loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب امید علیه امید - نادژدا ماندلشتام

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب امید علیه امید اثر نادژدا ماندلشتایم با ترجمه ی بیژن اشتری توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.

البته امید علیه امید عمدتاً کتاب خاطرات است، اما خیلی بیش تر از کتاب خاطرات صرف است. اگر بگوییم کتاب مربوط به خاطرات نویسنده از نوزده سال زندگی مشترکش با اوسیپ ماندلشتام - یعنی اول مه 1919 تا اول مه 1938 - می شود، تا حدی درست گفته ایم، اما این تعریف کفایت نمی کند زیرا شامل انبوهی از نکاتی نمی شود که خواننده از آن ها لذت خواهد برد. در درجه نخست شخصیت جالب خود نویسنده است. سبک نگارش کتاب برگرفته از شیوه سخن گفتن خود نادژداست، فوق العاده زیباست. روحیه سرسختانه این زن به صفحات کتاب جان بخشیده و زاویه دید خاص او در همه جای کتاب دیده می شود. با وجود این، خود نادژدا، شخص خودش، وجود ظاهری و بیرونی اش، به طرز شگفتی در کتاب غایب است. کتاب نادژدا بیش از هرچیز کتابی در باره شوهرش و شاعری است که او کاملا خود را در زمان زندگی مشترکشان و پس از آن وقف او کرده بود. نویسنده هرگز هیچ تمایلی ندارد خودش را در کتابش به رخ بکشد. او سیپ ماندلشتام بزرگ ترین شاعر روسیه در دوره مدرن نام گرفته است و اگر تلاش های نادژدا نبود اشعار این شاعر بزرگ قطعاً نابود می شد و هرگز به دست آیندگان نم رسید. کتاب امید علیه امید جدای از همه ی ویژگی هایش، حکایت همین موضوع نیز هست که چگونه نادژدا توانست آثار شوهرش را از نابودی حتمی نجات دهد.


برشی از متن کتاب


هر زمان خبر دستگیری کسی را می شنیدیم هرگز نمی پرسیدیم، «به خاطر چی دستگیرش کردند؟» اما ما استثنا بودیم. اغلب آدم هایی که از شدت ترس دیوانه شده بودند، چنین پرسشی را مطرح می کردند تا صرفا کمی به خودشان امید داده باشند: اگر دیگران بنا به دلایلی دستگیر شده باشند پس آن ها دستگیر نخواهند شد زیرا آن ها هیچ کار نادرستی نکرده اند. آن ها برای پیدا و سر هم بندی کردن دلایل بدیع جهت موجه ساختن دستگیری دیگران رقابت جانانه ای با یکدیگر داشتند: «خب می دونی، اون در واقع قاچاقچی بوده،» «اون دیگه خیلی تندروی می کرد» »من خودم از دهنش شنیدم که می گفت...» یا «دستگیر شدنش قابل پیش بینی بود، آدم وحشتناکیه» «من همیشه فکر می کردم که یک جای کارش ایراد داره»،« او اصلا از جنس و تبار ما نبود.» و هر کدام از این دلایل کفایت می کرد که هر فردی دستگیر و نابود شود:« خودی نبود» «بیش از حد حرف می زد» «شخصیت بدی داشت»... این ها صرفا اشکال بیانی متفاوت و متنوعی با یک مضمون واحد بودند که اولین بار در سال 1917 به گوشمان خورده بود. هم افکار عمومی و هم پلیس مدام مشغول ابداع دلایل تازه تر و جاندارتری برای دستگیری افراد بودند. این در حکم پاشیدن سوخت بر آتشی بود که دود نداشت. به همین دلیل بود که ما طرح پرسش هایی از نوع «برای چی دستگیر شد؟» را ممنوع کرده بودیم. هر زمان که فردی از آشنایانمان این سوال را می پرسید، آخماتووا با عصبانیت بر سرش فریاد می زد: «واقعا منظورت چیه وقتی می پرسی برای چی؟ الان وقتش رسیده که بفهمی آدم ها را به خاطر هیچی دستگیر می کنند!»...    

(روشنفکران روسیه در دورۀ وحشت استالینی) نویسنده: نادژدا ماندلشتام مترجم: بیژن اشتری انتشارات: ثالث


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب امید علیه امید - نادژدا ماندلشتام" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل