loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب کله نوشابه ای لجش می گیرد!

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب کله نوشابه ای لجش می گیرد! از مجموعه ی کتاب های جولیا نوشته ی جولیا کوک و ترجمه ی سینا امینی توسط انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.

در این کتاب کودکان در قالب یک داستان نحوه ی مدیریت خشم و عصبانیت را می آموزند. لستر پسری است که همه ی بچه های کلاس به او لقب کله نوشابه ای دادند. او با کوچکترین موضوعی کنترل خودش را از دست می دهد و احساس می کند تمام صورت و گوش هایش داغ شده اند و از آن ها بخار بلند می شود. در همین زمان سرش مانند یک نوشابه ی گاز دار می شود و ناگهان تشتک آن از جا می پرد. بعضی مواقع ممکن است او در هنگام عصبانیت به کسی آسیب بزند. مثل وقتی که هم کلاسی اش بدون نوبت جلوی او در صف غذا ایستاد و یا وقتی که خواهر کوچکش بدون اجازه اسباب بازی او را برداشت. پدر لستر سعی می کند تا با ارائه راه حل هایی به او کمک کند تا جلوی عصبانیت اش را بگیرد. روش های آرام کردن بدن، خواب کافی و تغذیه ی مناسب، ترک کردن محلی که باعث عصبانیت فرد می شود و دیگر مواردی که در کتاب آمده، به لستر کمک می کند تا جلوی زود عصبانی شدنش را بگیرد و بتواند مسئله را مدیریت کند و ... . تصاویر کتاب را آنیتا دوفالو به زیبایی اجرا کرده است و این اثر برای گروه سنی ب و ج مناسب می باشد.

در مجموعه ی " کتاب های جولیا " نویسنده در قالب یک داستان ساده، کودکان را با برخی از عادات و اخلاق های ناپسند آشنا می کند و به آن ها کمک می کند تا با کنار گذاشتن این رفتارها فرد بهتری برای خانواده و جامعه شان باشند و مهارت های زندگی اجتماعی را به آنان می آموزد. نویسنده ی کتاب خود معلم و مشاور مدرسه نیز می باشد و از نزدیک با کودکان بسیاری که این مشکلات را داشته اند، برخورد کرده و در این مجموعه تجربیات خود را در قالب داستان های کودکانه آورده است.

 


برشی از متن کتاب


اسم من لستر است، اما همه «کله نوشابه ای» صدا می زنند. من بیشتر موقع ها حسابی سرحال و خوشحالم، اما بعضی وقت ها که کارها خوب و درست پیش نمی رود، گوش هایم داغ و صورتم سرخ می شود، و یک آدم «کله نوشابه ای» می شوم. حتی بعضی موقع ها تشتک کله ام می پرد و بووووم ... منفجر می شود. دیروز که توی مدرسه برای ناهار صف کشیده بودیم، روبی جین از راه رسید و درست جلوی من ایستاد. خیلی مودبانه از او خواستم کنار برود ... اما قبول نکرد. به او گفتم برود ته صف ... باز هم قبول نکرد. برای همین رفتم و ماجرا را برای خانم معلم تعریف کردم. خانم معلم به خاطر این که پشت سر روبی جین حرف زده بودم، کلی از دستم عصبانی شد. من هم گفتم: «اما این انصاف نیست!» دیگر گوش هایم داشتند داغ می شدند و خودم هم این را می فهمیدم. همان موقع روبی جین و بقیه ی بچه ها با صدای بلند شروع کردند به خواندن ... آهنگ «کله نوشابه ای» را می خواندند ... قبل از اینکه بتوانم جلوی آن ها را بگیرم، تشتک کله ام پرید و به هوا رفت. بعد هم نزدیک بود به زانوی روبی جین بخورد. چون دوباره تشتک سرم منفجر شده بود، باید پیش ناظم می رفتم. «اما این اصلا انصاف نیست.» بعد از ناهار، خانم معلم به من گفت که نمره ی گزارشی که قرار بود درباره ی اهرام مصر بنویسم صفر می شود، چون به موقع تحویل نداده ام. «اما من تحویل دادم! دیروز توی سبد گذاشتم!» خانم معلم گفت: «من اصلا گزارش تو را ندیدم، پس باید دوباره بنویسی و بالای گزارشت می نویسم که به موقع تحویل نداده ای.» «اما کلی طول کشید تا من آن گزارش را نوشتم! این اصلا انصاف نیست!» گوش هایم داشتند داغ می شدند و باز هم روبی جین و بچه ها شروع کردند به خواندن آهنگ کله نوشابه ای ...

  • کتاب های جولیا
  • مهارت های زندگی - از سری کتابهای نردبان
  • نویسنده: جولیا کوک
  • تصویرگر: آلیسون والنتاین
  • مترجم: سینا امینی
  • انتشارات: فنی ایران

جولیا کوک


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب کله نوشابه ای لجش می گیرد!" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل