کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم | تاد موسل

درباره‌ی کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم

کتاب "دو زن و دو مرد در آکواریوم" و "شعبده و طلسم" دربرگیرنده‌ی دو نمایشنامه‌ی زیبا و مفهومی می‌باشد که توسط "تاد موسل"، نویسنده‌ی توانای امریکایی به رشته‌ی تحریر درآمده است. کتاب‌های نمایشنامه در زمینه نمایش، نمایش‌نامه نویسی، نمایش‌های خیابانی، تئاتر و ... است.

همان‌طور که از عنوان داستان دو زن و دو مرد در آکواریوم، نیز مشخص می‌باشد، شخصیت‌های اصلی این نمایشنامه، از چهار نفر تشکیل می‌شود؛ زن و مردهایی با نام‌های "وینی فرد"، "لورا"، "تونی" و "ارنست". در واقع این افراد، بازیگران تئاتر هستند. هیچ‌یک با دیگری آشنایی قبلی ندارد و برای اولین بار است که یکدیگر را ملاقات می‌کنند. در واقع، آن‌ها، ساعتی پیش، پس از تماس تلفنی مدیر صحنه به سالن تئاتر آمده‌اند. حالا هم بدون داشتن هیچ دیالوگ و حتی موضوعی، بر روی صحنه قرار گرفته‌اند تا نمایشی را در حضور تماشاچیان به طور بداهه اجرا نمایند؛ نمایشی که تاکنون تمرینی برای آن صورت نگرفته و باید مفهوم زندگی را برای بینندگان به نمایش بگذارد.

پیش از آغاز نمایش، مدیر صحنه بازیگران را تهدید نموده که بدون دستور او و قبل از پایان یافتن اجرا، هیچ‌یک حق خروج و ترک صحنه را ندارد؛ حتی اگر سوال و یا ابهامی در چگونگی روند نمایش و یا هر مشکل دیگری که پیش بیاید، باید به این دستور پایبند بمانند.

در صحنه‌ی اول، بازیگران تئاتر، دچار سردرگمی هستند؛ نمی‌دانند که باید چگونه نمایش موردنظر مدیر صحنه را اجرا کنند؛ در نتیجه، هر یک نظر و پیشنهادی از خود ارائه می‌دهد؛ پیشنهادهایی متفاوت و خلاف با نظر دیگری. همین موضوع درگیری‌ها و کشمکش‌هایی را میان شخصیت‌های داستان به وجود می‌آورد. تا این‌که آن‌ها، با اکثریت آرا، تصمیم می‌گیرند که داستان را با معرفی هویت واقعی خود برای تماشاگران آغاز نمایند؛ شروعی که داستانی خواندنی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

برشی از متن کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم

صحنه یک اتاق است. دیوارها چندان بلند نیستند و زاویه‌های خاصی با یک‌دیگر می‌سازند. در مرکز صحنه دری قرار دارد. وسایل شامل یک نیمکت، یک صندلی و شاید یک میز کوچک باشد. آن سوی این اتاق، فقط تاریکی است.

در ابتدا صحنه تاریک است. چیزی به جز شعله‌ی سیگار وینی‌فرد قابل رویت نیست. پس از مکثی کوتاه، بازیگران در میان تاریکی شروع به حرف زدن می‌کنند.

وینی فرد: خب؛ ما این‌جاییم! یه نفر یه چیزی بگه!

تونی: پرده بالا رفته؟

وینی‌فرد: آره.

تونی: ولی ما نمی‌تونیم چیزی ببینیم، بیش‌تر شبیه آخر نمایشه تا اولش. موضوع چیه؟

ارنست: هیچی اون مدیر صحنه‌ی احمق، یادش رفته چراغا رو روشن کنه.

وینی‌فرد: آه، نه ارنست، اون فراموش نکرده، مطمئنم که عمدا این کار رو کرده. من به اون اعتماد ندارم.

لورا: تو درباره‌ی اون اشتباه می‌کنی وینی‌فرد. اون مرد خوبیه. به ما کلک نمی‌زنه. نه، اون این کار رو نمی‌کنه!

ارنست: همه چیز رو بسپرین به من. الان می‌رم باهاش حرف می‌زنم.

تونی: ولی تو نمی‌تونی!

ارنست: برای چی؟

تونی: یادت نمی‌آد بهمون چی گفت؟ گفت قبل از اینکه نمایش تموم نشده، هیچ‌کدوم حق نداریم صحنه رو ترک کنیم!

ارنست: اون فقط می‌خواد امر و نهی کنه. من قبلا از این جور آدما زیاد دیدم. حالا وقتش رسیده یاد بگیره که بازیگرا خیلی مهم‌تر از مدیرای صحنه‌ان.

تونی: یه جوری حرف می‌زد که انگار داره قانون وضع می‌کنه.

ارنست: خب، به هر حال من تو تاریکی واینمیستم. (فریادزنان) نور بدین اینجا! هی تو که بیرون وایسادی، چراغو بزن! (مکث)

لورا: ممکنه ما اون‌قدر که تو فکر می‌کنی مهم نباشیم ارنست، بهتره ساکت باشیم و صبر کنیم.

تونی: اصلا تماشاگری اومده؟

وینی‌فرد: آره، من صدای نفساشونو، می‌شنوم.

ارنست: صدای چی‌شونو؟

وینی‌فرد: نفساشونو عزیزم! اونا سنگین نفس می‌کشن، انگار خوابیدن!

تونی: من حس می‌کنم که خودم هم خوابیدم.

وینی‌فرد: اگر کسی بخواد یه چیزی رو حس کنه که، ما به جایی نمی‌رسیم. (مکث)

تونی: بله، خوابیدم و دارم خواب می‌بینم. دوباره بچه شدم. منو به یه اتاقی بردن که پر از آدمه. اونا به من می‌خندن و از من می‌خوان که برقصم. نمی‌دونم چی‌کار کنم! نمی‌تونم برقصم، برای همین فقط روی یکی از پاهام بالا و پایین می‌پرم، بالا و پایین، حالا اونا دارن دست می‌زنن. من موفق شدم! پس چرا دلم می‌خواد گریه کنم؟...

کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم اثر تاد موسل با ترجمه‌ی چیستا یثربی توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.

فهرست

مقدمه‌ی مترجم

دو زن و دو مرد در آکواریوم

شعبده و طلسم

شعبده و طلسم در آینه‌ی نقد و مطبوعات

خجسته باد آغازی درست

حتی «دیوها» هم عاشق می‌شوند!

حکایت طلسمی ناگشودنی

• شعبده و طلسم
• نویسنده: تاد موسل
• مترجم: چیستا یثربی
• انتشارات: قطره