کتاب آسمان لندن زیاده می بارد - شیروانی

کتاب آسمان لندن زیاده می بارد (لندن به روایت مسافران دوره قاجار) به قلم علی اکبر شیروانی در نشر اطراف به چاپ رسیده است.

محور اصلی کتاب، توصیف شهر لندن و ارائه دیدی واقع بینانه است که در اولین سفرهای چندی از بزرگان قاجار به لندن به ثبت رسیده است. کسانی همچون ناصر الدین شاه قاجار، مظفرالدین شاه، صحافباشی، ابولحسن خان، حاج سیاح، ابوطالب خان، رضاقلی میرزا، حاجی پیرزاده  و... دیدگاه های شخصی خود را در اولین گشت و گذارها در لندن به رشته تحریر درآورده اند. این نوع سفرنامه ها، یک تصویر زیبا و جامع با توجه به زاویه دید و دیدگاه فرهنگ ایرانی از شهرها و کشورهای مختلف ترسیم می نمایند که امروزه برای علاقه مندان به سیر و سفر بسیار مفید و لذت بخش واقع شده اند. ناگفته نماند که بسیاری از تصورات ما پیرامون لندن و شهر های بزرگ دیگر وابسته به همین خاطرات گذشتگان است که گاهی هم با تخیل آمیخته می شود. این کتاب به بررسی لایه های سطحی و زیرین فرهنگ لندن اقدام کرده و تمام ظواهر، پیشامد ها، آداب و رسوم و زندگی شهری آن را مورد توجه قرار داده است. از آنجا که کتاب نثری متناسب با ادبیات ویژه آن زمان دارد، در انتهای کتاب بخشی تحت عنوان شرح کلمات درج شده که معنای اکثر لغات دشوار در آن گنجانده شده است. لازم به ذکر است که کتاب آسمان لندن زیاده می بارد یکی از کتاب های مجموعه "تماشای شهر" می باشد که به توصیف مناطق مختلف از دید یک فرد ایرانی می پردازد.

فهرست

مقدمه بوی آدمیت و نیک ذاتی خانم های اعیان و اشراف لباس های درخشنده مشعشع دعوای تپانچه منسوب به فراماسیون مثل دنباله بادبادک از رسیده و نارس اعلی حضرت اقدس همایون خواب بر خیل خیال آقا کوچولو و خانم موچولو منابع شرح کلمات مکان ها نام ها

برشی از متن کتاب

آقا کوچولو وخانم موچولو     صحافباشی از بس شهر بزرگی و پرجمعیتی است ابدا ممکن نیست بدون بلد شخصی قدم بردارد و حرکت نماید. این مهمانخوانه خیلی ارزان است -روزی سیزده قران کرایه یک اتاق می گیرند بدون خوراکی. صاحب میهمان خانه، بچه ای هشت ساله که لباس قشنگی داشت با من همراه نمود و من غافل از اینکه این ها آب هم مفت نمی دهند. وقت غذا پسره را هم غذا می دادم، آنچه می خوردم به او هم می دادم. بعد که معلوم شد روزی چهار شیلینگ که یازده قران ایران است حق آن بچه است که همراه شخص، بلد راه می شود و این که اداره ی بزرگی است و کمپانی مخصوص است. بچه ها همگی نمره دارند که اگر خطائی بشود کمپانی مسئول است و هشت ساعت این پسره همراه است-بیشتر از این حق ندارد، چنانچه کسی بیش از این قرار معین بخواهد باید اجرت علی حده بدهد. در لندن به فقر روزی پنج تومان می شود زندگی نمود. رفتم اکسپوزیسیون. صنایع سیصد سال قبل را دیدم با صنایع حالیه گذاشته بودند. مثلا دیگ عرق کشی قبل مثل دیگ عرق کششی ملا یعقوب ایرانی است و دیگ حالیه که سه هزار بطری آبگیر آن است با اسبابی که متعلق به آن بود، گذاشته بودند. مدخول قبل انگلیس، دویست و پنجاه میلیون لیره بود که به کیسه ریخته بودند و مدخول حالیه انگلستان سالی ششصد و نود میلیون است. شکل کیسه را کشیده اند که مملو از لیره است، زیاد آمده، قدری هم روی زمین ریخته اند و قس علی هذه اشیا قبل و حالیه جنب یکدیگر است که زمین تا آسمان فرق دارد. چرخی ساخته اند که سال قبل به اتمام رسیده است -می گویند بزرگ ترین چرخ دنیاست- شبیه است به چرخ چاه که گهواره ها در پره ی آن آویزان است که برای نشستن مردم است که هر یک از این گهواره ها عبارت از اتاقی است دره زرع در چهار ذرع و هشتاد و چهار از گهواره هاست. در وقت تماشا چنان در این اتاق ها نشسته، این چرخ بزرگ با بخار حرکت می کند هر گهواره ی مسکون که به بالای چرخ می رسد به حدی مرتفع است که تمام انگلند در زیر پایش واقعست و قطر این چرخ یکصد  ذرع است که در روی محور خودش حرکت می کند و در دو طرف چرخ هشت پایه است که پنجاه ذرع ارتفاع دارند. وقتی که شخص به بالای آن می رسد مثل آن است که به آسمان رفته است و آن قدر آهن به یکدیگر وصل نموده اند که مانند تار عنکبوت واقع شده است. رفتم به تماشای الحمراء که یکی از تماشاخانه هاست. قیمت یک صندلی که بتوان نشست و دید بیش از یک تومان الی پانزده قران نیست که این نمره، نه عالی و نه پست است-خیر الامور اوسطها. قریب یکصد دختر می رقصند، گاه فوج سرباز می شدند، گاه شکل دیگر. عجب آنست که این همه دختر به فاصله پنج دقیقه لباس می پوشند و می کنند به این مفصلی و حاضر می شدند. اینها هیچ نیست مگر داشتن سواد که هر کس بتواند بخواند نمره ی خود را فورا بالای لباسش حاضر می شود. اوضاع تماشاخانه دیدنی است نه نوشتنی باید دید و رشک برد.        

(لندن به روایت مسافران دوره قاجار) نویسنده: علی اکبر شیروانی ناشر: اطراف