loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب غولی قوری + به روح حاکم | انتشارات خط خطی

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره کتاب غولی قوری + به روح حاکم اثر مرضیه پژوهان فر

کتاب غولی قوری + به روح حاکم از کتاب‌ های طنز کودک و نوجوان شامل دو داستان کوتاه می‌باشد. در داستان به روح حاکم قصه‌ی مردی آمده است که در هر مجلس و مهمانی که شرکت می‌کند صداهایی را می‌شنود که دیگر حاضران در جلسه نمی‌توانند آن صداها را بشنود.

این اصوات مربوط به ارواحی هستند که در آن مهمانی یا جلسه و مکان به خصوص حضور دارند. مرد قصه به همراه اعضای خانواده و فامیل برای دید و بازدیدهای عید نوروز به خانه‌ی اقوام می‌رود و ساکت در گوشه‌ای می‌نشیند و به صحبت‌های دیگران گوش می‌دهد.

یکی از سرگرمی‌های او این است که کلمه‌ای را از میان گفتگوهای یک جمع انتخاب کند، سپس به مکالمه‌ی یک جمع دیگر گوش داده و کلمه‌ی بعدی را انتخاب می‌کند و به همین ترتیب با قرار دادن کلمات در کنار هم جملاتی را می‌سازد که گاهی در عالم واقعیت به وقوع پیوسته‌اند.

یک روز که مشغول انجام همین کار بود؛ صدایی را می‌شنود که مربوط به هیچ یک از حاضرین جلسه نمی‌باشد. روحی که در آن مکان حضور دارد با مرد شروع به صحبت می‌کند و به او می‌گوید به زودی مبلغی که از فردی طلب دارد به دستش می‌رسد. مرد به امید دریافت پول راهی دیدار دوستش می‌شود اما ... .

آثار به چاپ رسیده در مجموعه‌ی طنز خط خطی داستان‌هایی هستند که به مرحله‌ی نهایی مسابقاتی به همین نام راه یافته و به عنوان آثار برگزیده انتخاب شده‌اند. جشنواره‌ی طنز خط خطی از سال 1396 فعالیت خود را شروع کرد و هر ساله علاقمندان به نویسندگی به خصوص نویسندگان جوان این فرصت را پیدا می‌کنند تا آثار و داستان‌های کوتاه و طنزگونه را به این جشنواره ارسال و مورد ارزیابی داوران قرار دهند و مجال عرض اندام و ارائه خود به دیگران را پیدا کنند. هر یک از کتاب‌های این مجموعه دو یا چند داستان کوتاه و یا نیمه بلند از نویسندگان مختلف را شامل می‌شود.

برشی از کتاب غولی قوری + به روح حاکم از انتشارات خط خطی

روح حاکم

عید، و بازدید عید، و من برم و تو فردا بیایی این چیز مهمی نیست.

شب بود. دو تا ماشین شده بودیم، پژوی آقا شاپور و آردی خاله. همه ریختیم پایین.

تق تق تق

-نیستن

-الهی شکر. بنویس: آمدیم نبودی.

دایی زنم این را گفت. خوشم آمد. خدا خدا کردم که خانه نباشند.

تق تق

-خودکار بده،

-چراغشون که روشنه

این چیزها را هرکدام از مهمانها در ورودی خانه میزبان گفت. من هم توی دلم آشوبی بود: «یالا دیگه تمومش کن در زدنو.»

رد ماشین را باز کردم که سوار شوم.

زن حمید صدایی از پشت در شنید و داد زد: هستن هستن. دارن میان

فحشش دادم. آه و پوف دایی و شهرام بلند شد و خاله جان خندید و بقیه هم حرفی زدند. داخل خانه، زنها یک ور نشستند و مردها یک ور.

از پشت در صدایشان می آمد:

شما خوبین؟ اونا خوبن، همه خوبن، ما خوبیم، عید شما مبارک، عید شما مبارک، و عید شما مبارک.

خب نوبت پذیرایی:

بفرما، بفرما، خیلی ممنون، نه بفرما، نه خیلی ممنون، ای بابا تعارف نکنید و خیلی ممنون.

حالا وقت خوردن بود:

تو رو خدا بفرما، فلانی پوست بکنم، بهمانی قارچ کنم؟ بیسانی ...

همه ی اینها را از پشت در با همین ترتیب می شنیدم و ادا اصولهایشان را مجسم می کردم.

همه شروع کردن به تریف. ابتدا مهمانها سعی کردند به صورت گروهی از یک تعریف استفاده کنند، یک تعریف واحد وجذاب.

دایره بزرگ بود، صدای کسی که باید جمع را گرم می کرد درست به همه نمی رسید. به من هم، که پشت در نشسته بودم، اصلا نمی رسید.

این بود که اولین تقسیم اتفاق افتاد. اتاق دو گروه شدند، از صداها متوجه شدم، دو گروه مردانه و زنانه. مردها شروع کردند با هم تعریف و زنها با هم.

به صدی زنها توجه کردم:

-دماغت که یه ذره بود. می ارزید عمل کنی؟

-شوهر فلانی خوشگله و زن بهمانی ...

مردها:

-حمید نامرد آمد گفت بیا بشو ضامنم. گفتم: ضمانت کردم قبلا. گفت: اشکالی نداره، راه داره ...

-خدمتم، یه جریان خیلی عجیب برام اتفاق افتاد، مرز سرباز بودیم ...

این تعریفها، سر دو گروه را گرم کرد؛ اما به سرعت معلوم شد سلیقه ها متفاوت است. این بود که گروه ها باز هم تقسیم شد. اینها را طول کشید تا متوجه شوم.

صداها کمی پایین و بالا از در رد می شد و به هم می رسید.

حالا زنها دو به دو تعریف می کردند و مردها دو به دو

زن حمید آقا با دختر میزبان،

خانم جان با زن دایی میزبان،

زن خودم با دختر دایی اش.

مردها هم دو به دو،

صدای آبپاشی سیفون، تمام صداها را پوشاند.

اینها را که گفتم چیزهای مهمی نبود؛ چیزی که مهم بود این جاست که نفر دیگری به جمع اضافه شد که من باشم، نه اکه اولش نبودم، چرا بودم: اما تا تعارفات اولیه انجام بگیرد، اجبارا و زیرِ خل خل نگاه کردن زن و بچه ام، رفتم دستشویی. اینها را از پشت در بسته ی دستشویی می شنیدم. به قول حاجی خدا بیامرز، از آن وقت که مستراح را آورند توی خانه، گند خورد به زندگی هامان. ...

کتاب غولی قوری + به روح حاکم، از مجموعه ی طنز خط خطی اثر مرضیه پژوهان فر و سید میثم موسویان و تصویرگری امیر مفتون از انتشارات خط خطی به چاپ رسیده است.


فهرست


  • روح حاکم
  • غولی قوری


  • نویسنده: مرضیه پژوهان فر - سید میثم موسویان
  • انتشارات: خط خطی
 

مرضیه پژوهان فر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب غولی قوری + به روح حاکم | انتشارات خط خطی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل