کتاب برقص تا باران ببارد - ویک جانسون

کتاب برقص تا باران ببارد اثر ویک جانسون و ترجمه امیرحسن مکی توسط انتشارات درسا به چاپ رسیده است.

اغلب مردم به راحتی از اهداف و مقاصد خود دست می کشند و با اولین نشانه ی مخالفت یا بد اقبالی تسلیم می شوند. تعداد اندکی از آنها، با وجود همه ی مخالفت ها هدف خود را دنبال می کنند تا به آن دست یابند. این تعداد اندک امثال فوردها، کارنگی ها، راکفلرها و ادیسون ها هستند. شاید هیچ معنای قهرمانانه ای از واژه ی مداومت استنباط نشود اما این ویژگی برای شخصیت انسان حکم کربن برای فولاد را دارد. همه ی کسانی که خواهان موفقیت هستند می توانند از این ویژگی مهم بهره ببرند. این ویژگی، فقدان تحصیلات، ثروت، استعداد، هوش، زیبایی و همه ی امتیازهای ظاهری را جبران می کند.

فهرست

پیشگفتار مقدمه حکایت اول: فروشندگی از قعر ظلمت! حکایت دوم: غلبه بر غیر ممکن ها! حکایت سوم: بازگشت از دوزخ... آن هم دو بار! حکایت چهارم: به قلاب انداختن رویا! حکایت پنجم: تو خورشید درخشان منی حکایت ششم: از نداری تا فراری! حکایت هفتم: نجوادر گوش یک مرد حکایت هشتم: دختران مکی بالاخره توانستند حکایت نهم: وضعیت منفی وجود ندارد، هرچه هست فرصت است حکایت دهم: اگر دست و پای هنرمند برود موخره

برشی از متن کتاب

  جف می گوید: « در اولین جلسه ی همایش، با تردید در انتهای تالار دست به سینه نشستم» اما مضامینی چون «درآمدی که استحقاقش را دارید کسب کنید» و «چگونه مردم معمولی می توانند در آمدی فوق العاده کسب کنند» توجهش را جلب کرد و شروع کرد به یادداشت برداری. جف می گوید: دیگر جانم به لبم رسیده بود. کلی قسط وبدهی روی دستم مانده بودو مدیون خانواده و دوستانم شده بودم، پس عذر و بهانه را کنار گذاشتم و با تمام قوا پیش تاختم. جف همیشه می خواست وارد تجارت شود و اکنون این فرصت دست داده بود شرکت ان. اس. ای فضایی مناسب در اختیارش قرار داده بود. به قول جف: «آن کاری بود که به من اجازه می داد در عین نداشتن تحصیلات عالی، تجربه و سرمایه، اشتیاق بی حد و حصر خودم را در مسیر موفقیت و یادگیری هدایت کنم.» از سال 1970 ان.اس.ای با فروش محصولات اعلام حریق، تصفیه ی آب، و فیلتر هوا وارد عرصه ی تجارت در داخل کشور شده بود و به تازگی یک عصاره ی خوارکی به نام جوس پلاس را هم به فهرست محصولات خود افزوده بود. جف در سال 1986 به خانواده ی ان. اس. ای پیوست و سه سال بعد از آن را هفت روز در هفته، روزی 16 تا 18 ساعت در آمریکا و کانادا مشغول بازاریابی و فروش شد.  

نویسنده: ویک جانسون ترجمه: امیرحسن مکی انتشارات: درسا