عکس-ایمانوئل-کانت

سنجش خرد نابِ کانت در سه قاب

نگاهی به ترجمه‌­های کتاب سنجش خرد نابِ ایمانوئل کانت

بسته به این که خوانشِ ما از فلسفه چه باشد، تاریخِ پیدایشِ آن نیز، پس و پیش می‌گردد. اگر فلسفه را پرسش­‌گری بینگاریم، آن گاه می‌­توان گفت با پیدایش انسانِ خردمند، فلسفه نیز برساخته‌شد. اوپانیشادها که پیشنه‌شان به پنج یا شش سده پیش از میلاد برمی‌­گردد، یکی از برجسته‌­ترین نمونه­‌های پرسش­‌گری است که کم­تر به آن پرداخته‌اند. در یونان نیز پیشا-سقراطیان، با پرسش­‌هایی که درباره­‌ی “مادهالمواد” یا “علت­‌العلل” برساخته­‌اند،گونه‌­یی دیگر از فلسفه را آفریدند. برخی چنین انگاشته‌­اند که سقراطِ افلاتون، نخستین کسی بود که فلسفه را از آسمان به زمین کشانید، اما شیوه‌­ها­یی که او برای دست‌یابی به پاسخ برساخت و نیز “جهانِ فرا انسانی” که او پاسخ­‌ها را در آن نهاد، هردو گواه‌اند که افلاتون یا سقراط­ش، فلسفه را به آسمانی‌­یان سپردند. بر همین بنیاد بود که با آمدنِ مسیحیت و اسلام، فلسفه به رنگ”حکمت دینی” یا حکمت الاهی” را به خویش گرفت.

سنجش خرد نابِ کانت در سه قاب

با آمدنِ هر فیسلوفِ بزرگی، فلسفه­‌یی تازه برساخته‌شد واگر ما این شیوه‌های اندیشیدنِ فلسفی را کنارهم‌بگذاریم، چیزی زاده­‌خواهدشد که تاریخِ فلسفه خوانده‌ ‌‌‌­‌می‌­شود. ایمانوئل/ عمانوئل کانت، یکی از کسانی است که زند­‌گی­‌اش را در راه برساختنِ شیوه‌­های فلسفیدن سپری­‌کرد. همه­‌ی تلاش ش­اش براین استوار بود که

  • ما چگونه می‌­اندیشیدم؟
  • در فرایندِ شناخت، حواسِ ما و خردِ ما چه کاره‌­اند؟
  • آیا میانِ شناخت و آن چه می­‌شناسیم، پیوندِ این همانی برپاست؟ به دیگر سخن، آیا تصویری که از هستی، در ذهن ماست، درست­ همانندِ همان چیزی است که بیرون از ذهنِ ماست؟

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن کانت-1-420x327.jpg است

پرسش­‌ها، پاسخ­‌ها و راه‌­های رسیدن به پاسخ­‌هایی که کانت سَرهم­‌ کرد، چنان زمینی، بنیادین و گیرا بود که بخشِ چشم‌­گیری از تار و پودِ فلسفه را زیر و زبر گرداند. نخستین، گسترده ترین و بنیادی­‌ترین نوشته­‌ی کانت در این زمینه، کتابِ “سنجشِ خردِ ناب” است که در ایران به سه شیوه ترجمه شده‌ ­است:

سنجش خرد نابِ کانت در سه قاب

نخست دکتر میر شمس‌­الدین ادیب سلطانی در سال 1362 آن را  به نام سنجشِ خردِ ناب، ترجمه و انتشارات امیرکبیر چاپ کرد. چهار ویژگی ترجمه‌ی وی را برجسته می گرداند:

  • از زبان آلمانی، زبانِ کانت، ترجمه­‌ شده­‌ است. تا جایی که می­‌دانم هیچ کدام از نوشته­‌های کانت از آلمانی ترجمه‌نشده­‌است.
  • ترجمه‌­ی بسیار نزدیک به متن، موشکافانه، روشمند و دقیق است.
  • پیش­‌گفتاری بسیار ارزشمند و کارآمد را دربردارد.
  • در کنارِ درستی و ریزبینی در ترجمه، این کتاب در دشوارییِ برخی واژه­‌گزینی‌ها، زبان‌­زد است.
سنجش خرد نابِ کانت در سه قاب
`

پس از او درسالِ 1389 بهروز نظری آن را به نام “نقد عقلِ محض”، با ویژ­‌گی‌های زیر، ترجمه کرد:

  • از زبان انگلیسی ترجمه‌ ­شد.
  • سادهتر و وران‌تر است.
  • در واژه گزینی، ترجمه­‌ی جمله ها و ویرایش دارایِ لغزش‌های بسیار است.

سنجش خرد نابِ کانت در سه قاب

 در سال 1398 “انتشارات ققنوس” چاپِ دیگری از ترجمه­‌ی بهروزِ نظری را  با ویراستاری محمدمهدی اردبیلی و با ویژه­‌گی­‌های زیر، به بازار فرستاد:

  • از زبان انگلیسی است.
  • ساده و روان است.
  • ویراستار کوشیده است «ویرایش­‌های بسیاری در سه سطحِ محتوا، معادل گزینی و نحو فارسی بر متن اعمال کند»(ص 13).

برای روشن‌تر شدن همانندی‌ها و ناهمانندی‌های ترجمه‌های سه گانه، سه نمونه از هر یک را می آورم:

نمونه‌ی نخست

«در اینکه شناخت ما سراسر با تجربه آغاز می­‌گردد، به هیچ روی تردید نیست. زیرا در غیر این صورت قوۀ شناخت چگونه می‌بایست به عمل بیدار شود، اگر نه جز از راه برابر ایستاهایی که بر حسهای ما اثرمی­ گذارند و هم از خود تصورهایی را ایجاد می­‌کنند و هم توانایی فهم را به جنبش وامی­دارند تا به همسنجیدن و پیوستن یا جداکردن آن تصورها بپردازد و بدین‌سان مایه­‌ی خام تأثرهای حسی را برای گونه‌ه­ای شناخت برابر ایستاها به عمل­‌ آورد، که تجربه نامیده می شود؟»

(سنجش خردِ ناب،ادیب سلطانی ص73).

« بدون هیچ شکی شناخت ما، کلاً با تجربه آغاز می‌­شود، زیرا در غیر این صورت قوه‌­ی شناخت چگونه می­بایست عمل‌ ­می­‌کرد، به جز از طریق اعیانی که بر حواس ما اثر می­‌گذارند و از خود تصوراتی را ایجاد می­‌کنند و هم فاهمه را به حرکت وامی­‌دارند تا به مقایسه و پیوند زدن یا جدا کردن آن تصورات بپردازد و با این ترتیب ماده‌­ی خام تأثرات حسی را برای نوعی شناخت اعیان آماده‌ کند، که تجربه نامیده می‌­شود؟» (نقد عقل محض، نظری، ص 63)

« بدون هیچ شکی تمام شناخت ما کلاً با تجربه آغاز ­می‌­شود. زیرا قوۀ شناختی چگونه باید عمل کند، جز از طریق ابژه‌هایی که بر حواس ما را برمی­‌انگیزند و هم خودشان بازنمایی­‌هایی را ایجاد می­‌کنند و هم عملِ فاهمۀ ما را به حرکت درمی­‌آورند تا به مقایسۀ این بازنمایی­‌ها و مرتبط­ کردن یا جدا ساختن آن­ها بپردازد و به این ترتیب مادۀ خام تأثرات حسی را به صورت نوعی از شناخت ابژه‌ها آماده­‌ کند که تجربه نامیده می‌­شود؟»(نقد عقل محض، نظری، ویراسته‌ی اردبیلی، ص 79).

سنجش خرد نابِ کانت در سه قاب

نمونه ی دوم

« در همۀ داوری­ها که در آنها نسبت موضوع به محمول اندیشیده می‌­شود ( و من در اینجا فقط به داوریهای‌ هایی[=ایجابی] می‌پردازم، زیرا تطبیق بر داوریهای نایی[=سلبی]آسان است)، این نسبت به دوگونه ممکن است: یا محمول ب چنان به موضوع الف تعلق دارد که در این مفهوم الف( به طور مستتر) گنجانیده‌ ­شده‌ ­است؛ و یا ب سراسر بیرون از مفهوم الف قرار گرفته‌ ­است، هر چند که البته با آن در حال پیوستگی است»(سنجش خردِ ناب،ادیب سلطانی ص80).

« در همه­‌ی احکام که در آنها نسبت موضوع و محمول تعقل می‌­شود( و من در این جا فقط به احکام ایجابی می­‌پردازم، زیرا تطبیق احکام سلبی آسان است)، این نسبت به دو شکل ممکن است: یا محمول ب چنان به موضوع الف تعلق دارد که در این مفهوم الف( به طور مستتر) متعین‌ ­شده است؛ و یا ب کلاً خارج از مفهوم الف قرار گرفته­‌ است، هر چند که البته با آن مرتبط است».

(نقد عقل محض، نظری، ص 56)

« در همه­‌ی احکامی که در آن­ها به نسبت موضوع با محمول اندیشیده می­‌شود( و من در این جا فقط به احکام موجبه می پردازم، زیرا تطبیق آن­ها با احکام سالبه آسان است)، این نسبت به دو طریقِ متفاوت ممکن است: یا محمول ب چنان به موضوع الف تعلق دارد که در مفهوم الف (تلویحاً) مندرج است؛ و یا ب تماماً خارج از مفهوم الف قرارگرفته گرچه مطمئناً با آن مرتبط است»(نقد عقل محض، نظری، ویراسته‌ی اردبیلی، ص 72).

سنجش خرد نابِ کانت در سه قاب

نمونه ی سوم

« اگر مفهوم‌های ناب پرتوم وجود داشته‌ ­باشند، هرچند که البته هیچ چیز آروینی را در خود نخواهند گنجاند، ولی با این همه، این مفهومهای ناب پرتوم، باید شرطهای پرتوم محض برای تجربۀ ممکن باشند، چنانکه فقط برپایۀ تجربه واقعیت عینی آنها استوار تواند بودن»(سنجش خردِ ناب،ادیب سلطانی ص181).

«اگر مفاهیم محض پیشین وجود داشته ­باشند، آنگاه هر چند که البته هیچ چیز تجربی را شامل نخواهند شد: اما با این همه، این مفاهیم محض پیشین، باید شرایط پیشین محض برای تجربه‌ی ممکن باشند، چنانکه فقط بر مبنای تجربه واقعیت عینی آنها می­‌تواند استوارباشد»(نقد عقل محض، نظری، ص 160)

 «اگر مفاهیم محض پیشینی وجود داشته‌ ­باشند، آن وقت گر چه هیچ چیز تجربی[حسی] را شامل نخواهند شد، اما این مفاهیم محض پیشینی، باید شروطِ اکیداً پیشینی برای تجربۀ ممکن باشند، طوری که واقعیت ابژکتیو این تجربه تنها می­تواند بر این شرایط مبتنی باشد»(نقد عقل محض، نظری، ویراسته ی اردبیلی، ص 183.184)

*نمونه ها را بدون هیچ­گونه دست­کاری در شیوه­‌ی نگارش و ویرایش­شان آورده‌­ام.

نویسنده‌: آقای حمید بیگدلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منوی سایت