loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب لرد جیم - جوزف کنراد

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب لرد جیم اثر جوزف کنراد با ترجمه ی صالح حسینی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

شخصیت اصلی داستان، "جیم"، مردی جوان، هدفمند و باهوش است که به دریا و دریانوردی علاقه ی فراوانی دارد؛ بنابراین، با انگیزه و تلاش فراوان، مهارت های مورد نیاز حرفه ی دریانوردی را کسب کرده و سپس، به عنوان دستیار ملوان، کار خود را در یک کشتی مسافربری آغاز می نماید.

اما در میانه های راه، توفانی سهمگین کشتی را در دام خود اسیر می کند. تحت این شرایط، ملوان جوان که به شدت ترسیده همراه با عده ای دیگر از خدمه ی کشتی، بر تنها قایق موجود، سوار شده و جان خود را نجات می دهد. پس از این اقدام، کشتی به طور معجزه آسایی از ویرانی حتمی خلاصی یافته و به مقصد می رسد. در طی بازرسی های صورت گرفته، عمل غیرحرفه ای و غیر اخلاقی جیم بر همگان آشکار شده و سرشکستگی و رسوایی را برای او به بار می آورد؛ رسوایی ای که جیم را دچار افسردگی و انزوا می کند.

از همین روی، مرد جوان، به ناچار شهر محل زندگی خود را ترک کرده و به سرزمین های دوردست پناه می برد تا ضمن فرار از وقایع تلخ و شرم آور گذشته، بتواند با آسودگی خاطر، به شغل دیگری پرداخته و روزگار خویش را سپری نماید. وی در بنادر مختلفی، به عنوان بازاریاب ملزومات کشتی، کار خود را از سر می گیرد، به فردی موفق در حرفه اش مبدل شده و به آرامش دست می یابد. غافل از این که این آرامش، موقتی بوده و اتفاقاتی ویرانگر او را در کام خود فرو خواهد برد.


برشی از متن کتاب


قدش یک یا دو سانتی بیش تر از یک و هشتاد بود، قوی هیکل بود، با شانه ی خمیده و سری رو به جلو و نگاهی خیره، چنان مستقیم به سوی آدم می آمد که انگار نره گاوی است حمله ور. صدایش پرطنین و بلند بود در رفتار و کردار مجسمه ی جسارت بود اما نشانی از تهاجم در آن ها نبود بلکه رنگ نیاز داشت، و نه تنها دیگران که خودش هم آماج این برتری جویی بود. مثل دسته ی گل بود و آراسته به جامه ای سراپا سفید و پاک. و در بنادر گوناگون شرق، جایی که گذرانش را از راه فراهم آوردن لوازم کشتی به دست می آورد، بسیار محبوب بود. بازاریاب ملزومات کشتی از هر امتحانی معاف است، ولی باید اهل نظر باشد و آن را در عمل هم نشان دهد. کار او این است که از زیر بادبان و بخار یا پاور به تاخت برود و از دیگر بازاریاب ها جلو بزند و به کشتی هایی که دارند لنگر می اندازند برسد و با خوش رویی به ناخدا سلام کند و کارتی – کارت فروشنده ی لوازم کشتی – به زور به او بدهد و در اولین دیدار ناخدا از ساحل، راهنمایی اش کند به مغازه های درندشت و دخمه مانند که پر از اطعمه و اشربه ای است که بر عرشه ی کشتی خورده و نوشیده می شود، جایی که می توان هر چیزی را فراهم آورد تا کشتی آراسته و برازنده ی دریا شود، از جفتی قلاب برای شاه سیم کشتی گرفته تا کتیبه ای زرنگار برای حکاکی عقب کشتی، جایی که فروشنده ی لوازم کشتی ناخدایی را قبلا هیچ گاه ندیده برادر وار پذیرا می شود. ایوانی است خنک با صندلی های راحتی، بطری، سیگار، نوشت افزار، نسخه ای از مقررات بندر، و پذیرایی گرم که شوری سفر سه ماهه را از دل دریانورد می شوید. رابطه ای که این گونه آغاز شده است، تا کشتی در بندر است، با دیدارهای هر روزه ی بازاریاب پایدار می ماند. بازاریاب برای ناخدا چون یاری وفادار است و مانند پسری تیماردار پدر، با صبر ایوب و وفای زن و صفای دوست گرمابه و گلستان. البته صورت حساب بعدا فرستاده می شود. بازاریابی شغلی است دل پذیر و انسانی. بنابراین بازاریاب خوب در حکم کیمیا است. وقتی بازاریابی اهل نظر خصلت تربیت پذیری در امور دریا را داشته باشد، برای صاحب کارش ارزشمند است و مماشات با او بی اجر نیست. جیم همواره مزد خوبی می گرفت، تا بدان پایه هم با او مماشات می کردند که حتی اگر دیو بود، حلقه ی وفاداری به گوش می انداخت. با این حال وقتی ناسپاسی جیم گل می کرد به شغلش ناگهان پشت پا می زد و می رفت. دلایلی که برای صاحب کارانش می آورد، آشکارا کافی نبود و همین که پشت می کرد، عبارت «احمق گیج» را بدرقه ی راهش می کردند. همه ی عیب جویی صاحب کاران در برابر نازک طبعی او همین بود. پیشه وران سفیدپوست بندر و ناخداها، او را جیم صدا می کردند. همین و بس. البته نام دیگری هم داشت، ولی نگران بود که مبادا بر زبان کسی ...

نویسنده: جوزف کنراد مترجم: صالح حسینی انتشارات: نیلوفر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب لرد جیم - جوزف کنراد" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل