کتاب میمون ها را بشمار

کتاب میمون ها را بشمار نوشته ی مک بارنت و با تصویرگری کوین کرنل و ترجمه ی آناهیتا حضرتی، از سوی انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

در گذشته، کتاب های مصور برای آموختن ارزش ها به کودکان استفاده می شده، پیامدهای رفتارهای خوب و بد اغلب در میان داستان ها هستند. امروزه روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که کودکان برای شکل دادن دنیای خودشان توانایی هایی دارند. آن ها یادآور می شوند که به واسطه ی خواندن کتاب های مصور، والدین می توانند کودکانشان را از وجود قدرتی در درونشان آگاه کنند، یکی دیگر از ویژگی های کتاب های مصور این است که بچه ها نیرویی پیدا می کنند تا بتوانند دنیا را از نظر افراد دیگر و یا از منظر اشیا و حیوانات ببینند. مجموعه ی "میمون ها را بشمار"، کتابی مصور است که نویسنده در هرصفحه علاوه بر معرفی یک حیوان مثل: دایناسور، خرس گریزلی، راسو و...از کودک می خواهد تا در طی داستان برای شمردن میمون ها او را همراهی کند، میمون هایی که تا آخرین صفحه هم جز نامشان، هیچ اثری از آن ها نیست؛ همین موضوع خود باعث ترقیب مخاطب می شود که به صفحه ی بعدی رفته تا میمون ها را ببیند. در یکی از صفحات از بچه ها می خواهد دست هایشان را زیکزاکی حرکت دهند، در صفحه ای دیگر می خواهد که مثل خرس ها چند نعره ی بلند بکشند، با دیدن زنبورها، یک آهنگ شاد بخوانند ... به این ترتیب در کنار متن کوتاه و بامزه ی کتاب، کودک مشغول بازی و سرگرمی شده، ورق های براق و ضخیم به همراه تصاویر فوق العاده شاد و رنگی سبب جذب هر چه بیشتر او می شود.

 

برشی از متن کتاب

شاه مار کبری همه ی میمون ها را ترسانده و فراری داده است. خیلی آرام و با احتیاط ورق بزنید تا متوجه ما نشود. نگاه کنید! دو خدنگ مار کبری را فراری دادند! شایدم دو راسو. من مطمئنم که این ها دو تا خدنگ هستند. بیایید رای بگیریم. اگر فکر می کنید خدنگ هستند، دستتان را بال بیاورید. حالا اگر فکر می کنید راسو هستند دستتان را بالا بیاورید. جالب شد! ورق بزنید... شرط می بندم میمون ها برمی گردند. وای وای! سه تا کروکدیل، خدنگ ها را ترساندند! من از کروکدیل ها بدم می آید؛ مخصوصا این کروکدیل ها. دست هایتان را زیگزاکی تکان بدهید و هم زمان ورق بزنید ... این کار گیجشان می کند. اصلا فکرشم نمی کردم از شر آن کروکدیل ها خلاص شوم؛ اما این چهار تا خرس گریزلی از آن ها هم بدترند. این طوری هیچ وقت نمی توانیم میمون ها را بشماریم! خوب! دست هایتان را بگذارید روی سرتان! نعره ی بلندی بکشید! و چند تا از ظرف و ظروف ها را به هم بکوبید؛ البته اگر دارید. اما از همه مهم تر، این صفحه را ورق بزنید. وای، نه! 5 گله زنبور خرس ها را فراری دادند. زنبورها ترس را حس می کنند. شما که نمی ترسید، هان؟ همین طور که ورق می زنید، یک آهنگ شاد زمزمه کنید و لبخند بزنید. آخیش! 6 زنبوردار پیر و دوست داشتنی، همه ی آن زنبورها را فراری دادند. 6 بار خیلی مودبانه بگویید: «ممنون!» ادب برای این خانم ها خیلی مهم است. حالا دیگر میمون ها می توانند برگردند. ورق بزنید و میمون ها را بشمارید! نه! 7 تا گرگ کاری کردند که آن خانم های پیر بساطشان را جمع کنند. گرگ ها و مادربزرگ ها هیچ وقت با هم نمی سازند، این که می گویم خیلی مهم است. به چشم این گرگ ها نگاه نکنید. در واقع همان طور که ورق می زنید چشم هایتان را هم بگیرید.    

نویسنده: مک بارنت تصویرگر: کوین کرنل مترجم: آناهیتا حضرتی انتشارات: پرتقال