loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب تلی تلویزیونی (فسقلی ها 17)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
25,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب تلی تلوزیونی جلد 17 از مجموعه ی فسقلی ها نوشته ی تونی گراس و ترجمه ی سارا قدیانی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

" تلی " پسر کوچولویی است که تمام طول شبانه روز را به تماشای تلوزیون مشغول است. او دوست دارد همیشه در نقش قهرمانان برنامه های تلوزیونی باشد و هر روز با یک نقش و لباس جدید از خواب بیدار می شود. این رفتار او گاهی برای دیگران هم مشکلاتی را بوجود می آورد. تلی آن قدر غرق در برنامه های تلوزیونی و قهرمانان آن ها است که کم کم فراموش کرد خودش باشد. این موضوع پدر و مادر او را خیلی نگران کرده تا این که یک روز اتفاقی افتاد و باعث شد که تلی برای همیشه در نقش خود به عنوان تلی قهرمان بماند...

داستان های این مجموعه با زبانی ساده و قابل فهم، اشاره به مسائل تربیتی و اجتماعی کودکان دارد. شخصیت اصلی هر یک از داستان های این کتاب دختر یا پسر کوچولویی است که یک رفتار زشت و یا عادت منفی در خود دارد که در پایان داستان متوجه رفتار اشتباه خود می شود. چهار جلد از این مجموعه داستان ها در پایان کتاب فارسی دوره ی دبستان به عنوان کتاب مناسب برای کودکان معرفی شده است. مجموعه ی 30 جلدی فسقلی ها برگزیده ی کتاب برتر ششمین، هشتمین، دهمین و یازدهمین دوره ی جشنواره ی کتاب آموزشی رشد می باشد.

 


برشی از متن کتاب


" تلی " از صبح تا شب، تلوزیون تماشا می کرد. وای اگر از برنامه ای خوشش می آمد! خودش را به شکل قهرمان آن برنامه در می آورد. مثل او لباس می پوشید و مثل او رفتار می کرد. این بار او به فیلم " سگ قهرمان " علاقه مند شده بود. بنابراین شب را توی سبدی گوشه ی اتاقش خوابید. مادر تلی، پسرش را خوب می شناخت. بنابراین صبح روز بعد غذای او را توی ظرف کوچکی ریخت و صدا زد: پسرم، بیا صبحانه ات را بخور! و ناگهان دید که یک آدم فضایی کوچولو پا به آشپزخانه گذاشت و گفت: صبح بخیر مامان! من از فضا آمده ام و فقط غذاهای مقوی و پر انرژی می خورم. مادر آهی کشید و گفت: من از دست تو چه کار کنم، تلی؟ آن روز تلی در مدرسه هم یک آدم فضایی بود. می دوید و می پرید و دوستانش را از خطر نجات می داد. اما زنگ ریاضی، آدم فضایی کوچولوی ما مجبور شد که گوشه ی کلاس بایستد. چرا؟ چون کم ترین نمره ی ریاضی را گرفته بود! صبح روز بعد، مادر تلی برای صبحانه ی او چند دانه شکلات مغزدار گذاشت و گفت: این هم یک صبحانه ی خوب و مناسب برای پسر کوچولوی فضایی ما! اما درست در همین موقع، صدای زوزه ی بلندی شنیده شد. بعد هم گرگ کوچولویی به آشپزخانه پرید و گفت: صبح بخیر! من گوشت می خواهم. بله، این تلی بود که شب پیش، فیلم " گرگ ها " را از تلوزیون دیده بود! تمام روز تلی نقش یک گرگ را بازی کرد. او در مدرسه بچه های کوچک تر از خودش را ترساند، به قفس خرگوش مدرسه چنگ انداخت و گفت که می خواهد خرگوش را بخورد. آن شب، تلی به حیاط رفت، سرش را مثل یک گرگ رو به ماه گرفت و با صدای بلندی زوزه کشید. پدر و مادر تلی با نگرانی به هم نگاه می کردند. آن ها نمی دانستند چه کار باید بکنند تا تلی دست از این کارها بردارد...

  • برای پیش دبستانی ها و سال های اول و دوم
  • از سری کتاب های بنفشه
  • نویسنده: تونی گراس
  • مترجم: سارا قدیانی
  • انتشارات: قدیانی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب تلی تلویزیونی (فسقلی ها 17)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل