کتاب مادر ترزا - مگ گرین

کتاب مادر ترزا: یک زندگینامه، به قلم مگ گرین و ترجمه ی رفیع رفیعی در نشر ثالث به چاپ رسیده است.

مادر ترزا به حرفه زندگی نامه نویس توجهی نمی کند. زندگی او جالب توجه نیست. چنین به نظر می رسد، یا واقعا چنین است، که در زندگی اش ماجراهای بزرگ، بحران های بزرگ، غم و اندوه بیش از حد، نقاط عطف مهم وجود ندارند. اغلب شرح حال هایی که درباره ی او نوشته شده، به قدری همراه با احترام و تک بعدی اند که می توان این مسئله را به فراموشی سپرد که او یک انسان بود و از بدو تولد به زمانه اش تعلق داشت. حتی ارائه ی فهرستی از دستاوردها و جوایز متعددش نمی توانند به خوبی زندگی شخصی او را معرفی کنند. او ظاهرا از جنگ های وحشتناکی داخلی، سختی ها یا ناملایماتی که اغلب معرف دوره های مختلف یک زندگی بزرگ و چشمگیر است، رنج نمی کشید. زندگی اش نسبتا معمولی و عادی بود و هرگز وانمود نمی کرد که چیزی غیر از این است. اگرچه همین زندگی بسیار معمولی او بود که نقطه ی شروعی برای زندگی نامه نویسش فراهم کرد. این زن معمولی چگونه توانست تعداد زیادی از مردم را مجذوب خود کند و به آنان دلداری دهد، تا جایی که بتواند در بین شخصیت های بزرگ هم عصرش جایی برای خود به دست آورد؟ با وجود این، مادر ترزا در طفره رفتن و پاسخ ندادن به دیگران، ماهر و زیرک بود. وقتی از او درباره ی موضوعات گوناگون، مخصوصا درباره ی خودش سوال می شد، با حرف های کلیشه ای و تکراری، همراه با سخنانی درباره ی خداترسی و پارسایی، پاسخ می داد؛ کاری که تقریبا بی معنی به نظر می رسید. او خود را پشت این پاسخ ها پنهان می کرد. با وجود این، پشت اصطلاحاتی که به کار می برد، حقایقی نهفته بود. شاید به این علت باشد که داستان زندگی مادر ترزا داستان یک زندگی بزرگ به معنای امروزی آن به شمار نمی رود. مادر ترزا یک شخصیت برجسته نبود، بلکه برعکس، زندگی او نوعی از زندگی با اصول و ضوابط متفاوت بود. او خود را وقف رسالتی کهنه کرده بود. در بین نیازمندان کلکته کار می کرد، زیرا معتقد بود خداوند همین را از او می خواهد. اگر مادر ترزا در گمنامی زندگی می کرد و از دنیا می رفت هم باز همین کارها را انجام می داد. همین ایثار و فداکاری است که زندگی او را تا این حد جذاب و جالب می کند.

فهرست

1_ اسکوپیه 2_ پاسخ به دعوت 3_ مسیری نو و سفری نو 4_ فراسوی چاه کثیف_ امید و آرزو 5_ فقر شدید حفاظ و پناه ماست 6_ کالی گهات 7_ شیشو بهاوان و شانتی ناگار: مکان های صلح و صفا 8_ رویش یک معجزه 9_ شکر و شکایت 10_ مطیع ترین زن در کلیسا

برشی از متن

مادر ترزا طی سال های نخستین تشکیل گروهش به انجام کارهای سخت و مشکل ادامه می داد. او قبل از همه ی راهب هایش از خواب برمی خواست و غالبا پس از آنکه آنان به بستر می رفتند و قبل از آن که بخوابد، همچنان مدتی طولانی متحمل زحمت می شد. ترزا هرگز دست از کار نمی کشید. آن جا همیشه کارهایی وجود داشت که باید انجام می شد، اعم از تشویق و راضی کردن کسانی که با استفاده از بخشی از امکانات خود، در کارها شرکت می کردند، نظارت بر فعالیت های روزانه ی گروه، یا نوشتن تاریخ و سرگذشت جماعت. مادر ترزا ظاهرا خستگی را نمی شناخت، سرشار از شادی بود و آماده بود تا به کار بعدی خود بپردازد. او برای اعضای گروهش یک شگفتی محسوب می شد. آن گونه که یکی از خواهران شرح می داد، با وجود او گویی روح اساس نامه ی جماعت در برابر چشمانشان متجلی می شود. مادر ترزا برای گروه نمونه ی بارز لذت فقیر بودن، کار سخت و ایمان قوی به مشیت الهی بود.

• یک زندگینامه
• نویسنده: مگ گرین
• مترجم: رفیع رفیعی
• انتشارات: ثالث