loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب نگهبانان گاهول 2 (سفر)

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب نگهبانان گاهول 2 (سفر) اثر کاترین لسکی

کتاب "سفر" جلد دوم از مجموعه داستان‌های "نگهبانان گاهول" می‌باشد که برای مطالعه‌ی مخاطب کودک و نوجوان به رشته‌ی تحریر درآمده است.

"سنت‌ایگولیوس"، یکی از خطرناک‌ترین و بدنام‌ترین طایفه‌های جغدها هستند؛ آن‌ها همواره دیگر هم‌نوعان خود را مورد آزار قرار داده و کودکان‌شان را اسیر می‌کنند. سپس جغدهای کوچک را جهت تحقق اهداف شوم خویش، به آکادمی سنت‌ایگی منتقل می‌نماید؛ مرکزی آموزشی که فنون نظامی را به جغدهای ربوده شده تعلیم داده و آن‌ها را به بردگان همیشگی سنت‌ایگولیوس‌ها مبدل می‌سازد. سورن و دوست صمیمی‌اش، "گیلفی" نیز، از جمله کودکانی هستند که توسط نیروهای گشتی سنت‌ایگی، اسیر گشته و به این مکان منتقل می‌شوند.

پس از گذشت مدت‌ها، سورن و گیلفی تصمیم می‌گیرند که به اتفاق یکدیگر از آکادمی فرار کنند. در نتیجه، بعد از طراحی نقشه‌ای کارآمد، آرزوی خود را تحقق بخشیده و از چنگال ماموران سنت‌ایگی می‌گریزند. سپس با امیدی فراوان، جهت یافتن اثری از خانواده‌ی خود، به جنگل تایتو آلبا بازمی‌گردند. اما تنها موفقیت آن‌ها در این مسیر، رویارویی با خانم "پلیث‌ویر"، خدمتکار سابق منزل سورن می‌باشد. (پلیث‌ویر، یک کورمار است؛ او به دسته‌ای از مارها تعلق دارد که به طور مادرزادی نابینا هستند و توسط جغدها برای نظافت منازل‌شان بکار گرفته می‌شوند.) خانم پلیث‌ویر، از مواجهه با سورن خوشحال شده و از او می‌خواهد که وی را نیز همراه و همسفر خود نماید. در مقابل، سورن نیز تقاضای این زن را پذیرفته و با سوار کردن او بر پشت بال‌های خویش، وی را همه‌جا با خود می‌برد.

سورن و گیلفی در طی سفر پرفرازونشیب خود، با دو جغد دیگر به نام‌های "شفق" و "حفار" آشنا می‌شوند و رابطه‌ی بسیار نزدیکی با آن‌ها برقرار می‌کنند. شفق و حفار نیز در گذشته، همچون سورن و گیلفی مورد حمله‌ی سنت‌ایگی‌ها قرار گرفته‌اند. اما پیش از آنکه توسط این افراد شرور به آکادمی منتقل گردند، موفق به فرار شده‌اند. اصل ماجرای داستان، از جایی آغاز می‌گردد که سورن و دوستانش، تصمیم می‌گیرند، به سوی "درخت گاهول" پرواز کنند؛ درختی که طبق افسانه‌های قدیمی، رسته‌ای از جغدهایی شریف در آن سکونت دارند. این جغدها با اعمال فداکارانه‌ی خویش، با ظلم و ستم مبارزه کرده و عدالت را در سرتاسر گیتی برقرار می‌نمایند. حالا باید ببینیم که آیا واقعا درخت گاهول حقیقت دارد و جغدهای قصه، می‌توانند آن را پیدا کنند؟!

شخصیت اصلی قصه، "سورن"، نام دارد. وی جغدی انباری می‌باشد که کنار مادر و پدرش، "مارلا" و "نوکتوس" زندگی می‌کند. "کلاد" و "اگلانتین" نیز، برادر و خواهر او هستند. جغدهای انباری، گونه ای نادر از دیگر هم‌نوعان خود می‌باشند. نام این گونه از جغدها، به محل زندگی‌شان در گذشته‌های دور بازمی‌گردد؛ یعنی زمانی که آن ها، برای مدتی طولانی در سرزمینی به نام انبار روزگار می‌گذراندند. با وجود این که، جغدهای انباری، سال‌هاست، این مکان را ترک کرده، و در جنگل "تایتو آلبا" ساکن شده‌اند اما هم‌چنان نیز با همین نام مورد خطاب قرار می‌گیرند. آرامش و شادی در سرزمین تایتو برقرار می‌باشد و جغدهای انباری غرق در خوش بختی و سعادت هستند. ولی این آرامش برای همیشه ماندگار نیست و اتفاقات غیر قبال پیش‌بینی‌ای در کمین جغدهای قصه به انتظار نشسته است.

 

برشی از متن کتاب نگهبانان گاهول 2 (سفر)

در جمع جغدهای دوده‌ای

- وای، آره عزیزم. درباره‌ش شنیدم، ولی می‌دونی که می‌گن فقط یه داستانه، افسانه است.

جفت جغد دوده‌ای گفت: «خب، دقیقا هم اینطوری نیست. عسلک.»

خانواده‌ی جغدهای دوده‌ای در حفره‌ی بزرگ و جادار درون درخت چنار، به هر چهار جغد خوشامد خیلی گرمی گفته بودند. این دو جغد خیلی خوش‌برخوردتر از آن جغدهای نقاب‌دار بودند. سورن فکر کرد که راستش دیگر زیادی خوش‌برخورد و زیادی حوصله‌سربر بودند. همدیگر را به نام مستعار صدا می‌زدند و به هم می‌گفتند عسلک و شیرینک، یک بار هم کلمه‌ی بدی نگفتند. همه چیز بی نقص بود. بچه‌هایشان تازه بزرگ شده بودند.

شیرینک، جغد مذکر، گفت: «بچه‌هامون یه سال پیش از لونه زدن بیرون. هنوز همین نزدیکی هستن. ولی کی می‌دونه، ممکنه توی فصل تخم‌گذاری بعدی شیرینک باز هم تخم بگذاره. اگه هم نگذاره، خب، ما برای هم کافی هستیم.» بعد هم پرهای هم را مرتب کردند.

به نظر سورن و گیلفی، آن‌ها زیادی پرهای یکدیگر را مرتب می‌کردند. همیشه منقارشان لای پرهای آن یکی بود، البته غیر از زمانی که شکار می‌کردند. موقع شکار هم شکارچیانی استثنایی بودند. این جغدهای دوده‌ای موقع شکار خیلی جالب می‌شدند. عسلک و شیرینک مرگبار بودند و سورن باید اعتراف می‌کرد توی عمرش این قدر غذا خوب نخورده بود. شفق به آن‌ها گفته بود تا چهار چشمی تماشا کنند، چون جغدهای دوده‌ای جزء معدود جغدهایی بودند که فقط به طعمه‌های روی زمین قانع نبودند و بین درخت‌ها دنبال شکار می‌گشتند.

به این ترتیب امشب داشتند با سه ساریگ دلی از عزا درمی‌آوردند که به آن‌ها می‌گفتند بادپرهای شکری. گروه جغدهای جوان توی عمرشان خوراکی از این شیرین‌تر نخورده بودند. شاید برای همین این دو جغد یکدیگر را عسلک و شیرینک صدا می‌زدند. زیادی از این چیزهای شیرین خورده بودند. شاید هم خوردن مداوم بادپرهای شکری باعث می‌شد مایعی لزج از جغدها ترواش کند و ریمه‌شان نرم شود. سورن فکر کرد اگر یک لحظه‌ی دیگر به حرف‌های نچسب و پر عشوه‌شان گوش بدهد، پاک خل می‌شود، اما از شانس خوبش دیگر داشتند به همان شیوه‌ی خسته‌کننده‌ی خود درباره‌ی درخت گاهول کبیر حرف می‌زدند.

عسلک داشت از جفتش سوال می‌کرد که: «خب، شیرینک، منظورت از" نه دقیقا" چیه؟ یا افسانه هست یا نیست...

کتاب سفر دومین جلد از مجموعه نگهبانان گاهول، اثر کاترین لسکی و ترجمه بهنام حاجی زاده توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: کاترین لسکی
  • مترجم: بهنام حاجی زاده
  • انتشارات: هوپا


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب نگهبانان گاهول 2 (سفر)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل