loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سیندرلا (قصه ها عوض می شوند 2)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
128,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب سیندرلا دومین جلد از مجموعه ی قصه ها عوض می شوند اثر سارا ملانسکی و ترجمه ی سارا فرازی از انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

این اثر جلد دوم از مجموعه قصه ها عوض می شوند می باشد، و در این جلد " ایبی " و " جونا " به داستان سیندرلا می روند. در جلد قبلی آن ها به داستان " سفیدبرفی " رفته اند و از آن جایی که به طور ناگهانی این اتفاق روی داده بود، هر دو با لباس راحتی و بیژامه بودند. این بار هر دو لباس مرتب و آراسته به تن می کنند و سه شب به زیر زمین خانه شان می روند و سه ضربه به آینه می زنند اما هیچ اتفاقی روی نمی دهد و " رُز ماری " پری که در آینه زندگی می کند، با آن ها حرف نمی زند. شب دیگری جونا، ایبی را از خواب بیدار می کند تا به زیر زمین بروند و ایبی که از تلاش کردن مجدد ناامید شده است با همان لباس خواب به زیر زمین می رود، اما این بار در کمال تعجب آن ها می توانند از آینه عبور کنند و پا به قصری می گذارند و خود را در جشنی شبانه می بینند. ایبی متوجه می شود که لباس خوابش شباهت زیادی به پرچم سرزمین " فلوم " دارد و به این دلیل آینه آن ها را عبور داده است و این قصر مربوط به داستان " سیندرلا " است. بعد از اینکه در قصر گردشی می کنند و از جشن استفاده می کنند تصمیم می گیرند که برگردند، آن ها به دنبال آینه ای برای بازگشت به خانه هستند، اما هیچ کدام از آینه های قصر نمی تواند آن ها را به خانه برگرداند. ایبی و جونا تصمیم می گیرند تا سیندرلا را بعد از نیمه شب تعقیب کنند تا به خانه ی او برسند و بتوانند از آینه ی آن جا استفاده کنند. در خانه ی سیندرلا آن ها به طور اتفاقی لنگه کفش شیشه ای سیندرلا را که از جشن برایش باقی مانده و به وسیله ی آن می تواند اثبات کند که خود او در آن جا حضور داشته می شکنند و پای راست سیندرلا که لنگه کفش همان پا را در جشن جا گذاشته است، می شکند و حال که شاهزاده دستور داده تا به دنبال دختری باشند که این کفش به پای او اندازه باشد، سیندرلا و بچه ها نگران هستند و نمی دانند چه کاری باید انجام دهند تا این که ... . این کتاب یکی از پرفروش های نیویورک تایمز بوده و برای گروه 10+ سال مناسب می باشد.

مجموعه ی " قصه ها عوض می شوند " مجموعه داستانی است که در هر یک از جلدهای آن خواهر و برادری به نام ایبی و جونا به وسیله ی آینه ی جادویی که در زیرزمین خانه ی جدیدشان وجود دارد پا به دنیای قصه ها می گذارند. آن ها و والدین شان که هر دو وکیل هستند به تازگی به شهر اسمیت ویل آمده اند و در خانه ی جدیدی مستقر شده اند، در زیر زمین این خانه یک آینه قدیمی و عتیقه وجود دارد بچه ها متوجه می شوند که آینه یک شی جادویی بوده و هر بار آن ها را به یکی از داستان های قدیمی می برد. در هر داستانی با مداخلات آن ها تغییراتی در قصه ها به وجود می آید، ولی بچه ها سعی می کنند تا داستان را به شکلی برگردانند تا قصه ها پایان خوشی داشته باشند، اما هر بار حوادث بسیاری برای آن ها رقم می خورد و آن ها چند روز در دنیای قصه ها می مانند، هر یک ساعت در دنیای واقعی برابر با یک روز در دنیای قصه ها است و آن ها نیمه شب را برای سفر انتخاب می کنند تا زمانی که والدین شان روز بعد از خواب بیدار می شوند، آن ها نیز به خانه برگشته باشند. در هر قصه آن ها باید آینه ای را پیدا کنند که به شخصیت اصلی قصه ارتباط داشته باشد و بدین وسیله بتوانند به خانه شان برگردند.

 


برشی از متن کتاب


فصل ششم آینه آینه بزار من بیام تو ما دوازده تا آینه توی قصر پیدا کرده ایم: آینه اتاق ملکه، آینه اتاق پادشاه، اتاق شاهزاده، اتاق مهمان، اتاق خدمتکارها، دوتا هم توی سالن مهمانی. اما هیچ کدام کار نمی کنند. ضربه زدن به آن ها هم کار راحتی نیست. توی اتاق ملکه یک خدمتکار بود. ما به او گفتیم ملکه کارش دارد و باید به طبقه پایین برود تا بتوانیم به گشت و گذارمان ادامه بدهیم. اگر بی خیال این گشتن نشویم، حتی به زودی دستگیرمان می کنند. جونا بعد از اینکه ما تمام اتاق ها را سه بار گشتیم، می گوید: «حالا چه کار کنیم؟ همه رو امتحان کردیم. فایده نداره.» می گویم: «شاید آینه جادویی توی قصر نیست. شاید توی خونه ی سیندرلاست. سفیدبرفی قبل از اینکه فرار کنه توی قصر زندگی می کرد. پس شاید قانونش اینه که محل زندگی شخصیت اصلی قبل از اینکه بره به خوبی و خوشی زندگی کنه، جاییه که آیینه هست.» ولی ما حتی نمی دونیم سیندرلا کجا زندگی می کنه.» می گویم: «تا خونه دنبالش می ریم. خودش میدونه کجا زندگی می کنه.» جونا می پرسد: «فکر می کنی هنوز اینجا باشه؟» «وایسا ببینم ساعت چنده؟» به ساعتم نگاه می کنم. ای وای! ساعتم را نبسته ام. دیشب قبل از خواب از دستم بازش کردم. البته ساعتم نمی توانست زمان دقیق این جا را به من نشان بدهد اما حداقل می گفت ساعت توی خانه چند است تا ما بتوانیم قبل از اینکه بابا و مامان بیدار بشوند، خودمان را به خانه برسانیم. من الان نمی دانم ساعت توی اسمیت ویل چند است. اَه! من و جونا پاورچین پاورچین از پله‌ها می رویم پایین تا به سالن اصلی برسیم. به ساعت بزرگ روی دیوار نگاه می کنم؛ 11:55 است. اطراف سالن را نگاه می کنم تا سیندرلا را ببینم. او دارد با شاهزاده صحبت می کند. حالا ساعت 11:56 است. هوممم ...  سیندرلا حواسش به ساعت نیست؟ جونا می گوید: «داره دیر می شه. باید بهش بگیم بره. وگرنه سر ساعت دوازده تبدیل به کدو تنبل می شه!» می گویم: «کالسکه اش تبدیل به کدو تنبل می شه، نه خودش!» بعد آستینش را می گیرم و می گویم: «ولی نه هیچ کاری نکن. ما نباید چیزی را خراب کنیم.» صبر می کنیم. تماشا می‌کنیم. 11:58. 11:59. قلبم تند می زند. اگر بودن ما اینجا همه چیز را خراب کند چی؟ اگر اصلاً لازم نباشد ما کاری بکنیم و همین که اینجاییم داستان عوض بشود چی؟» اگر سیندرلا هم اینجا جلوی همه تبدیل به همان آدم قبلی با لباس های کهنه ب‌شود و دهان همه باز بماند و تعجب کنند و شاهزاده دیگر نخواهد با او ازدواج کند چی؟ دوازده شد! دینگ دینگ دینگ! سیندرلا به ساعت نگاه می کند و رنگش می پرد. به شاهزاده نگاه می کند، خداحافظی می کند و ... غیبش می زند! خیلی خیلی تند می دود تا از اینجا برود بیرون. پشت سرش را نگاه نمی کند. فقط می رود و می رود و می رود! به جونا دستور می دهم: «باید دنبالش بریم.» و دنبال سیندرلا می دوم. «اگه گمش کنیم نمی فهمیم کجا زندگی می کنه.» جونا می گوید: «حالا خوبه گند نزدیم به داستان!» دنبال سیندرلا تا بیرون قصر می دویم. او از پله های بیرونی قصر پایین می دود و شاهزاده هم دنبالش است. سیندرلا جلوتر از همه است. من و جونا سمت چپ او هستیم و شاهزاده هم پشت سرمان است. مثل یک مثلث در حال حرکتیم! روی آخرین پله، دمپایی شیشه ای سیندرلا از پایش درمی آید (درست همان طور که قرار بود). ای ول! ما چیزی را خراب نکردیم. او یک لحظه پشت سرش را نگاه می کند. اما شاهزاده را می بیند و به دویدن ادامه می دهد. او می رود و می رود و می رود ... شاهزاده داد می زند: «وایسا وایسا وایساااا» من پشت سرم را نگاه می کنم و می بینم که ایستاده. خم می‌شود و دمپایی را برمی دارد. ولی من و جونا به دویدن ادامه می دهیم.      

  • یکی از پرفروش های نیویورک تایمز
  • نویسنده: سارا ملانسکی
  • مترجم: سارا فرازی
  • ناشر: پرتقال


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سیندرلا (قصه ها عوض می شوند 2)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل