loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب جادوگرهای بدجنس ظاهر می شوند - ایران بان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب جادوگرهای بدجنس ظاهر می شوند از مجموعه ی جادوگران شهر ریتزی اثر سیبل پاندر و ترجمه ی مریم رحیمی از سوی نشر ایران بان به چاپ رسیده است.

"سلیا کری فیش" از بدجنس ترین جادوگران شهر سینک ویل، مدت ها قبل توسط جادوگرهای خوش ذات سینک ویل ازآن جا به مکانی دور تبعید شده بود، اکنون سلیا به سینک ویل برگشته و اوضاع شهر را به شدت بهم ریخته است. تیگا و جادوگرهای دیگر تصمیم می گیرند که دوباره با هم متحد شده و این بار سلیا را برای همیشه نابود کنند. از طرفی تیگا که همیشه فکر می کرد مادرش را در کودکی از دست داده به کمک فرن متوجه می شود که او زنده است و در شهری به نام سیلور زندگی می کند. تیگا با فرن همراه شده و تصمیم می گیرد به هر ترتیبی شده مادرش را بیابد. اما ترک سینک ویل به همین سادگی که تیگا فکر می کند امکان پذیر نیست. سلیا با وردهای شیطانی اش راه های ورود و خروج سنک ویل را بسته است؛ بنابراین تیگا برای رسیدن به مادرش ابتدا باید سلیا کری بدجنس را از بین ببرد... آیا او به کمک دیگر جادوگرها موفق به مقابله با سلیا می شود؟ آیا اطلاعاتی که فرن درباره ی زنده بودن مادر تیگا به دست آورده واقعا صحت دارد؟

"تیگا" دختر کوچولویی است که تحت سرپرستی زن بدجنسی به نام "هکس" زندگی می کند او بسیار سخت گیر و بی رحم است. یک روز پری کوچولویی به نام "فرن" از داخل سینک ظرفشویی بیرون آمده و به تیگا می گوید از سرزمینی به نام "سینک ویل" که آن طرف لوله های زیر سینک ظرفشویی هستند آمده، پری های سینک ویل معتقدند که انسان ها همگی جادوگر هستند اما عده ای از آن ها مثل تیگا خوش طینت و بعضی دیگر مثل خانم هنگس بدذات اند. او  با وردی که می خواند دخترک را همراه خود به سینک ویل می برد. در آن جا تیگا با دنیای عجیب و بامزه ای رو به رو شده و درگیر ماجراهای بسیاری می شود.

 


برشی از متن کتاب


هوای خنک و آرامی و با صدای ویژ ویژ از روی صورت تیگا رد شد و موهایش را در هوا پریشان کرد. او ناخن هایش را داخل چوب جاروی قدیمی فرو کرد. پکی جلو نشسته بود و جارو را هدایت می کرد و فلوفانورا هم با وقار خاصی نشسته بود و به پایین نگاه می کرد. سپیده دم در سینک ویل در حال طلوع کردن بود. جلوی آن ها تنها تاریکی به چشم می خورد و فقط هر از چند گاهی فانوس های شناور در هوا مسیرشان را روشن می کردند. دخترها سرراهشان از کنار تابلوهایی کهنه و از مد افتاده رد می شدند. پکی با صدای بلند گفت: «دیگه هیچ کس از این مسیرها استفاده نمی کنه. البته نیازی هم نیست. به خاطر این که تمام شهرهای دیگه جز سینک ویل خالی شدن.» آن بالا سر و صدایی به گوش نمی خورد و همه جا ساکت بود. فقط هر از چند گاهی صدای قزقز یک تابلوی قدیمی بلند می شد که راه را به سمت شهر سیلور، دریپ تاون و ماورای آن نشان می داد. تیگا به بالای سرشان و انبوه لوله هایی که آن جا بودند، نگاهی انداخت. داخل لوله ها رنگ های درخشانی می چرخیدند: سبز و ارغوانی و نارنجی و زرد و قرمز، گویی منتظر بودن پایین بریزند و همه جا را بپوشانند. تیگا پرسید: «فکر می کنین رنگ ها فقط به خاطر برگشتن خانم هکس این جوری شدن؟» پکی شانه را بالا انداخت. «به نظرم دلیلش اینه. خانم هکس یکی از جادوگرهای کوچ بزرگ بوده. منطقیه که با برگشتنش رنگ ها هم به پایین تراوش کنن.» فلوفانورا پرسید: «اما چرا این قدر زیاد؟ می خوای بگی فقط با برگشتن یکی از جادوگرهای کوچ بزرگ تمام رنگ ها دارن برمی گردن؟ من با حرف جادوگرهای جاوار موافقم. فکر می کنم رنگ ها به خاطر برگشتن سلیا کری فیش دارن برمی گردن.» پکی گفت: «اما جادوگرهای جاوار به وحشت زدگی بی دلیل مشهورن. یادت میاد یک وقتی فکر می کردن گربه ها دارن دست به یکی می کنن همه ی ما رو بخورن؟» فلوفانورا در جواب گفت: «اوه! من از اون مقاله خیلی خوشم اومد. اسمش چی بود؟» پگی پشت چشمی نازک کرد و گفت: «اسمش این بود: گربه ها می توانند چنگال در دست بگیرند؛ دروغ هایشان را باور نکنید.» فلوفانورا گفت: «آره، درسته! اسمش همین بود.» تیگا فقط به آن ها نگاه کرد. دخترها از لبه ی سکویی شناور رد شدند که نورهایی دور تا دور لبه اش را پوشانده بود. تابلویی شبیه بقیه ی تابلوها قدیمی روی سکو نصب شده بود و رویش نوشته بود؛ محل استراحت حین جارو سواری، گردگیری هایتان را این جا شارژ کنید. پگی به سمت راست متمایل شد و جارو را به سمت سکو هدایت کرد. وقتی نزدیک تر شدند، تیگا چشمش به ساختمان کوچکی افتاد که روی سکو بود و گفت: «شبیه گاراژهایی می مونه که مردم بالای لوله ها توش بنزین می زنن.»  

(جادوگران شهر ریتزی: جلد 3) (بامزه ترین کتابی که تا حالا خوندین...!) نویسنده: سیبل پاندر مترجم: مریم رحیمی انتشارات: ایران بان


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب جادوگرهای بدجنس ظاهر می شوند - ایران بان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل