کتاب کشتی پهلو گرفته - مهدی شجاعی

کتاب کشتی پهلو گرفته نوشته سید مهدی شجاعی می باشد که توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.

کشتی پهلو گرفته روایت گر سرگذشت حضرت فاطمه زهرا (س) می باشد که با زبان داستانی، ادبی و منثور بیان شده است. روای به عنوان اول شخص داستان رنج های حضرت فاطمه زهرا (س) را به زیبایی به رشته تحریر درآورده است و آنها را از زبان اطرافیان آن حضرت و خود حضرت بازگو می کند. کتاب در چهارده فصل نوشته شده است که اول شخص داستان در هر فصل، یکی از وابستگان نزدیک حضرت فاطمه (س) می باشد. داستان های روایت شده کتاب، رنج و سختی های آن حضرت را به زبانی ساده بیان می کند به طوری که در یکی از فصلها حضرت فاطمه زهرا (س)  بر غم از دست دادن پدر خویش می گرید. ح

ضرت فاطمه (س) خود و حضرت علی (ع) را در این دنیا بسیار تنها می  خواند و به پدر خویش می گوید که از وقتی چشم از جهان فرو بسته، مردم از آنها روی گردان شده اند و به واسطه او بوده است که در زمین احترام داشته اند و احساسات خود را در رابطه با از دست دادن پدر خویش این گونه بیان می کند: "غم از دست دادن شما همیشه زنده است و فقط از طریق رسیدن به شما این غم پایان می یابد." نویسنده کوشیده است در جمع آوری کتاب، داستان ها را به گونه ای نگارش کند که خواننده بتواند پس از خواندن، احساسات و رنج های حضرت فاطمه را به خوبی درک کرده و با تاریخ آن زمان نیز آشنایی پیدا کند. این کتاب جزو پرفروش ترین و پر تیراژ ترین کتاب های چاپ شده می باشد که به تمامی نقاط عاطفی حضرت فاطمه زهرا (س) اشاره می کند.

برشی از متن کتاب

روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریب تر! این چه دنیایی است که دختر رسول خدا خود را در خویش تاب نمی آورد؟ این چه روزگاری است که راز آفرینش زن را در خود تحمل نمی کند؟ این چه عالمی است که دردانه خدا را از خویش می راند؟ روزگار غریبی است دخترم. دنیا از آن غریب تر. آنجا جای تو نیست، دنیا هرگز جای تو نبوده است. بیا دخترم، بیا، تو از آغاز هم دنیایی نبودی. تو از بهشت آمده بودی، تو از بهشت آمده بودی... آن روزها که مرا در حرا با خدا خلوتی دوست داشتنی بود، جبرئیل؛ این قاصد میان عاشق و معشوق، این رابط میان عابد و معبود، این ملک خوب و پاک و صمیمی، چهل شبانه روز تو را می خواند، یک خلوت مدام چهل روزه از تو می طلبد... و من که جان می سپردم به پیام های الهی و آتش اشتیاقم زبانه می کشید با دَمِ خداوندی، انگار خدا با همه بزرگی اش از آن من شده باشد، بال درآوردم و جانم را در التهاب آن پیام عاشقانه گداختم. آری، جز خدا و جبرئیل و شوی تو کسی چه میدانست حرا یعنی چه؟ کسی چه می داند خلوت با خدا یعنی چه؟

نویسنده

سید مهدی شجاعی روزنامه نگار و نویسنده معاصر ایرانی است که در سال 1339 در تهران زاده شد. او دبیرستان خود را با گرفتن دیپلم ریاضی به پایان رسانید و در رشته کارگردانی وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد. شجاعی پس از سه سال تحصیل در رشته کارگردانی، به رشته نمایشنامه نویسی گرایش پیدا کرد. اولین کتاب او در سن بیست سالگی در مطبوعات منتشر شد. شجاعی پس از موفقیت در داستان نویسی و نمایشنامه نویسی، مسئول  داوری در چند دوره مختلف جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات شد. وی همچنین در چند دوره سردبیر مجله رشد، جوان، ماهنامه صحیفه و سمت مدیر انتشارات برگ را به عهده داشت. سید مهدی شجاعی در طول زندگی خویس بسیار فعال بوده و در اقدامات فرهنگی سابقه بسیار درخشانی دارد. سوابق فرهنگی نظیر: تاسیس مجمع هنرمندان مسلمان ایران، تاسیس انجمن قلم ایران، عضویت در شورای سیاست گذاری حوزه هنری، عضویت در شوراهای سینمایی وزارت ارشاد اسلامی و عضویت در هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی و... از جمله آنها هستند. وی همچنین در سال 1376 به تاسیس انتشارات نیستان همت گماشت. از دیگر آثار سید مهدی شجاعی: کتاب ها: 1- بر محمل بال ملائک 2- پدر، عشق، پسر 3- آفتاب در حجاب 4- آیینه زار 5- ضریح چشم های تو 6- طوفان دیگری در راه است

• نویسنده: سید مهدی شجاعی
• انتشارات: کتاب نیستان