loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب روزنامه فروش - چشمه

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب روزنامه فروش نوشته ی وینس واتر است که پروین علی پور آن را به فارسی ترجمه کرده است و توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

موسسه ی لکنت زبان آمریکا تخمین می زند که بیش از سه میلیون نفر در آمریکا و شصت و هشت میلیون نفر در سراسر دنیا اختلال گویایی دارند و همچنین فراوانی لکنت زبان در مردان سه تا چهار برابر بیش از زنان است. لکنت زبان که معمولا در دوران کودکی بروز می کند، تا حد زیادی قابل کنترل است. طوری که یکی از گویندگان مطرح رادیو و تلویزیون آمریکا با نام جیمز ارل جونز نیز در کودکی لکنت زبان داشته است. نویسنده خود در کودکی لکنت زبان داشته است و در شصت سالگی نیز همچنان به صورت خفیف یا شدید با آن دست به گریبان است. اما هیچ چیز مانع از پیشرفت وینس واتر نویسنده نشده است. لکنت زبان وینس واتر درمان نشده است اما او توانسته است بر آن چیره شود. رمان روزنامه فروش به دوران 1959 باز می گردد، در آن زمان شیوه های نوین گفتاردرمانی هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند. اما تاکنون پیشرفت های زیادی در این زمینه رخ داده است. داستان روزنامه فروش نیز به پسری نوجوان برمی گردد که با وجود توانمندی های بسیار دارای لکنت زبان است، اما همین عامل باعث اتفاقاتی جالب و هیجان انگیز در زندگی اش می شود. این رمان که برای نوجوانان نوشته شده است از زندگی واقعی نویسنده ی کتاب الهام گرفته شده است و از آثار انگیزشی و مثبتی است که می تواند افرادی با توانمندی ها و ضعف های مختلف را وادارد تا برای آنچه می خواهند بجنگند و دست از تلاش برندارند.

 


برشی از متن کتاب


دارم حرف هایم را تق تق ماشین می کنم و برای این کارم دلیل موجهی دارم. من نمی توانم حرف بزنم. در واقع بدون لکنت نمی توانم. از آن گذشته به مام قول داده ام هیچ وقت به زبان نیاورم چه بلایی سر چاقوی دسته زردم آمده است. مام شاید بگوید ماشین کردن حقه بازی است ولی من حتما باید حرف هایم را روی کاغذ ببینم تا مطمئن شوم همه چیز درست همان طور که یادم می آید اتفاق افتاده است. من به حرف های نوشته شده روی کاغذ خیلی بیشتر از حرف های شفاهی اعتماد دارم. حرف زدن مضحکم شباهت چندانی به حرف زدن خرس های چاق توی کارتون ها ندارد چون من فقط موقع گفتن بعضی صداها زبانم می گیرد و کلمه سخت از دهانم بیرون می آید. گاهی پس از کمی تلاش کردن سرانجام موفق می شوم. ولی گاهی صورتم سرخ می شود. از نفس می افتم و سرم گیج می رود. این جور وقت ها کاری از دستم برنمی آید جز آنکه به فکر کلمه ی مناسب دیگری بیفتم یا همچنان به تلاش بی نتیجه ام ادامه بدهم. خانمی که پدر و مادرم استخدام کرده اند تا درست حرف زدن را بهم آموزش بدهد کلکی یادم داده که خودش اسمش را «بازدم آرام» گذاشته است. یعنی باید پیش از گیر کردن در یک کلمه به آرامی نفسم را بیرون بدهم. بنابراین هر وقت احساس می کنم دارم به دردسر می افتم آهسته نفسم را بیرون می دهم و همزمان صدایی شبیه سوت مار در می آورم! سه-سه-سه-سه خب آدم وقتی یازده سالش است بهتر است مار صدایش کنند تا عقب مانده!

نویسنده: وینس واتر مترجم: پروین علی پور نشر: چشمه

مشخصات


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب روزنامه فروش - چشمه" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل