محصولات مرتبط
دربارهی کتاب تک گویی های کلاسیک برای زنان کریس سالت
کتاب "تک گویی های کلاسیک برای زنان" مجموعهای از قطعات مربوط به نمایشنامه های قدیمی و به یادماندنی را در برمیگیرد. گردآوری تکگوییها و قطعات مختلف نمایشنامهها، برای بازیگران و هنرجویان مبتدی و حتی حرفهای منبع ارزشمند و کاربردیای را فراهم نماید و آنها را در انجام تمرنیات بازیگری و آماده شدن در انواع مصاحبههای کاری یاری میرساند؛ امری که "کریس سالت"، با نگارش کتاب تکگوییهای کلاسیک، آن را محقق ساخته است.
طبق اظهارات شخصی نویسنده، این اثر، با ارائهی گلچینی از متون کلاسیک، بازیگران و علاقهمندان به حرفهی تئاتر را مورد آزمایش قرار داده و به این واسطه، قوهی تخیل، انعطاف آوایی و تمرینات تنفسی آنها را تقویت میسازد؛ مواردی که لازمهی ورزیده شدن هر هنرجویی است. از سویی دیگر نیز، از قطعات و تکگوییهای موجود میتوان، به عنوان قطعات آماده برای آزمونهای بازیگری نیز استفاده نمود.
سالت، در بندهای آغازین هر یک از قطعات، ابتدا توضیحاتی جامع و مختصری از موضوع نمایشنامه را در اختیار مخاطب قرار میدهد؛ وی، بعد از وصف کامل مشخصات و ویژگیهای رفتاری شخصیت زن داستان، تکگوییهای مورد نظر را ارائه مینماید. به عنوان مثال:
در نمایشنامهی "ایرانیان"، نوشتهی "آیسخولوس"، "مدهآ"، شخصیت زن قصه میباشد. وی از ارادهای قوی و مصمم بهره میبرد و شجاعت و تواناییاش شهرهی جهان است. مدهآ، عاشق شاهزادهای به نام "جیسون" میشود؛ مردی که برادرش، "پلیاس"، او را از حق سلطنتیاش بر "تسالی" محروم ساخته است.
داستان از جایی شکل میگیرد که جیسون، سفری خطرناک را به وسیلهی کشتی خود آغاز میکند. این سفر به منظور سرقت پشم زرین افسانهای از شاهی به نام "کولخیس" انجام میشود؛ اقدامی که برای بازپسگیری سلطنتش به آن نیاز دارد. وی، در طول همین سفر پرماجرا، با مدهآ آشنا شده و در عشقی دو طرفه به او دل میبازد. این زن پس از خیانت به پدر خود و کشتن برادرش، با استفاده از تواناییهای جادویی خویش، معشوقش را در دزدیدن پشم افسانهای یاری میرساند. سپس، زادگاهش را برای همیشه ترک کرده و همراه با جیسون به یونان میرود.
جیسون و مدهآ، پس از این رویدادها، با یکدیگر پیمان زناشویی بسته و صاحب دو فرزند پسر میشوند. مدتی بعد نیز، پلیاس را به قتل میرسانند. اما جیسون همچنان موفق نمیشود که بر تخت پادشاهی تکیه بزند. بنابراین همراه با زن و فرزندانش به "کورنت" پناه میبرد. جیسون پس از اقامت در این سرزمین، تصمیم میگیرد که با "گلائوک"، دختر "کرئون" (پادشاه کورنت)، ازدواج کند؛ همین تصمیم مسیر زندگیاش را تغییر داده و مدهآ را به واکنشهای تند و تیزی وادار میسازد. در همین بخش است که تکگوییهای مربوط به مدهآ در اختیار مخاطب قرار میگیرد.
بخشی از کتاب تک گویی های کلاسیک برای زنان
پنتهآ
دل شکسته نوشتهی جان فورد
دل شکسته که بین سالهای 1625 و 1634 نوشته شده، یکی از نمایشنامههای کمتر شناخته شدهی جان فورد است. رویدادها در اسپارت اتفاق میافتد و مضمون آن، تعارض میان عشق و وظیفه و پیامدهای مصیبتبار ازدواجی تحمیلی است.
نمایشنامه این گونه آغاز میشود که نجیبزادهای به نام ارگیلوس (به معنای «خشمگین») با پدرش در مورد نقشههایش برای تحصیل در آتن صحبت میکند. ارتباط پیش از ازدواج او با محبوبش، پنتهآ («فرمانبردار») توسط برادر دختر قطع شده و در عوض او را به اجبار به عقد باسانس درآوردهاند. تبعید خودخواستهی او برای جلوگیری از رنج بیشتر و حفظ شرافت پنتهآست. وضعیتی که دیری نمیپاید. به رغم تمام توصیههای خردمندانه، او خود را به شکل دانشمندی درمیآورد تا بتواند در اسپارت بماند، مراقب اوضاع باشد و برای انتقام نقشه بکشد.
پنتهآ بر سر دوراهی دشواری قرار دارد. در ابتدا، او به رغم عشقش به ارگیلوس، وانمود میکند که زن فرمانبرداری برای باسانس است. اما تضاد میان وانمودن خود به عنوان همسری پاکدامن و وفاداری به مردی که پنتهآ به او عشق میورزد، به ناآرامی عاطفی او دامن میزند - «جدایی میان تن و دل او».
در اینجا، پنتهآ به باغی کشانده شده است و با ارگیلوس رو در رو میشود و در میان بهت و حیرت پنتهآ، چهرهاش را آشکار میکند و او را «همسر» خود میخواند. دوراهیای که او در برابر آن بود، تجسم یافته است. او که با باسانس ازدواج کرده است چه نسبتی با ارگیلوس میتواند داشته باشد؟ او بیدرنگ از ارگیلوس رو برمیگرداند و به او فرمان میدهد که همان چهرهی مبدل را به خود بگیرد، اما ارگیلوس بر ادعای عشق او پافشاری میکند. این اظهار عشق او، آبروی زن را تهدید میکند، چیزی که او سرسختانه از آن دفاع میکند.
در این گفتار، او کیفیت عشقی را که اعتبار پنتهآ و خود ارگیلوس را به خطر میاندازد، زیر سوال میبرد. او با روانه کردن اورگیلوس، به او میگوید که حضورش وضعیت بد را بدتر میکند و از او خواهش میکند که هرگز به او دست نزند، با او ارتباطی برقرار نکند یا باز نامهای به او ننویسد. زن با از خودگذشتگی عمل میکند و چون ارگیلوس عاشق اوست...
کتاب تک گویی های کلاسیک برای زنان، با ویراستاری کریس سالت و ترجمهی غلامرضا شهبازی، توسط نشر بیدگل به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب تک گویی های کلاسیک برای زنان
مقدمه
آثار کلاسیک یونانی
آتوسا: ایرانیان نوشتۀ آیسخولوس
مدهآ نوشتۀ اوریپید: اقتباسی / لیز لاکهِد
آلسِست از آلسِست نوشتۀ اوریپید
ایفیگنیا از ایف... (ایفیگنیا در آئولیس) نوشتۀ اوریپید/ کالین تیوان
آثار انگلیسی الیزابتی و جاکوبی
زِنوکِراته از تیمور لنگ نوشتۀ کریستوفر مارلو
آلیس آردِن از آردِنِ فیوِرشِم نوشتۀ نویسندهای گمنام
تیتانیا از رویای شب نیمۀ تابستان نوشتۀ ویلیام شکسپیر
پورتیا از ژولیوس سزار نوشتۀ ویلیام شکسپیر
سِلیا از وُلپونه نوشتۀ بن جانسون
خانم مولیگراب از بدکارۀ اشرافی آلمانی نوشتۀ جان مارستون
دوشس از تراژدی انتقام منسوب به سیرِل تورنِر
بیانکا از زنان از زنان حذر میکنند نوشتۀ تامِس میدلتون
ملکه کاترین از هِنری هشتم نوشتۀ ویلیام شکسپیر
بئاتریس – ژوانا از بدل نوشتل تامِس میدلتون و ویلیام رُولی
پِنتهآ از دلِ شکسته نوشتۀ جان فورد
پوتانا از حیف که او زنی وِلِنگار است نوشتۀ جان فورد
آثار انگلیسی دورۀ بازگشت و قرن هجدهم
بانو پِلیانت از مُزوّر نوشتۀ ویلیام کانگِریو
آنجلیکا از عشق در برابر عشق نوشتۀ ویلیام کانگِریو
بِرینتیا از بازگشت نوشتۀ سِر جان وَنبِره
بانو ویشفورت از راه و رسم دنیا نوشتۀ ویلیام کانگِریو
خانم سولِن از شگرد مردان خوشپوش نوشتۀ جورج فارکوآر
جولیا از رُقبا نوشتۀ ریچارد برینزلی شِریدان
هِلِن از افسانۀ خانوادگی نوشتۀ جوانا بِیلی
آثار فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی
مِنسیا از جراح شرافت نوشتۀ کالدِرون دِ لا بارکا
اَگنس از مکتب زنان نوشتۀ مولیر
اِلمیر از تارتوف نوشتۀ مولیر
فِروزین از خسیس نوشتۀ مولیر
آلبینا از بریتانیکوس نوشتۀ ژان راسین
لیزِت از سوگندهای سَرسَری نوشتۀ پییر ماریوو
میراندولینا از میراندولینا نوشتۀ کارلو گولدونی
مارسِلینه از عروسی فیگارو نوشتۀ بومارشه
لوکرِشیا از لوکرِشیا بورجا نوشتۀ ویکتور هوگو
ماتیلد از هوس نوشتۀ آلفِرِد دو موسه
آثار روسی و اسکاندیناویایی
آگافیا از ازدواج نوشتۀ گوگول
داریا ایوانُونا از بانویی شهرستانی نوشتۀ ایوان تورگنیف
کاتِرینا از توفان نوشتۀ الکساندر آستروفسکی
ناتالیا از یک ماه در روستا نوشتۀ ایوان تورگنیف
خانم آلوینگ از جنزدگان نوشتۀ هنریک ایبسن
یِلِنا از دایی وانیا نوشتۀ آنتوان چخوف
ایرِنا سِرگییِونا از سه خواهر نوشتۀ انتوان چخوف
- ویراستار: کریس سالت
- مترجم: غلامرضا شهبازی
- انتشارات: بیدگل
مشخصات
- نویسنده ایوان تورگنیف
- مترجم غلامرضا شهبازی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 4
- سال انتشار 1400
- تعداد صفحه 190
- انتشارات بیدگل
ایوان تورگنیف
ایوان تورگینف کیست؟
«ایوان سرگئی یویچ تورگنیف»، نویسنده شهیر روس، در ژانویه 1818 در ولایت آریل حدود دویست مایلی جنوب مسکو بهدنیا آمد. پدر او سرگئی ایوانویچ، از خانوادههای اصیل روسیه محسوب میشد، اما ثروت چندانی نداشت و مادرش زنی سنگدل از خانوادهی متوسط اشرافی و بسیار ثروتمندی بود.
کمی پس از تولد ایوان، پدرش از خدمت نظام، شغل افسری برکنار شد و به قریهای زیبای «سپاسکوی» که متعلق به زنش بود، نقل مکان کردند.
زندگی ایوان تورگنیف
ایوان از همان ابتدای کودکی در محیط دلفریب طبیعت بزرگ شد و با قوانین و مراسم زندگانی اشراف و ملاکان روس و رفتار آنان با رعایا و زیردستان آشنایی پیدا کرد. مادر ایوان، در زندگی زناشویی خوشبخت به نظر نمیرسید، چرا که با تمام علاقهاش به شوهر خوشسیما و بلندقامت خود، از او پاسخی دریافت نمیکرد، در نتیجه مادر ایوان، خشمگینتر از قبل با رعایا و زیردستان رفتار میکرد.
ایوان در این ایام با بیدادگری نظام سرفی آشنا شد. کتکهایی که در خانه از مادرش میخورد، وحشیگری و ظلم چنین نظامی را بر او آشکار کرد و به او آموخت که از هرگونه استبداد، به ویژه استبداد نظام سرفی و استبداد سیاسی زاییدهی آن، یعنی استبداد تزاری بیزار باشد. در سن 16 سالگی در سال 1833 ایوان با علاقهای مفرط به ادبیات وارد دانشگاه مسکو شد.
در دانشگاه بر اثر همنشینی با رفقای جوان دانشکده، خود را در بحثهای علمی و نظری پرورش داد و از طرفداران حکومت جمهوری شد. پس از یک سال به دانشکدهی ادبیات پترزبورگ که از نظر علمی بالاتر بود، انتقال یافت. ایوان تحت تاثیر فلسفهی آلمان که به روسیه رخنه کرده بود، از مریدان گوته و هگل شد. در سال 1834پدر تورگنیف چشم از جهان فروبست. او و برادرش از این پس زیردست مادر مستبد بزرگ شدند. در سال1836 با اتمام دانشکدهی ادبیات، به قصد تحصیل فلسفهی هگل رهسپار برلین شد. در سن 22 سالگی پس از 4 سال به کشور خویش بازگشت. او که زندگانی را در کنار مادر خویش نامطبوع میدید به پترزبورگ رفت. و مدتی در آنجا در مجالس باشکوه پایتخت حضور مییافت و در انجمنهای ادبی شرکت میکرد.
در سال 1843 شعر بلندی با نام "پاراشا" نگاشت، بلینسکی منتقد معروف روسیه، علائم نبوغ او را دریافت و از آثارش غافل نماند و اندکی بعد، دوست نزدیک و راهنمای ادبی تورگنیف شد. تورگنیف با آشنایی نزدیکی که به فرهنگ و زندگانی آلمان داشت از طرفداران فرهنگ مغرب زمین بود و تغییرات اساسی در اجتماع روسیه را الزامی میدانست و به رهایی دهقانان از بردگی اعتقاد داشت.
این علاقه، رابطهاش را با دو نویسندهی بزرگ همزمان خود، لئو تولستوی و داستایفسکی بسیار رسمی کرده بود، چرا که آنان به غرب و تمدن آن اعتقادی نداشتند. به طوری که تولستوی در سال 1861 به تورگنیف پیشنهاد دوئل داد، اما بعدها از او عذر خواست و 17 سال بعد از آن نیز با او سخنی نگفت. همچنین داستایفسکی در رمان شیاطین بر علیه شخصیت تورگنیف نقیضهای نگاشت، اما در مراسم یاد بود پوشکین در سال 1880 با هم آشتی نمودند.
تورگنیف معاصر ژرژساند، فلوبر، گنگور، آلفونس دوده، مریمه، زولا، موپاسان بود و با همهی ایشان آشنایی نزدیک داشت به خصوص با فلوبر که سلیقهی ادبیاش با سلیقهی ادبی او بسیار متجانس بود. تورگنیف یکی از نمایندگان روشنفکران روسیه محسوب میشد، و پاریس و برلین را به اندازهی مسکو میشناخت، او نجیب زادهای با تمایلات آزادی خواهانه، فوق العاده با استعداد و از چنان جاذبهای برخوردار بود که هر جمعی از مصاحبت با او لذت میبرد. گرچه ستایشگر زنان بود، هرگز ازدواج نکرد، هر چند از یکی از خدمهی خانهاش دختری داشت. در سال 1843 اتفاق عاشقانه ای برای تورگنیف رخ داد، پولین ویاردو، خوانندهی پرآوازه همراه همسر خود رئیس اپرای ایتالیایی به پترزبورگ برای اجرای اپرا آمدند. تورگنیف جوان نیز، پس از شنیدن آواز و دیدن بازی پولین برای همیشه دل به او باخت.
از این پس، تورگنیف وابستگی تامی با زندگی و هنر پولین پیدا میکند، به طوری که برای مصاحبت با وی مقر زندگانی خود را به پاریس، که محل اقامت دائمی خانوادهی ویاردو بود، انتقال میدهد و با تمام خانوادهی ویاردو از جمله همسر او طرح رفاقت و الفت میریزد. در نهایت ایوان تورگنیف پس از تحمل سه سال درد و رنج ناشی از مرض قلب در سپتامبر سال 1883 در منزل پولین ویاردو جان سپرد. جسد وی با احترام به روسیه حمل شد. در پترزبورگ چنان استقبالی به عمل آمد که بنابر قول مورخان، کمتر نظیر آن دیده شده و میتوان گفت که پس از تشییع جنازهی پوشکین، تشییع جنازهی تورگنیف در بین نویسندگان قرن نوزدهم روسیه از همه تماشاییتر بوده است.
دیدگاه ایوان تورگنیف در آثارش
ایوان تورگنیف از رهبران مکتب ناتورالیسم روسیه است. او با اوضاع سیاسی و اجتماعی روسیهی دورهی خود آشنایی کامل داشت. تورگنیف با قریحهای که در پروراندن موضوعهای بسیار ساده داشته و با مهارتی که در فن مکالمهی اشخاص مختلف از خود ظاهر ساخته است، توانست وضع اجتماع زمان خود را آن طور که میدیده و میفهمیده است به رشتهی تحریر درآورد و قهرمانان داستان خود را مانند اشخاص زنده و حقیقی بهکار و گفتار مخصوص خویش وا دارد.
آسیا، فاوست، عشق نخستین، یادداشتهای یک فرد زیادی، در این آثار، مکاتبه قهرمانان این داستانها نمونهی جوانان اعیان و تحصیلکردهی قرن نوزدهماند که به واسطهی کثرت مطالعه و تعمق در زندگی به عیوب اجتماعی خود واقفاند اما توان تصمیمگیری و قدرت عمل و اجرای اصلاحات را ندارند. افکار تورگنیف در بیست سال آخر عمرش به شدت تحت تاثیر فلسفهی شوپنهاور قرار گرفت.
دسته بندی آثار ایوان تورگنیف
از سال 1840 تورگنیف دست از غزلیات و افکار رمانتیک برداشت و بیشتر متوجهی حقایق زندگی شد و اولین اثر قابل توجه خود یعنی یادداشتهای یک مرد زیادی را که شامل سلسله حکایاتی بود بین سالهای 1847 تا 1851 نگاشت. در زیر دیگر آثار او آورده شده:
پدران و پسران: این کتاب اثر برجسته ی سرگییویچ تور گینف نویسنده ی بزرگ روس است. نیهیلسم در کانون بهترین اثر توگینف یعنی پدران و پسران قرار دارد. این کتاب حداقل با در نظر گرفتن دو هدف عمده تنظیم شده است. یکی رودررو قرار دادن نمایندگان پیران و جوانان و دیگری نظریه های آرمان گرایانه ی جوانان که در برخورد با واقعیت های زندگی درهم می شکند.
رودین: رمان رودین از شرایط اجتماعی و فرهنگی قرن 19 روسیه می گوید. داستان مردی به نام رودین که روشنفکر و دنیا دیده است. او بسیاری از کشورهای اروپا را گشته و از علم روز دنیا مطلع است و هم چنین در سخنوری بسیار مهارت دارد. حال که فکر میکند سنی ازش گذشته به کشور خود بازگشته و در شهری کوچک به زندگی مجردی خود ادامه می دهد...
آبهای بهاری: داستان روایت مردی است به نام سانین دیمیتری پاولوویچ که شبی بعد از برگشت از ضیافت به خانه، احساس ملال و خستگی شدیدی در خود نمود. کنار شومینه دراز کشید تا شاید خستگی در کند، اما تاثیری نداشت. او به سمت میزش که در اتاق بود رفت و شروع کرد به باز کردن کشوهای میز که ناگهان در یکی از کشوها جعبه ی هشت ضلعی دید که خیلی قدیمی بود، نظرش را جلب کرد... سایر رمانها: آشیانهی نجبا، در شرف وقوع، دود، زمین دست نخورده
داستانهای کوتاه
عشق نخستین: شخصیت های این داستان ها از عشق های اولیه شان میگویند. عشق های دوران نوجوانی که تا بزرگسالی در خاطرشان باقی مانده و ردی از خود در زندگی آن ها به جا گذاشته اند. سه داستان عاشقانه که تحت تأثیر شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی روسیه شکل می گیرند. شکارچی در سایه روشن: این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه نویسنده برجسته روس می باشد. توصیف آغازین این اثر به قدری جذاب است که جادوی خاص آن در تک به تک کلمات مشهود می باشد و خواننده را تا انتهای کتاب به دنبال خود می کشاند. تورگینف در همه داستان ها که به غیر از راوی ثابت، هیچ گونه پیوند ظاهری دیگری با هم ندارند، تنوع بی پایان جهان روستایی را به تصویر می کشد. سایر داستانهای کوتاه: فاوست، آسیا، یادداشتهای یک مرد زیادی، کاروان سرا، شاه لیر استپها، ترانه عشق پیروز، در آستانهی فردا، دن کیشوت روسی
نمایشنامهها
در دههی پنجم قرن نوزدهم تورگنیف به نوشتن نمایشنامههای خود روی آورد، که سبک جدیدی در نمایشنامه نویسی روسی پدید آورد: یک کار شتابزده، گفتگو در بزرگراه، بزدنژ، ابله سرنوشت، یک ماه در روستا، شامگاهی در سورنتو
معروفترین آثار
پدران و پسران، زمین دست نخورده، در شرف وقوع، شاه لیر استپها
تقویم زندگی تورگنیف
- 19نوامبر1818: تولد ایوان تورگنیف در استان آریل روسیه
- 1833ورود به دانشکدهی ادبیات مسکو
- 1834به خدمت رفتن برادر بزرگتر تورگنیف و ورود تورگنیف به دانشکدهی ادبیات پترزبورگ
- 1834اولین شعر او "استنو"
- 1835مرگ پدر سرگئی ایوانویچ تورگنیف
- 1836اتمام دانشکده و کسب بالاترین نمره
- 1837خلق بیش از صد شعر کوتاه
- 1838رفتن به آلمان برای تحصیل
- 1839بازگشت به روسیه
- 1840سفر به آلمان و ایتالیا و اتریش
- 1842به دنیا آمدن دخترش پولینا
- 1843نوشتن شعر "پاراشا" و تحسین بلینسکی و دوستی هردوی آنها
- 1843نمایشنامهی یک کار شتاب زده
- 1843پاییز: دیدار تورگنیف با پولین ویاردو در اپرای پترزبورگ
- 1846نمایشنامهی بزدنژ
- 1847با بلینسکی به فرانسه رفتند و شاهد انقلاب فوریه فرانسه بود
- 1849داستان کوتاه یادداشتهای یک مرد زیادی
- 1850_1852زندگی در روسیه، و بعد از آن رفتن به خارج و زندگی با خانوادهی پولین ویاردو، پولین دختر او را پرورش داد
- 1850نمایشنامهی گفتگو در بزرگراه
- 1852داستان کوتاه شکارچی در سایه روشن
- 1852نمایشنامهی ابله سرنوشت
- 1855نمایشنامهی یک ماه در روستا و داستان کوتاه فاوست
- 1856رمان رودین
- 1859رمان آشیانهی نجبا
- 1860رمان در شرف وقوع، داستان کوتاه عشق نخستین و در آستانهی فردا
- 1862رمان پدران و پسران
- 1867رمان دود
- 1870داستان کوتاه شاه لیر استپها
- 1872رمان سیلاب بهاری
- 1877رمان زمین دست نخورده
- 1879کسب دکتری افتخاری از دانشگاه آکسفورد
- 1880شرکت در مراسم تشییع جنازهی پوشکین
- 1883مرگ بر اثر عارضهی قلبی در سپتامبر در خانهی پولین ویاردو. تدفین: در پترزبورگ
خرید آثار ایوان تورگنیف از کتابانه
امروزه خرید کردن راحتتر و دسترسی به محصولاتی که به آنها نیاز دارید همچون کتابها امری آسانتر میباشد. شما هر جایی که باشید میتوانید به راحتی جهت خرید اینترنتی کتابهایتان اقدام کنید. فروشگاه اینترنتی خرید کتاب کتابانه یکی از راههای خرید اینترنتی انواع کتابهای عمومی رمان، نمایشنامه و... میباشد.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران