loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب بودنبروک‌ها اثر توماس مان

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب بودنبروک‌ها

کتاب بودنبروک‌ها: زوال یک خاندان، به قلم توماس مان و ترجمه‌ی علی‌اصغر حداد در انتشارات ماهی به چاپ رسیده است.

"زوال یک خاندان"، روایت‌گر سرگذشت خاندانی به نام "بودنبروک" می‌باشد؛ خاندانی ثروتمند و پرآوازه در کشور آلمان که با فراز و نشیب‌های فراوانی روبه‌رو می‌گردد. شخصیت‌های اصلی داستان، اعضای همین خاندان هستند. "موسیو یوهان بودنبروک"، مردی هفتاد ساله، فرهیخته و دانا است. او بزرگ‌ترین فرد خاندان بودنبروک می‌باشد که در کنار همسر پیرش، "آنتونته بودنبروک" و فرزندانش زندگی می‌کند. این مرد، موسس تجارت‌خانه‌ای بزرگ، منسوب به خاندانش می‌باشد. تجارت‌خانه‌ای پر رونق که ثروت فراوانی را در اختیار موسیو و خانواده‌اش قرار می‌دهد و تا سال‌ها پس از مرگ یوهان حفظ می‌شود.

"کنسولین تونی"، فرزند یوهان است که همسری جوان و زیبا به نام "الیزابت" دارد. "آنتونی"، "توم" و "کریستیان" نوجوان، فرزندان این زوج، هستند. فرزندانی با رفتارها و ویژگی‌ها و آینده‌ای بسیار متفاوت از یک‌دیگر. این خانواده‌ی هفت نفره، صاحب منزلی بزرگ و مجلل، در خیابان منگ هستند. آن‌ها زندگی بسیار آرام و پرسعادتی را سپری می‌کنند.

خانواده‌ی بودنبروک، طبق عادتی همیشگی، هر یک هفته در میان، در روزهای پنج‌شنبه، مهمانی بزرگی را تدارک می‌بینند. داستان کتاب نیز در یکی از همین مهمانی‌ها و در نیمه‌های ماه اکتبر آغاز می‌شود. یوهان، آنتونیه، تونی، الیزابت و فرزندان‌شان، در اتاق پذیرایی منزل خود، مشتاقانه، به انتظار ورود مهمان‌های عزیزشان نشسته‌اند و با یک‌دیگر به گفت‌و‌گو می‌پردازند. پس از دقایقی، به تدریج، مهمان‌ها، وارد خانه‌ی آن‌ها شده و ماجراهایی خواندنی را پدید می‌آورند.

بخشی از کتاب بودنبروک‌ها

مرگ عزیزان معمولا در انسان شور و حال آسمانی پدید می آورد. از این رو جای تعجب نبود که کنسولین بودنبروک پس از مرگ همسرش برخی عبارات مذهبی  را به کار می برد که پیشتر کسی نظیرش را از زبان او او نشنیده بود.

به زودی معلوم شد که اینگونه سخن گفتن او پدیده ای گذرا نیست. خیلی زود در شهر یک نکته بر همه روشن شد: کنسولین که در واپسین سال های زندگی همسرش و آغاز دوران پیری خود به گرایشات ذهنی آن مرحوم ابراز علاقه می کرد، اینک مصمم بود به ویژه با پیروی بی کم و کاست از جهان بینی و عقاید مذهبی شوهر از دست رفته ی خود خاطره ی او را زنده نگه دارد.

کنسولین می کوشید فضای آن خانه ی بزرگ را با حال و هوای فکری شوهر از دست رفته ی خود دمساز کند، در آن خانه شور و حالی مسیحی، وزین و لطیف پدید بیاورد که با نشاط  و خوش دلی اعیانی منافاتی نداشته باشد. از این رو مراسم دعای صبحگاهی و شبانه را گسترده تر از پیش برگذار می کند. اعضای خانواده در سالن غذاخوری، و مستخدمان در تالار ستون دار گرد می آمدند. سپس گاهی کنسولین و گاهی کلارا فصلی از کتاب مقدس بزرگ خانوادگی را که حروفی بسیار درشت داشت قرائت می کرد. در پایان همگی ابیاتی از کتابی حاوی سرودهای مذهبی را به آواز می خواندند و کنسولین آن ها را با هارمونیوم همراهی می کرد. گاهی هم به جای کتاب مقدس، بخش هایی از یک دفتر تهذیب اخلاق را قرائت می کردند. از آن دفاتر در آن خانه فراوان یافت می شد، دفاتری با جلد سیاه و حاشیه ی طلایی به نام های گنجینه ی سعادت، مزامیر، ساعات روحانی، آوای صبحگاهی و چوبدست زایر  که در آن ها با لحنی نه چندان خوشایند از عشق و محبت به نوزاد شیرین و دوست داشتنی مریم سخن رفته بود.

کریستیان کمتر در مراسم دعا شرکت می کرد، یک بار هم که توماس در فرصتی مناسب با احتیاط تمام و به شوخی ایرادی به آن مراسم گرفت، با سرزنشی وزین و درخور رو به رو شد. مادام گرونلیش هم متاسفانه همیشه رفتار شایسته ای نداشت.

 



  • زوال یک خاندان
  • نویسنده: توماس مان
  • مترجم: علی‌اصغر حداد
  • انتشارات: ماهی

توماس مان

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب بودنبروک‌ها اثر توماس مان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل