loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته - مارسل پروست

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

مجموعه کتاب های در جستجوی زمان از دست رفته به قلم مارسل پروست و ترجمه ی مهدی سحابی در نشر مرکز به چاپ رسیده است.

مارسل پروست نویسنده ی فرانسوی، خالق رمان هفت جلدی در جست و جوی زمان از دست رفته است که آن را طی 14 سال نگاشته. این اثر سترگ نوشته های یک انسان بیمار است. نویسنده ای که برخی از تکان دهنده ترین صحنه های کتابش را به بیماری اختصاص داده. اما پروست با بیماری کنار آمده و آن را حتی در سازماندهی زندگی آفرینشی اش دخالت داده است. کار او این نیست که دربرابر بیماری از خود بپرسد: «چگونه باید از دست این خلاص شد، چگونه باید شفا یافت؟» کار او این است که فکر شفا یافتن، امید شفا یافتن را از خود دور کند. پروست این پرسش پر اضطراب را از خود می کرد که: «آیا می توان در آنجا که جایگاه مرگ است زندگی یافت؟» در بیرون از خود همه ی جهان را از دست رفته ، و زمان را هدر داده می یافت. این جهان ازدست رفته او را به سوی نویسندگی گذشته اش می کشانید. پروست در داستان خویش خود راوی است، او مردی است که برای یافتن معنای زندگی ، دست از وقت تلف کردن برداشته و به درک زندگی می پردازد. او در مرحله ی نخست موفقیت در اجتماع را به منزله ی معنای زندگی می یابد ؛ که درآن زمان راه یابی به محافل بزرگان و ثروتمندان جزو موفقیت های جامعه محسوب می شد. اما با گذشت زمان در می یابد که در این محافل تنها پول و شهرت را مورد توجه قرار می دهند. پس به جستجوی راه دیگر می پردازد که با عشق مواجه می شود. روزی راوی با مادربزرگ خود به دریا می رود و هنگام پیاده روی در ساحل با آلبرتین جوان و خوش سیما برخورد می کند و عاشق او می شود. راوی 300 صفحه فقط به آلبرتین فکر می کند و در آخر ناامیدی بر عشق او چیره می شود و به این نکته می رسد که هیچکس نمی تواند دیگری را کاملا بفهمد. در آخرین جستجویش برای درک معنای زندگی او هنر را چاره ی ملال و عادات می داند. او می گوید: هنرمندان از عادات پرهیز می کنند چون زندگی را نابود کرده و معنای آن را می گیرد. پس چاره ی کار را در قدرت قدرشناسی و زنده کردن حس کودکی در بزرگسالی می داند. پروست ما را به هنرمندانه نگاه کردن در دیدن زندگی دعوت می کند، در اثر او بارها به چیزهای کوچکی اشاره شده که راوی را غرق در لذت می کند. او می خواهد چشم ها را بشورد تا معنای زندگی را در ساده ترین نکات آن دریابد. این اثر در هفت جلد به ترتیب: طرف خانه ی سوان، در سایه دوشیزگان شکوفا، طرف گرمانت، سدوم و عموره، اسیر، گریخته و زمان بازیافته است.


برشی از متن کتاب


بی شک خوب می دانیم که فرزند از پدر و مادر نشان دارد. اما چگونگی انتقال خوبی ها و عیب هایی که او به ارث می برد چنان شگرف است که از دو حسنی که نزد یکی از والدین او جدایی ناپذیر می نمودند تنها یکی در او دیده می شود. و این نیز با یکی از عیب های یکی دیگر از والدین پیوند می یابد که به نظر می رسید با آن حسن آشتی ناپذیر باشد. حتی ،اغلب، یکی از اصول شباهت فرزندی، جسمیت یافتن یک حسن اخلاقی در یک عیب بدنی ای ناهمخوان با آن است. از دو خواهر، یکی قامت افراشته پدر را ببا فرومایگی مادر به ارث می برد؛ خواهر دیگر، با همه یهوشی که از پدر به او رسیده است، بروبالای مادر را به خود می گیرد؛ بینی پهن،  شکم فربه، و حتی صدای مادر نزد او به صورت قالب ظاهری حسن هایی در می آید که پیشتر آنها را در قالب بسیار زیبایی می شناختیم. نتیجه آن که درباره ی هریک از دو خواهر می توان به درستی گفت که او بیش از دیگری به یکی از والدینش شبیه است. درست است که ژیلبرت یکی یکدانه بود، اما می شود گفت که، دستکم، دو ژیلبرت وجود داشت. دو سرشت جداگانه ی پدر و مادرش در او فقط ترکیب نمی شدند، بلکه می کوشیدند او را از چنگ یکدیگر بیرون کشند، و تازه این گفته هم نادرست است و این گمان را پیش می آورد که گویا دراین میان ژیلبرت سومی هم بود که از گرفتاری در دست آن دوتای دیگر رنج می کشید. اما، حقیقت این است که ژیلبرت گاهی این و گاهی آن، و در یک آن تنها یکی از آن دو بود، یعنی مثلا هنگامی که دختر خوبی نبود از این حالت خود رنجی نمی برد، زیرا ژیلبرت خوب تر چون موقتا غایب بود بدشدنش را نمی دید. از این رو، ژیلبرت بدتر می توانست آزادانه از خوشی های نه چندان شایسته لذت ببرد. هنگامی که یکی از آن دو با قلب پدرش سخن می گفت، دیدگاه هایی پهناور داشت، دلت می خواست با او دست به کاری خوب و سودبخش بزنی، این را با او در میان می گذاشتی، اما ت بیایی و درباره ی کار با او توافق کنی قلب مادرش بر او چیره شده بود، و او بود که به تو پاسخ می داد؛ و تو سرخورده و خشمگین-و تقریبا شگفت زده انگار که  دربرابرت دو آدم جا به جا شده باشند- ایرادی رزیلانه، پوزخندی تزویرآمیز می شنیدی که خود ژیلبرت را خوش می آمدند، چون از کسی سر می زدند که او در آن لحظه به قالبش رفته بود. حتی گاهی این اختلاف میان دو ژیلبرت آن قدر بزرگ بود که از خود می پرسیدی مگر با او چه کرده ای که چنین دگرگونه اش می بینی، پرسشی که البته بیهوده بود.

  • (7 جلدی)
  • نویسنده: مارسل پروست
  • مترجم: مهدی سحابی 
  • انتشارات: مرکز


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب در جستجوی زمان از دست رفته - مارسل پروست" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل