ انبیاء  نوبخت  پروفسور طاهر رضوی   منابع دیگر  ذوالقرنین کیست؟   ذوالقرنین در تورات   ذوالقرنین مردی پارسی، کوروش کبیر است یا داریوش بزرگ؟   معتقدات مذهبی ذوالقرنین  آیا هخامنشیان زرتشتی مذهبند؟   توحید در دین زرتشت  توحید و عظمت خدا   روز واپسین   بهشت و دوزخ و همستگان  دین زرتشتی در نظر اسلام  یأجوج و مأجوج   سد یأجوج و مأجوج و مکان آن   واپسین گفتار   فهرست مآخذ  فهرست اعلام



ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب کورش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل