loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خاطرات دنیس رایت

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌‌‌‌ی کتاب خاطرات دنیس رایت

سر دنیس رایت در 23 مارس 1911 به دنیا آمد او در وزارت خارجه بریتانیا در سال 1939 خدمت می‌کرد و در طی دوران خدمت خود به عنوان دیپلمات بریتانیایی در کشورهای رومانی، ترکیه، یوگسلاوی، ایالات متحده آمریکا، ایران و اتیوپی برعهده داشت. در ایران سر دنیس رایت دو‌بار خدمت کرد او در سال 1953 هنگامی که دولت مصدق سقوط کرده بود به تهران آمد و سفارت بریتانیا را بازگشایی کرد، او از سال 1963 تا 1971 به مدت 7 سال در ایران ماند و به عنوان سفیر کبیر خدمت کرد و در این زمان خدمت او در وزارت خارجه نیز به پایان رسید.

به سبب خدمتی که در ایران در دوره‌‌های زمانی حساس انجام داده بود و هم به علت نگارش کتاب‌هایی درباره تاریخ ایران سر دنیس رایت یک چهره شناخته‌شده در ایران بود و مسأله عجیبی بود که خاطرات او تا این زمان ترجمه و انتشار نیافته بود. در خاطرات شخصی او فراتر از اینکه فقط خاطرات شخصی اون نگاشته شود دربردارنده برداشت‌هایی که او از تاریخ و سیاست ایران معاصر داشت نیز بود و خاطرات او دربردارنده نکات جالب و بدیعی بود و زندگی سر دنیس رایت در 18 مه 2005 به پایان رسید.


بخشی از کتاب خاطرات دنیس رایت

در کتاب خاطرات دنیس رایت در مورد مصاحبه‌هایی که با سر دنیس رایت انجام شده می‌خوانیم.

طرح تاریخ شفاهی ایران، مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد

راوی: سر دنیس رایت

مصاحبه‌گر: حبیب لاجوردی

سر دنیس، می‌خواهم با خواهش از شما که زندگینامه کوتاهی از خودتان را بیان کنید شروع و بعد مصاحبه را با شرح نخستین برخوردتان با ایران آغاز کنیم.

ج: خب، برای مرور خیلی اجمالی زندگینامه‌‌ام، در 1911 در کینگزتون آن تیمز در انگلستان به دنیا آمدم، و بعد از اینکه سال‌های نخست نوجوانی‌ام در هنگ هنگ سپری شد، به یک مدرسه شبانه‌روزی در انگلستان رفتم و در مدرسه بودم تا 1929 که به {کالج} ادموند هال در اکسفورد، که آنجا تاریخ مدرن را خواندم رفتم. در 1932 با رتبه شاگرد دومی در رشته‌ی تاریخ مدرن فارغ التحصیل شدم و بعد، تلاش دشواری در پیدا کردن کار داشتم.

این {دوره}، از نظر اقتصادی دوره‌ی بدی در انگلستان بود و سرانجام من به حرفه‌‌ی تبلیغات در حوزه‌ی تحقیقات بازار پرداختم، و از آنجا رفت تا با گروه گالاهرلیمیتد، تولیدکننده‌ی بزرگ تنباکو، کار کنم، و در واقع هنگامی که در آگوست 1939 در رومانی در تعطیلات بودم، برای آنها کار می‌کرد. با فرا رسیدن جنگ، رفتم تا کنسول را که در کنستانتزا در کنار دریای سیاه بود ببینم و گفتم، "من باید بلافاصله به انگلستان برگردم." او گفت، نه، ما مایلیم تو اینجا بمانی، چون اگر جنگ گسترش پیدا کند، می‌توانی خیلی به دردم بخوری."

به این ترتیب بود که در کنستانتزا ماندم و درگیر امور اقتصادی مربوط به جنگ در رومانی شدم، و بعد هم به ترکیه رفتم. نخست، به عنوان کنسول‌یار به طرابوزان در کنار دریای سیاه، که ما {در زبان انگلیسی} تربزان می‌نامیم‌اش، و بعد به مرسین در جنوب ترکیه که در سال‌های جنگ بندر مهمی شده بود رفتم. بلافاصله پس از جنگ، باید تصمیم می‌گرفتم که به شرکت خودم، گالاهر، برگردم یا برای کار در وزارت خارجه اقدام کنم، و من وزرات خارجه را انتخاب کردم و جزو کادر رسمی‌شان شدم.

کتاب خاطرات دنیس رایت به قلم دنیس رایت و ترجمه‌ی بهمن زبردست در انتشارات شرکت سهامی انتشار به چاپ رسیده است.


فهرست


فهرست کتاب خاطرات دنیس رایت

پیش‌گفتار

نوار شماره 1 طرح تاریخ شفاهی ایران

نوار شماره 2 طرح تاریخ شفاهی ایران

نوار شماره 3 طرح تاریخ شفاهی ایران

نوار شماره 4 طرح تاریخ شفاهی ایران

نوار شماره 5 طرح تاریخ شفاهی ایران

نوار شماره 6 طرح تاریخ شفاهی ایران

نوار شماره 7 طرح تاریخ شفاهی ایران

نوار شماره 8 طرح تاریخ شفاهی ایران

مصاحبه‌ی الیزابت کاکس به نمایندگی از پروژه تاریخ شفاهی

نام‌نامه



  • نویسنده: دنیس رایت
  • مترجم: بهمن زبردست
  • انتشارات: شرکت سهامی انتشار

دنیس رایت


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خاطرات دنیس رایت" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل