کتاب رویای نیمه شب - مظفر سالاری

کتاب رویای نیمه شب به قلم مظفر سالاری در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است.

رویای نیمه شب، یک رمان مذهبی است. در این قصه، یک جوان که سنی مذهب است، عاشق دختری شیعه می شود. جاده وصال معشوق او، پر از ناهمواری ها، مشکلات و تلخای کامی های متعدد است. در این رمان، دو شخصیت اصلی در درازای این راه، اتفاقات تلخ و شیرین زیادی را تجربه می کنند که بر جذابیت افزوده است. این کتاب، روایت عشق پاک یک جوان است که ققنوس وار در آتش عشق محبوبش می سوزد و از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کند. رویای نیمه شب، پر است از اتفاقات جذاب و درگیرکننده که خواننده را درگیر خود می کند. اگر اهل رمان های عاشقانه و پر از اتفاقات پیش بینی نشده و غافل گیر کننده هستید، این کتاب، یکی از بهترین گزینه های پیش روی شماست که هم از لحاظ روایت، هم از لحاظ شخصیت پردازی، دلنشین و به یاد ماندنی است.

نویسنده

مظفر سالاری از دوم دﺑﺴﺘﺎن ﻋﻀﻮ ﮐﺎﻧﻮن ﭘﺮورش ﻓﮑﺮی ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺑﻮده است. سالاری از ﺳﺎل 67 ھﻤﺮاه ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖ در ﮐﻼس ھﺎی ادﺑﯽ و ھﻨﺮی دﻓﺘﺮ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ، اداره ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ادﺑﯽ آن ﺟﺎ را برعهده داشته است . او ﺑﺮای ﺑﭽﻪ ها داﺳﺘﺎن ، ﻧﻤﺎﯾﺸﻨﺎﻣﻪ ،ﻓﯿﻠﻤﻨﺎﻣﻪ ، ﻧﻘﺪ و ﻣﻘﺎﻟﻪ ھﺎی آﻣﻮزﺷﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ است. کتاب "ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ در ﺣﻠﻪ" ﻧﺎﻣﺰد ﮐﺘﺎب ﺳﺎل جمهوری اﺳﻼﻣﯽ ، ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه ﮐﺘﺎب ﺳﺎل وﻻﯾﺖ و ﮐﺘﺎب ﺳﺎل ﺳﻼم ﺑﭽﻪ ھﺎ و ﭘﻮﭘﮏ در ﺳﺎل 83 ﺑﻮده اﺳﺖ . سالاری ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮھﻨﮕﯽ و ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺗﺪرﯾﺲ داﺳﺘﺎن طﯽ ﺳﺎل ھﺎ ، در دھﻤﯿﻦ ﮐﻨﮕﺮه ﺷﻌﺮ وﻗﺼﻪ طﻼب ، ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه وﯾﮋه ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ شده است.

برشی از متن کتاب

"پدر بزرگ از پشت قفسه ها بیرون آمد و به گوشواره ای زیبا و گران بها که من طراحی کرده بودم و ساخته بودم اشاره کرد. خوشحال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود؛ هر چند بعید می دیدم که مادرش زیربار قیمت آن برود.گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم. طراحی و ساخت این گوشواره، کار هاشم است. حرف ندارد!مادر ریحانه گوشواره ها را گرفت و ورانداز کرد. قشنگند، ولی ما چیزی ارزان قیمت می خواهیم. مادر ریحانه گوشواره ها را روی مخمل گذاشت. با نگاهش گوشواره های قبلی را جستجو کرد. پدربزرگ گوشواره های گران بها را توی جعبه کوچکی گذاشت. جعبه را به طرف مادر ریحانه سُراند. از قضا قیمت این گوشواره ها دو دینار است.در دلم به پدربزرگ آفرین گفتم. از خدا می خواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره ها شود. قیمت واقعی اش ده دینار بود. یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم.

• نویسنده: مظفر سالاری
• انتشارات: کتابستان معرفت